سازش میان اسلام و کفر تا چه حد است؟
سازش میان دو مکتب و دو اندیشه و تفکر، به این است که هر کدام، از برخی اصول و ارزشهایی که دو مکتب و اندیشه را از هم جدا ساخته و در برابر یکدیگر قرار داده است، دست بردارند. اسلام هرگز نمیتوانند با کفر سازش کند. اسلام و کفر دو برنامة متضاد و دو مسیر کاملاً جدا میباشد، و هیچ شباهتی با یکدیگر ندارند. اسلام بر اساس توحید بنا شده است و توحید انسان را به خدا مربوط میسازد، در حالی که کفر و شرک، آدمی را از خدا بیگانه میکند. توحید رمز وحدت و یگانگی در تمام زمینهها است، ولی شرک و کفر موجب تفرقه و پراکندگی در همة شؤون است. خداوند در آیات فراوانی، پیامبر اسلامو مسلمانان را از سازش با کافران و مشرکان نهی میکند. از این رو، مبارزه پیامبر با بت و بتپرستی یک مبارزة آشتیناپذیر و پیگیر از آغاز تا پایان عمر اوست. پیامبر در عمل نشان داد که هیچ گونه مصالحه، سازش و انعطافی در برابر بت و بتپرستی ـ حتّی در سختترین حالات ـ نشان نمیدهد. تاریخ اسلام نشان میدهد که بارها کافران و یا گروههایی از منافقان کوشیدند پیامبر اسلامبه سازش و تسلیم بکشانند، گاه پیشنهاد کردند که نام بتها را به بدی نبرد و از آنها انتقاد نکند، گاه گفتند: اجازه ده یک سال ما معبود (خدا) تو را بپرستیم و یک سال هم تو معبودان (بتها) ما را پرستش کن، گاه میگفتند: به ما مهلت ده تا یک سال دیگر به برنامههای خود ادامه دهیم و بعد ایمان بیاوریم، گاه پیشنهاد میکردند تهیدستان و مؤمنان فقیر را از گرد خود دور کن تا ما ثروتمندان با تو هم صدا شویم و گاه برای دادن امتیازات مالی و پست و مقام و زنان زیبا و مانند آن به پیامبر اعلام آمادگی میکردند. پیامبر در برابر همة این سخنان و پیشنهادها ایستاد و حاضر به سازش نشد و از خود نرمش و انعطافی نشان نداد. برخی از آیاتی که سازش ناپذیری اسلام و کفر را بیان میکنند عبارتند از: 1. سورة کافرون; بگو ای کافران، آنچه را شما میپرستید من نمیپرستم، و نه شما آن چه را من پرستش میکنم میپرستید، و نه من هرگز آنچه را شما پرستش کردهاید میپرستم، و نه شما آن چه را که من میپرستم عبادت میکنید. (حال که چنین است) آیین شما برای خودتان و آیین من برای خودم. 2. یونس، 104; ]ای پیامبر به مشرکان[ بگو: ای مردم، اگر در دین من تردید دارید، پس ]بدانید که من[ کسانی را که به جای خدا میپرستید نمیپرستم، بلکه خدایی را میپرستم که جان شما را میستاند و دستور یافتهام که از مؤمنان باشم. 3. احزاب، 48; ]ای پیامبر[ کافران و منافقان را فرمان مبر، و از آزارشان بگذر و بر خدا اعتماد کن. 4. قلم، 9 تا 14. پس میان اسلام و کفر هیچ گونه سازشی وجود ندارد; ولی رابطه داشتن مسلمانان با کافران، با سازش تفاوت دارد.غیر مسلمانان چهار گروهاند: اهل ذمه، محارب، معاهد و مهادن. اهل ذمه، اقلیتهای دینی (مسیحی، یهودی و مجوسی) هستند که در داخل کشورهای اسلامی زندگی میکنند و مشمول قوانین آن کشورند و حکومت اسلامی متعهد است جان و مال و ناموس آنان را حفظ کند و از حقوق آنان دفاع نماید و آنان مالیاتی (جزیه) به حکومت اسلامی میپردازند. محاربین، کافرانیاند که در حال جنگ با مسلمانان هستند. مانند "اسرائیل" که در این زمان با مسلمانان در حال جنگ است و از هیچ گونه کارشکنی بر ضد مسلمانان کوتاهی نمیکند. مسلمانان در برابر آن هیچ گونه تعهّدی ندارند و نباید با آن رابطه برقرار کنند. معاهد، کافرانی هستند که عهد و پیمان با مسلمانان دارند، هر چند در خارج محیط اسلامی زندگی کنند و اهل کتاب (مسیحی، یهودی و مجوسی) نباشد. رابطه با چنین کافرانی بر اساس احترام متقابل، مانعی ندارد. مهادن، کافرانی که نه اهل کتاب هستند، نه پیمانی با مسلمانان دارند و نه در حال جنگ با مسلمانان میباشند، بلکه جداگانه از مسلمانان در کشور خود زندگی میکنند و هیچ مزاحمتی با مسلمانان ندارند. با چنین کافرانی، باید با رعایت اصول انسانی و اخلاقی برخورد کرد.(1)ر.ک: تفسیر نمونه، آیت اللّه مکارم شیرازی و دیگران، ج 8، ص 396 و ج 14، ص 143 و ج 17، ص 367 و ج 24، ص 33 و 383 و ج 27، ص 391، دارالکتب الاسلامیة. (2) ر.ک: پیام قرآن، آیت اللّه مکارم شیرازی و دیگران، ج 10، ص 383ـ402، دارالکتب الاسلامیة.
اضافه کردن دیدگاه جدید