سوالی از تکرار داستان انبیاء اللهی

بسم الله الرحمن الرحیم.
,الحمد لله الذی انزل علی عبده الکتاب و لم یجعل له عوجا",. حمد و ستایش تنها و تنها مخصوص خداوندی است که نازل کرد بر بنده اش کتاب را و قرار نداد برای آن کژی.(18/1)
و السلام علی من اتبع الهدی و انا قد اوحی الینا ان العذاب علی من کذب و تولی . و ,سلام بر کسی که تبعیت کند هدایت را, و به ما وحی شده که قطعا" عذاب برکسی است که تکذیب کند و روی گرداند.(20/48-47)
سلام رحمت خداوند – پرودگار عالمیان – برشما
لطفا بدون هرگونه پیش زمینه قبلی این متن را مطالعه نمایید. تکرار میکنم بدون هیچ پیش فرضی تا بتوانیم ,درس بزرگی از داستان پیامبران گذشته, که مطمئنا" بیهوده در کتاب آسمانی آخرین پیامبر نیامده را بگیریم.
,داستان پیامبران اللهی, را به طور کاملا" خلاصه با هم مرور می کنیم:
حضرت نوح (سلام الله علیه) مردم را به یگانه پرستی دعوت کردند و آیات اللهی را بر ایشان تلاوت و تعلیم نمودند. تکذیبش کردند پس فرمان صادر شد . حضرت نوح(سلام الله علیه) و پیروانش به رحمتی از طرف پروردگار رحیم خود در کشتی در امان ماندند و تمامی تکذیب کنندگان آیات اللهی از بین رفتند. بعد مدتی ,شیطان لعنت و رانده شده, با هر وسیله که می توانست مردم را فریفت و از راه باز داشت. دقت به این نکته ضروری است که حضرت نوح صاحب فرزند یا فرزندانی بودند و همچنین به قولی اصحابی.
خداوند تبارک و تعالی - پروردگار عالمیان - که دارای فضل و رحمت فراوان است بر بندگانش دو باره از فرزندان کسانی که در کشتی نجات یافته بودند پیامبری به نام حضرت ابراهیم(سلام الله علیه) انتخاب نمودند. حضرت ابراهیم هم مردم را به یگانه پرستی دعوت کردند که برای شما هیچ معبودی جز الله عزیز و حمید نیست و آیات اللهی را که در صحفی(87/19) بود بر ایشان تلاوت می نمودند و به کسانی که به او و پروردگارشان ایمان آورده بودند آیات اللهی را تعلیم می دادند . ایشان دارای فرزندانی به نام حضرت اسماعیل(سلام الله علیه) و حضرت یعقوب(سلام الله علیه) بودند. بعد رحلت ایشان حضرت یعقوب(سلام الله علیه) و بعد از حضرت یعقوب(سلام الله علیه) این وظیفه به یکی فرزندانش به نام حضرت یوسف(سلام الله علیه) به اذن و رخصت خداوند عزیز و حکیم رسید . حضرت یوسف(سلام الله علیه) هم رحلت نمودند و دوباره شیطان لعنت و رانده شده اندک اندک فریفتشان و از راه باز داشت.
خداوند سمیع و بصیر دوباره به واسطه رحمت واسعه خود پیامبری به نام حضرت موسی(سلام الله علیه) را انتخاب نموده و احکام را برای ,تذکری دوباره, به ایشان عطا می نمایند. داستان تکرار میشود و بعد از ایشان دوباره شیطان لعنت و رانده شده و باقی داستان. ذکر این نکته واجب است که این پیامبران گرامی صاحب کتاب (حضرت داوود(ع) و حضرت موسی(ع) ) و ذریه و اصحابی از ایمان آورندگان بودند.
بعد از حضرت موسی(سلام الله علیه) حضرت عیسی(سلام الله علیه) این وظیفه خطیر را به عهده گرفته و مردم را تنها به خدا پرستی دعوت
می نمایند. کتاب و اصحابی (حواریون) بعد از ایشان بر جای می ماند. و بعد از حضرت عیسی(سلام الله علیه) داستان شیطان لعنت و رانده شده دوباره تکرار میشود. و حضرت محمد مصطفی(صل الله علیه و اهل البیت) این داستان را تکرار میکنند.
(تعداد دفعات تکرار این داستان تکراری را شما بهتر از بنده حقیر رو سیاه در پیشگاه خداوند احد و واحد میدانید)
حالا با این اوصاف مقداری تفکر کنید که دقیقا" بعد از رحلت پیامبران چه اتفاقی برای آیات اللهی و احادیث اصحاب ایشان که به صورت مکتوب یا غیر مکتوب به نسلهای بعد منتقل میشد افتاد که دین خداوند تبارک وتعالی – پروردگار عالمین- منحرف می شد.

حالا سه سوال :
1- شیطان لعنت و رانده شده با چه حربه ای می تواند این کار را انجام دهد؟ (یا اینجوری بپرسم که ,نحوه اعمال تغییرات به مدیریت شیطان لعنت و رانده شده در احکام و آیات اللهی به چه صورت می باشد,؟)
2- خداوند پیامبرانی برای هدایت انسانها از پی یکدیگر فرستاده است. پس چرا بعد از حضرت محمد مصطفی(صل الله علیه و اهل البیت) این داستان تکرار نمی شود؟ (یا اینجوری مطرح کنم که چه ,فرقی بین نبوت حضرت محمد(صل الله علیه و اهل البیت) و نبوت سایر انبیای اللهی,(سلام الله علیهم) وجود دارد؟)
3- اکثر این پیامبران گرامی صاحب کتاب(مخصوصا پیامبرانی که به انتهای داستان نزدیک هستند) بودند و ذریه و اصحاب. آیا ما میتوانیم با وجود ,شیطان لعنت و رانده شده که تجربه عملی چندین بار انحراف کامل, (تحریف کتاب و احادیثی که ذریه و اصحاب به نسلهای بعد از خود منتقل میکردند) را در کوله بار خود دارد از ,تکرار داستان بعد از آخرین پیامبر, احساس خطر نکنیم؟

اضافه کردن دیدگاه جدید

کد امنیتی
This question is for testing whether or not you are a human visitor and to prevent automated spam submissions.