علت انجام برخی از رفتارهای خلاف از قبیل هتک حرمت و بیاحترامی به دیگران، با وجود تظاهر به اسلام مانند شرکت در مراسم مذهبی و نذر و امثال آن و
1ـ بیتردید، آنچه در سئوال بدان اشاره گردیده، واقعیت تلخ واسف باری است که جامعه ما گرفتار آن است. 2ـ علت چنین پدیده ناهنجاری میتواند متعدّد باشد. به دو مورد از آن اشاره میشود: الف ـ بیتوجّهی به جایگاه مهمّ و اساسی نیّت در اعمال عبادی: بی شک، اعمال عبادی به منزلة پیکر بیجانی است که روح آن نیّت انجام دهنده است. یک رفتار با سیمایی واحد، ممکن است از اشخاص متعددی صادر گردد. آنچه سبب میشود آن رفتارهای انجام گرفته را به نیک و بد، متصف سازیم; همانا انگیزه انجام دهنده است. محوریترین رهنمود قرآن و سخنان معصومین در این باره; اخلاص در انجام اعمال عبادی; یعنی رنگ و بوی خدایی دادن به آن است. حذف ریا و تظاهر از گردونه اعمال عبادی و آراستن آن به اخلاص، جهت دادن عمل به سمت و سویی است که انجام دهنده آن را دستاویز پیوند دادن خود به فضای ملکوتی و معطّر قرب به خداوند قرار میدهد، و از شائبههای غیر خدا میپالاید. انگیزه ]= نیّت[ یاد شده، حقیقتی است که در قرآن به دفعات از آن سخن رفته است از جمله: "وَ مَا اُمِرُوا إلاّ لَیَعْبُدُوا اللّهِ مخلصین لَهُ الدّین;(بینه،4) ]در کتب آسمانی[ امر نشدند مگر آن که خداوند را به اخلاص کامل ]و بیشائبة شرک و ریا[ در دین ]اسلام[ پرستش کنند." ب ـ عقیده سطحی به اسلام و داخل نشدن ایمان در دل: عامل دیگر این آشفتگی در عرصه دینداری و مسلمانی، پای بندی سنّتی، ظاهری و گسترش نیافتن قلمرو آگاهیهای لازم دینی است. حرکت در جادة نورانی دین همزمان دو بال میخواهد; یکی معرفت و شناخت و دیگری عشق و محبّت، به گونهای که هر یک بدون دیگری غیر کافی و ناکارآمد است. قرآن کریم درباره ایمانهای ظاهری و سطحی میفرماید: "قَالَتِ الاْ ?َعْرَابُ ءَامَنَّا قُل لَّمْ تُؤْمِنُواْ وَ لَـَکِن قُولُوَّاْ أَسْلَمْنَا وَ لَمَّا یَدْخُلِ الاْ ?ًِیمَـَنُ فِی قُلُوبِکُم;(حجرات،14) ]ای رسول[ اعراب ]بنیاسد و غیره[ که ]بر تو منت گذارده[ و گفتند ما ایمان آوردیم; به آنها بگو ایمان شما ]از زبان[ به قلب وارد نشده و هنوز به حقیقت ایمان نیاوردهاید ; از این رو بگویید که ما اسلام آوردیم; ]نه ایمان[." بدین ترتیب، روشن میگردد که ایمان مرتبهای بالاتر از اسلام; یعنی رسوخ اندیشههای دینی از سطح ذهن به لایة باطنی دل است. خلاصه آن که، آنچه در مفروض پرسش آمده، به اسلام و دیانت ارتباطی ندارد بلکه اسلام به خلاف آن امر میکند و مشکل از ناحیه مسلمانان است که تعالیم دین را زیر پا میگذارند و به دیگر سخن; هر عیب که هست از مسلمانی ماست. وانگهی، این امر در بین متدینین، عمومیت ندارد; بلکه تنها در میان دو گروه عالمان متهتک و جاهلان متنسک مشاهده میشود.
اضافه کردن دیدگاه جدید