طریقه حسابرسی به اعمال چگونه است؟ آیا بدیها و خوبیها را از بین میبرند و بالعکس؟ اگر کسی کارهای بد و خوبش مساوی باشد تکلیفش چیست؟ اگ
پرسشگر گرامی! نخست باید دو واژة "احباط" و "تکفیر" روشن شود. کلمه "احباط" از ریشة "حبط" و در لغت به معنی بی اثر کردن است و حبط عمل یعنی بی اثر شدن آن. کلمه "تکفیر" از ریشة "کفر" در لغت یعنی پوشانیدن است. مشتقات این دو واژه در قرآنکریم به کار رفته و از دیر زمان در علم کلام مطرح بوده است در اصطلاح علم کلام "احباط" یعنی مکلف ثواب پیشین را با گناه بعدی از بین ببرد، و "تکفیر" یعنی گناهان پیشین با طاعت بعدی پوشانده شود. اکثر متکلمان معتزلی طرفدار مسأله "احباط" و "تکفیر" هستند; ولی از دیدگاه امامیه "احباط" و "تکفیر" مورد پذیرش نیست، امامیه در نفی این دو موضوع، دلیلهای عقلی و نقلی آوردهاند.(کشف المراد، علامة حلی، ص 413، مؤسسة النشر الاسلامی.) آنچه شیعه در مورد "احباط" و "تکفیر" میگوید، چنین است; استحقاق آدمی نسبت به پاداش ایمان و عمل نیک و نسبت به کیفر کفر و شرک و کارهای بد، مشروط است; یعنی ایمان و عمل نیک، در صورتی مایة پاداش میشوند که در آینده کفری به دنبال آن نیاید و یا برخی از گناهان کبیره از آدمی صادر نشود، به طوری که اگر این شرط مفقود شد، روشن میگردد که از روز نخست این فرد مستحق پاداش نبوده است; زیرا خداوند پاداش خود را مشروط کرده بود و چون به این شرط عمل نشد، مستحق پاداش نگردید، و نیز شرک، کفر و گناهان، در صورتی مایة کیفر میشوند که در آینده ایمان و توبه و برخی از کارهای نیک، به دنبال آنها نیاید. بنابراین استحقاق کیفر مشروط است و در صورت تحقق نیافتن شرط، استحقاق کیفری نیست تا "تکفیر" مطرح شود. دلیل بطلان "احباط" و "تکفیر" ـ به معنایی که معتزله معتقدند ـ از نظر عقل، ظلم است و از نظر نقل آیات قرآن است، مانند آیات زیر: "فَمَن یَعْمَلْ مِثْقَالَ ذَرَّةٍ خَیْرًا یَرَهُ # وَ مَن یَعْمَلْ مِثْقَالَ ذَرَّةٍ شَرًّا یَرَهُ; (زلزال، 7 و 8) پس هر کس هموزن ذرّهای کار خیر انجام دهد آن را میبیند و هر کس هموزن ذرّهای کار بد کرده آن را میبیند." "و أَنَّ سَعْیَهُ سَوْفَ یُرَیَ # ثُمَّ یُجْزَیـَهُ الْجَزَآءَ الاْ ?َوْفَی; (نجم،41) به زودی سعی وتلاش او دیده میشود و به صورت کاملتر پاداش داده میشود." برخی از کارهایی که در استحقاق پاداش ایمان و عمل صالح شرط است که وجود نداشته باشد، عبارتند از: 1. ارتداد پس از ایمان; "وَمَن یَرْتَدِدْ مِنکُمْ عَن دِینِهِ فَیَمُتْ وَهُوَ کَافِرٌ فَأُوْلَـَئِکَ حَبِطَتْ أَعْمَـَـلُهُمْ فِی الدُّنْیَا وَالاْ ?َخِرَةِ وَأُوْلَـَئِکَ أَصْحَـَبُ النَّارِ هُمْ فِیهَا خَـَـلِدُون; (بقره، 217) هر کس راه ارتداد را پس از ایمان در پیش گیرد و به همان حالت بمیرد، اعمال او در دنیا و آخرت باطل میگردد و آنان برای همیشه در آتش خواهند بود." 2. شرک; "وَلَوْ أَشْرَکُواْ لَحَبِطَ عُنْهُم مَّا کَانُواْ یَعْمَلُون; (انعام، 88) اگر شرک ورزند، آنچه را که انجام دادهاند، باطل و بیاثر میشود." 3. کفر; "أُوْلَـَئِکَ الَّذِینَ کَفَرُواْ بِ ?‹َایَـَتِ رَبِّهِمْ وَ لِقَآئِهِ فَحَبِطَتْ أَعْمَـَـلُهُمْ فَلاَ نُقِیمُ لَهُمْ یَوْمَ الْقِیَـَمَةِ وَزْنًا; (کهف، 105) آنان کسانی هستند که به آیات خدا و روز معاد کفر ورزیدهاند، پس عملهای نیک آنان باطل گردید و روز رستاخیز برای آنان ارزشی قائل نخواهیم شد." 4. بیحرمتی نسبت به پیامبر اسلام; "یَـََّأَیُّهَا الَّذِینَ ءَامَنُواْ لاَ تَرْفَعُوَّاْ أَصْوَ َتَکُمْ فَوْقَ صَوْتِ النَّبِیِّ وَ لاَ تَجْهَرُواْ لَهُ بِالْقَوْلِ کَجَهْرِ بَعْضِکُمْ لِبَعْضٍ أَن تَحْبَطَ أَعْمَـَـلُکُمْ وَ أَنتُمْ لاَ تَشْعُرُون; (حجرات، 2) ای افراد با ایمان، صداهای خود را فراتر از صدای پیامبر نبرید و در برابر او بلند سخن مگویید (داد و فریاد نزنید) آن گونه که بعضی از شما در برابر بعضی بلند صدا میکنند، مبادا اعمال شما باطل گردد در حالی که نمیدانید." و ... برخی از کارها که در استحقاق کیفر کفر، شرک و گناهان شرط است که وجود نداشته باشد، عبارتند از: 1. ایمان به خدا; "وَالَّذِینَ ءَامَنُواْ وَ عَمِلُواْ الصَّـَـلِحَـَتِ وَ ءَامَنُواْ بِمَا نُزِّلَ عَلَیَ مُحَمَّدٍ وَ هُوَ الْحَقُّ مِن رَّبِّهِمْ کَفَّرَ عَنْهُمْ سَیِّ ?‹َاتِهِمْ وَ أَصْلَحَ بَالَهُم; (محمد، 2) آنان که (به خدا) ایمان آورده و عمل صالح انجام دادند و به آنچه که به حق از جانب خداوند بر حضرت محمد نازل گردیده معتقد شدند، خداوند گناهان آنان را پوشانده و حال آنان را (در دنیا و آخرت) نیکو میسازد." 2. توبه; "یَـََّأَیُّهَا الَّذِینَ ءَامَنُواْ تُوبُوَّاْ إِلَی اللَّهِ تَوْبَةً نَّصُوحًا عَسَیَ رَبُّکُمْ أَن یُکَفِّرَ عَنکُمْ سَیِّ ?‹َاتِکُمْ وَ یُدْخِلَکُمْ جَنَّـَتٍ تَجْرِی مِن تَحْتِهَا الاْ ?َنْهَـَر; (تحریم، 8) ای افرادی که ایمان آوردهاید، صادقانه به سوی خدا توبه کنید، امید است خداوند گناهان شما را بپوشاند و در بهشتهایی که از پایین آنها نهرها جاری است، داخل نماید." 3. هجرت، جهاد و شهادت در راه خدا; "فَالَّذِینَ هَاجَرُواْ وَأُخْرِجُواْ مِن دِیَـَرِهِمْ وَأُوذُواْ فِی سَبِیلِی وَقَـَتَلُواْ وَقُتِلُواْ لاَ ?ُکَفِّرَنَّ عَنْهُمْ سَیِّ ?‹َاتِهِمْ وَلاَ ?ُدْخِلَنَّهُمْ جَنَّـَتٍ تَجْرِی مِن تَحْتِهَا الاْ ?َنْهَـَرُ ثَوَابًا مِّنْ عِندِ اللَّهِ وَاللَّهُ عِندَهُ حُسْنُ الثَّوَاب; (آل عمران، 195) کسانی که در راه خدا هجرت کردند و از سرزمین خودشان بیرون رانده شدند و در راه من (خدا) مورد اذیت و آزار قرار گرفتند و با دشمنان خدا جهاد نموده و به شهادت رسیدند، گناهان آنان را پوشانده و به بهشتهایی که پایین آنها نهرها جاری است وارد میکنیم. این پاداش از جانب خدا است و نزد خداوند پاداش نیکو است." 4. اجتناب از گناهان بزرگ، "إِن تَجْتَنِبُواْ کَبَآئِرَ مَا تُنْهَوْنَ عَنْهُ نُکَفِّرْ عَنکُمْ سَیِّ ?‹َاتِکُمْ وَنُدْخِلْکُم مُّدْخَلاً کَرِیمًا; (نسأ، 31) اگراز گناهان بزرگ اجتناب نمایید، گناهان کوچک شما را میپوشانیم و شما را در جایگاه ارجمندی وارد میکنیم." و... جایگاه جهنم برای عدهای مانند منافقان محارب و کافران لجوج و دشمن خداوند، همیشگی و جاودانه است; (توبه،68) ولی ممکن است بسیاری از انسانها که به جهنم میروند بعد از تحمل مدت محکومیتشان و سپری شدن مدت، به بهشت منتقل میشوند.( ر.ک: المیزان، علامة طباطبایی;، ج 2، ص 175به بعد، دارالکتب الاسلامیة / التبیان، شیخ طوسی، ج 2، ص 208، مکتب الاعلام الاسلامی، قم / مجمع البیان، امین الاسلام طبرسی، ج 1، ص 311، داراحیأ التراث العربی، بیروت / جهت اطلاع بیشتر ر.ک: منشور جاوید، آیتالله سبحانی، ج 6، ص 248 ـ 276، دارالقرآن الکریم. )
اضافه کردن دیدگاه جدید