ظاهر آیة 19 سوره اعراف دلالت میکند که حضرت آدمغ و حوا پس از این که خداوند به آنها فرزندی عطا فرمود، برای خداوند شریکانی قرار دادند; با توج
آیه فوق میفرماید: "او خدایی است که شما را از نفس واحدی آفرید، و همسرش را نیز از جنس او قرار داد تا در کنار او بیاساید; سپس هنگامی که با او نزدیکی کرد، حمل سبکی برداشت، و چون سنگین شد، هر دو از خداوند خویش خواستند ]که فرزند صالحی به آنان دهد[ اگر فرزند صالحی به ما دهی، از شاکران خواهیم بود. امّا هنگامی که فرزند صالحی به آنها داد، برای خدا شریکانی در این نعمت قائل شدند." (اعراف، 189 ـ 190). آیه شریفه دو گونه تفسیر شده است: 1. مراد از "زوجین" و "نفس واحده" کیست؟ 2. آیا حضرت آدم و حوا، منظور است یا غیر آدم، یعنی همه افراد بشر؟ نخست این که بگوییم مراد از نفس واحده، واحد شخصی است; یعنی آیات فوق، فقط به حضرت آدم و حوا، اشاره دارد. روشن است که عصمت پیامبران الهی از گناهان، به خصوص شرک، نکته مسلم عقلی و نقلی است، و در این صورت، به یقین منظور از شرک، پرستش غیر خدا و یا اعتقاد به الوهیت غیر پروردگار متعال، نیست بلکه باید معنای دیگری برای آن جست و جو نمود; از قبیل اینکه تمایل انسان به فرزندش مراد باشد; تمایلاتی که گاهی او را از خداوند غافل میسازد.( تفسیر نمونه، آیت الله مکارم شیرازی، ج 7، ص 51، دارالکتب الاسلامیه. ) دوم آن که مراد از "نفس واحد" واحد نوعی باشد; یعنی خدای متعال، همة شما را از یک نوع آفرید، همانگونه که همسران شما را نیز، از جنس شما قرار داد; در این صورت، آیات فوق، به همة افراد بشر اشاره دارد که معمولاً به هنگام انتظار تولّد فرزند، دست به دعا برمیدارند و از خدا، فرزند صالح و شایسته میخواهند و مانند انسانهایی که با مشکل روبهرو هستند، بااخلاص به درگاه خدا میروند و با او عهد میکنند که پس از برآورده شدن حاجات و حلّ مشکلات، شکرگزار باشند، اما هنگامی که فرزند، متولد شد، تمام عهد و پیمانها را به دست فراموشی میسپارند; گاه میگویند: اگر فرزند ما سالم یا زیباست! به پدر و مادرش رفته و قانون وراثت است! و گاه میگویند: نوع تغذیه و شرایط دیگر چنین محصولی داده! و گاهی به بت هایی که مورد پرستش است، روی میآورند و میگویند: فرزند ما نظر کرده بت است! بنابراین، آیه در مورد حضرت آدم و حوا، نبوده و ناظر به نوع افراد بشر است و قراینی در آیه وجود دارد که تفسیر دوم را تأیید میکند، از جمله این که، ضمایر آخر آیه به صورت جمع آمده است: "لنکوننّ"، "یشرکون" و این میرساند که منظور از ضمیر تثنیه "جعلا" به دو گروه اشاره داشته است نه دو شخص آدم و حوا. دیگر آن که آیات بعدی، نشان میدهد که منظور از شرک در آیه، به معنای بت پرستی است، نه محبت فرزند، و بر این اساس باید گفت: اساساً آیات فوق، ناظر به جریان حضرت آدم و حوا نیست. درضمن، مرحوم علامه طباطبایی نیز نظر دوم را تقویت مینماید.( همان، ص 51 ـ 52 و تفسیر المیزان، علامه طباطبایی (ره)، ج 7، ص 376، جامعه مدرسین. )
اضافه کردن دیدگاه جدید