دلایل جسمانی بودن معراج پیامبر چیست؟ اگر پیامبر6، معراجهای متعدد داشتهاند، آیا همه جسمانی و روحانی بود یا فقط روحانی بوده است؟
برای روشن شدن پاسخ این پرسش، لازم است که به سه موضوع اشاره شود: الف ـ در مورد کیفیت معراج، و سیر رسول خدا6 سه دیدگاه وجود دارد; ب ـ ادلّه اثبات جسمانی و روحانی بودن معراج; ج ـ آیا پیامبر اکرمیک معراج داشته یا بیشتر؟ الف ـ در مورد کیفیت معراج، و سیر رسول خدا6 سه دیدگاه وجود دارد: 1. رسول خدا با جسم و روح شریفش از مسجد الحرام به مسجد اقصی، و از آن جا نیز با همان جسم و روح، به آسمانها عروج نمود. 2. آن حضرت، با روح و جسد تا بیت المقدس سیر فرمود، و از آن جا، تنها با روح به آسمانها عروج نمود. 3. سیر پیامبر اکرماز ابتدا روحانی بوده نه جسمانی. نظر اوّل، عقیده بسیاری از مفسران و علمای شیعه و اهل سنت است; از جمله شیخ طوسی در تبیان(تفسیر تبیان، محمد بن حسن الطوسی، ج 6، ص 446، منشورات مؤسسه اعلمی، بیروت. )، مرحوم طبرسی در مجمع البیان(تفسیر مجمع البیان، طبرسی;، ج 9، ص 261، نشر دارالفکر، بیروت، لبنان. )، علامه مجلسی در بحارالانوار(بحارالانوار، محمد باقر مجلسی، ج 18، ص 289، نشر مؤسسه وفأ، بیروت. ) و... آیت اللّه جوادی آملی در اینباره مینویسند: "رسول اکرمهمچون دیگران، دارای جسم و روح بوده، و با این دو عروج کرده است; سپس بعد از چندین صفحه مرقوم داشتهاند، رسول گرامیدر تمام حالات عروج و اسرأ دارای بدن بود، چه این که تمام شئون آن در بیداری بود، و ثانیاً سیر بدن و انتقال آن، خواه در اسرأ و خواه در معراج، از عالم طبیعت تعدّی نکرد، و هرگز به ماورای طبیعت راه نیافت، زیرا لازمه آن یا مجرّد شدن موجود مادی است، یا مادّی شدن موجود مجرد، و هر کدام از این دو فرض باطل میباشد، زیرا محذور جمع نقیضین را به همراه دارد."( تفسیر موضوعی قرآن کریم، آیت اللّه جوادی آملی، ج 9، ص 71 و 87، مرکز نشر اسرأ; به نظر میرسد دیدگاه آیت اللّه جوادی با سایر بزرگان اندکی تفاوت دارد که بیان آن ازحوصله این پاسخ نامه خارج است. ) آیت اللّه مکارم شیرازی نیز معراج را جسمانی و روحانی میدانند.( تفسیر نمونه، آیت اللّه مکارم شیرازی و دیگران، ج 12، ص 9، دارالکتب الاسلامیة. ) بسیاری مفسران اهل سنت نیز تصریح کردهاند که معراج، جسمانی و روحانی بوده است، از جمله: ابی صغیر، محمد بن جریر طبری(تفسیر طبری، طبری، ج 8، ص 16، نشر دارالکتب العلمیه، بیروت. )، ابی حیّان اندلسی(النهر الماد من البحر المحیط، ابی حیّان اندلسی، ج 3، ص 538. )، ابن کثیر(تفسیر القرآن العظیم، ابن کثیر، ج 3، ص 25، نشر دارالمعرفه، بیروت، لبنان. )، بیضاوی در انوار التنزیل(تفسیر بیضاوی، ؟؟؟، ج 2، ص 291، نشر دارالرشد، دمشق، بیروت. )، فخر رازی(تفسیر فخر رازی، ج 19 و 20 و 21، ص 296، نشر داراحیأ التراث. )، سید قطب(تفسیر فی ظلال القرآن، سید قطب، ج 5، ص 302، داراحیأ التراث، بیروت. )، مراغی(تفسیر مراغی، ج 13، ص 32، نشر مؤسسه اعلمی بیروت، لبنان.). 2. علامه طباطبایی; دربارة معراج پیامبر6 فرمودهاند: "ظاهر آیه و روایات، محفوف به قراینی است که آیه را دارای ظهور نسبت به آن جزئیات میکنند; ظهوری که به هیچ وجه قابل دفع نیست، و یا در نظر داشتن آن قراین، از آیه و روایات چنین استفاده میشود، که آن جناب، با روح و جسدش از مسجد الحرام تا مسجد اقصی رفته، و امّا عروجش به آسمانها از ظاهر آیات سوره نجم...و صریح روایات بسیار زیادی بر میآید که این عروج واقع شده و به هیچ وجه نمیتوان آن را انکار نمود، چیزی که هست ممکن است بگوییم که این عروج، با روح مقدسش بوده است، ولیکن نه آن طور که قائلین به معراج روحانی معتقدند، که به صورت رؤیای صادقه بوده است، چه اگر صرف رؤیا میبود، دیگر جا نداشت آیات قرآنی این قدر درباره آن اهمیت داده و سخن بگوید، و در مقام اثبات کرامت درباره آن جناب برآید...; بلکه مقصود از روحانی بودن آن این است که روح مقدس آن جناب، به ماورای این عالم مادی یعنی آنجایی که ملائکه مکرمین منزل دارند، و اَعمال بندگان بدان جا منتهی و اَقدار از آن جا صادر میشود، عروج نموده، و آن آیات کبرای پروردگارش را مشاهده، و حقایق اشیأ و نتایج اعمال برایش مجسم شده، ارواح انبیای عظام را ملاقات و با آنان گفت و گو کرده است، ملائکه کرام را دیده، و با آنان صحبت نموده و آیات الهی دیده که جز با عبارات "عرش" "مجب" "سراقات" تعبیر آنها ممکن نیست.( تفسیر المیزان، علامه طباطبایی;، ترجمة موسوی همدانی، ج 13، ص 40، انتشارات جامعه مدرسین. ) 3. عقیده گروهی به نام "جَهْمیه" است که قائل هستند معراج از ابتدا روحانی بوده است.( نهج البیان عن کشف معانی القرآن، محمد بن حسن شیبانی، ج 3، ص 221، نشر الهادی. ) ب ـ ادلّه اثبات جسمانی و روحانی بودن معراجالف ـ از ظاهر آیه شریفه: "سُبْحَـَنَ الَّذِیَّ أَسْرَیَ بِعَبْدِهِی لَیْلاً مِّنَ الْمَسْجِدِ الْحَرَامِ إِلَی الْمَسْجِدِ الاْ ?َقْصَا" که تعبیر به "عبده" فرموده، بیان گر این است که معراج، در بیداری بوده نه در خواب; جسمانی بوده نه روحانی. بیشتر مفسّران که معراج را جسمانی و روحانی میدانند، به این دلیل اشاره کردهاند; از جمله آیت اللّه جوادی، فرمودهاند: خداوند میفرماید: "اسریَ بعبده" و نفرموده "بروحه". عبد همان مجموع جسم و روح است، ظاهر این است که عروج در بیداری صورت گرفته، نه در خواب; به تعبیر علامه طباطباییفخر این نیست که انسان عروج را خواب ببیند; این خواب را دیگران نیز میبینند...سپس فرمود: "سیر بدنی آن حضرت، هرگز به معنای خروج از عالم طبیعت و ورود به ماورای طبیعت نخواهد بود، زیرا آسمان، مانند زمین موجودی مادی و طبیعی بوده، و احکام طبیعت به هر یک از آنها جاری است."( تفسیر موضوعی، آیت اللّه جوادی، همان، ص 87. ) ب ـ انکار مشرکان و عکس العمل شدید آنان: وقتی رسول خدا، جریان معراج را برای مردم تعریف کرد، مشرکین به شدّت آن را انکار نمودند، و گفتند: چنین امری امکان ندارد و از همین راه، به کوبیدن رسول خدا شروع کردند، و این امر دلیل است که معراج جسمانی بوده، پیامبر، هرگز مدعی خواب یا مکاشفه روحانی نبوده است; در ضمن جمعی از مفسران به این دلیل اشاره کردهاند; از جمله آیت اللّه مکارم شیرازی(تفسیر نمونه، همان، ص 15. ) و ابن کثیر(تفسیر القرآن العظیم، ابن کثیر، همان. ) و بیضاوی(تفسیر بیضاوی، همان. ) از مفسران اهل سنت. ج ـ اگر ما باور کنیم که قدرت خدا بی نهایت است و بر هر امری از نظر عقلی محال نباشد، تعلّق میگیرد، جسمانی بودن معراج به خوبی ثابت میشود. در قرآن مجید، نمونههای فراوانی از امور خارقالعاده که بیانگر قدرت نامتناهی خدا است، بیان شده; از جمله آوردن تخت بلقیس، از سرزمین یمن به فلسطین در کمتر از یک چشم به هم زدن.( نمل، 40 و نیز ر.ک: تفسیر نمونه، همان. ) آیت اللّه جوادی آملی در اینباره مینویسد: "اثبات معراج جسمانی، در محدودة حرکتهای زمینی، مانند اسرأ و سیر از مسجد الحرام تا بیت المقدس و نیز در محورهای آسمان، و کهکشانهای مادّی، مانند سیر در مدارج آسمان و طبقات آن کاملاً ممکن خواهد بود، زیراحرکت بدن در قلمرو جسم زمینی یا آسمانی، هیچ محذوری ندارد، نه اصل حرکت بدن در اجرام آسمانی محال است و نه سرعت آن که در مدت بسیار کوتاه، همه آن اجرام، مورد سیر بدنی قرار گیرد، زیرا توهم امتناع خرق و التیام افلاک، که مبتنی بر پندار برخی از پیشینیان بوده، ناصواب میباشد."( تفسیر موضوعی، آیت اللّه جوادی، همان ،ص 84. ) بیضاوی از مفسّران اهل سنت میگوید: "امروز ثابت شده که اجسام در قبول اعراض، مساوی هستند، و از آنجا که قدرت خدا بر هر امر ممکنی تعلّق میگیرد، خدا قادر است که حرکت سریع ]که یک نوع عرض است[ در بدن پیامبر یا هر کس که بدن آن حضرت را حمل کند، ایجاد نماید"( تفسیر بیضاوی، همان. ) ج ـ در مورد این که پیامبر یک معراج داشته یا بیشتر، از آیات و روایات استفاده میشود که پیامبر اکرم، معراجهای متعدد داشته است. از آیات سوره نجم، اثبات دو معراج برای پیامبر قطعی است: "وَ لَقَدْ رَءَاهُ نَزْلَةً أُخْرَیَ # عِندَ سِدْرَةِ الْمُنتَهَیَ ;(نجم،13و14) پیامبر6 و جبرئیل امین را مرتبه دیگری در نزد سدرة المنتهی دید." در آیات پیش از این آمده است: "ثُمَّ دَنَا فَتَدَلَّیَ # فَکَانَ قَابَ قَوْسَیْنِ أَوْ أَدْنَیَ ;(نجم،8و9) پیامبر نزدیک شد، سپس نزدیک شد، به اندازه دو کمان یا نزدیکتر." در روایتی از امام صادقآمده است: ابوبصیر از آن حضرت پرسید: رسول خدا6 را چند نوبت به معراج بردند، فرمود: دو نوبت.
اضافه کردن دیدگاه جدید