عشق به نامحرم را چگونه از دل بیرون کنیم؟
در قرآن، از ارتباط و دوستی با جنس مخالف، نهی شده است. خداوند متعال میگوید: "لامتّخذیَّ أخدان; (مائده، 5) دوست پنهانی و نامشروع نگیرید." نیز، خطاب به زنان و مردان مؤمن میگوید، باید از نگاه به نامحرم بپرهیزند و حیا و عفّت و پاکدامنی خود را در تمام زمینهها حفظ کنند (نور، 30 و 31). حتّی در مورد راه رفتن ایشان میگوید، زنان، نباید هنگام راه رفتن، پاهای خود را چنان به زمین بکوبند که صدای خلخالهایشان به گوش رسد (نور، 32) آنگاه که بحث از سخن گفتن با مردان نامحرم پیش میآید، خطاب قرآن به زنان پیامبر چنین است که نباید با نامحرم، طوری سخن گویید که بیماردلان، در شما، طمع کنند، بلکه باید به صورت شایسته سخن گویید.(تفسیر نمونه، آیت الله مکارم شیرازی و دیگران، ج 16، ص 287 ـ 289.) وقتی از ارتباط دو جنس مخالف (حضرت موسیو دختران شعیب) سخن میگوید (قصص، 23 ـ 26)، صحبت کردن در حدّ ضرورت و حیا و عفّت در راه رفتن را بیان میکند. پرسشگر گرامی! بعد از بیان نظر اسلام درباره ارتباط بین دختر و پسر پیشنهادهایی، در مورد حل مشکل شما میشود به امید آن که مطلوب باشد. اولاً، این نکته که غالباً هم در مجلات خانوادگی مطرح میشود بر هیچ کس و حتی شاید خود شما پوشیده نباشد که: به طور معمول مردان و پسران آلوده هدفشان از انس و الفت با جنس مخالف، یاری رساندن به آنان نیست; بلکه این ارتباط تنها ایجاد پلی است برای رسیدن به غریزهها و اشباع نامشروع آنها. از این رو است که میبینیم عمده این ارتباطهای خیابانی به ازدواج منجر نمیشود یا این که بعد از ازدواج فرجامی جز طلاق یا اختلاف به همراه ندارد; اما اگر همین ارتباط از راه صحیح (خواستگاری و ازدواج) انجام پذیرد به دوام محبت و زندگی سالم منجر خواهد شد. داستان یاری رساندن حضرت موسیغ به یکی از دختران حضرت شعیب و بعد ارتباط آن حضرت با پدر آنان و ازدواج او با یکی از دختران حضرت شعیب نمونه خوبی است که در قرآن (قصص، 23 ـ 28) به آن اشاره شده است. بنابر این، ارتباطهایی که فقط جنبه بهرهکشی دارد استمرارش مناسب هیچ یک از دو طرف نیست. ثانیاً، توجه به زندگی حضرت مریم، ما را به نکته خوبی رهنمون میسازد. ایشان در جامعهای زندگی میکرد که غالب دختران و پسرانش رویکردی به زمزمههای عاشقانه و عارفانه نداشتند;(نشریه بشارت، شماره 8، ص 12.) اما او خود را تشنه سوز و گداز و راز و نیاز میدید و دنبال راهی میگشت تا به محبوب واقعی خویش برسد. این دختر، همان بانوی پاکی است که وقتی مردی(بعد معلوم شد که ملکی از جانب خداوند است.) ناگهان پا در خلوت سرای او میگذارد بر خود میلرزد و به وحشت میافتد و به خدا پناه میبرد. دقت در این رفتار و آیات (مریم،16ـ18) این نکته ظریف را میآموزد که تقوا و پرهیزگاری برای هر جوانی، بستر و زمینهای است که مانع ورود افراد آلوده در خلوت گه انسان میشوند و در سایه این بستر و آموزش است که میتوان تکلیف این نوع روابط را مشخص و دور آن را خط کشید.
اضافه کردن دیدگاه جدید