در کتاب سیاحت غرب در مورد فشار قبر گفته شده است که فشار قبر همچون میلههای فلزی که اطراف مرا گرفته بودند و به هم محکم میشدند، آنقدر مرا فشرد
با دقت در آیات و روایاتِ مربوط به عالم برزخ و عذاب قبر، روشن میشود که مراد از "قبر"، آن گودال کوچکی نیست که انسان را در آن دفن میکنند; بلکه مقصود از قبر، همان جهانی است که انسان، پس از مرگ و پیش از برپا شدن قیامت در آن زندگی میکند و چون قرار گرفتن در قبر، ملازم و یا سرآغازی برای ورود به آن جهان میباشد، واژه "قبر" در مورد آن به کار رفته است.( معادشناسی در پرتو کتاب، سنت و عقل، استاد جعفر سبحانی، ترجمة علی شیروانی، ص 86، انتشارات الزهرأ. ) در روایتی آمده است که از حضرت امام صادقسؤال کردند: "اگر کسی ]چندین روز[ به دار آویخته شده باشد، فشار قبر دربارة او چگونه است؟" امام صادقفرمودند: "به هوایی که بر او احاطه دارد، دستور داده میشود که از هر طرف بر او فشار وارد کند.( ر.ک: بحارالانوار، علامه مجلسی;، ج 6، ص 266، داراحیأالتراثالعربی. )" بر اساس روایات زیادی که در این زمینه وارد شده است، فشار قبر از مسلّمات است و تردیدی در آن نیست; گرچه حقیقت آن برای ما روشن نیست; ولی دورنمای آن این است که وقتی جنازة انسان را در قبر میگذارند، او خود را در تنگنای تاریک و وحشتآور قبر مینگرد و در فشار و زحمت بسیار سختی قرار میگیرد.( سیری در جهان پس از مرگ، حبیبالله طاهری، ص 288، دفتر انتشارات اسلامی. ) از روایات استفاده میشود که روح، بعد از جدا شدن از این بدن، به بدنهای لطیفی شبیه به بدن دنیوی که در اصطلاح به آن "بدن مثالی" میگویند، تعلق میگیرد و سؤال و فشار قبر نیز مربوط به روح و آن بدن مثالی است;( ر.ک: منشور جاوید، استاد جعفر سبحانی، ج 9، ص 238 و 239، مؤسسه سیدالشهدأ. ) هر چند برخی نیز معتقدند که فشار و عذاب قبر، مربوط به روح و همین بدن مادّی است. فشار قبر برای همه یکسان نیست; بلکه برخی انسانها اصلاً فشار قبر ندارند; چنانکه در برخی روایات آمده است: مؤمنانی که بعضی از اعمال خیر، مانند: نماز شب، مداومت بر بعضی از سورههای قرآن یا بعضی از ذکرها و... داشته باشند، از فشار قبر در امانند(ر.ک: سفینةالبحار، شیخ عباس قمی;، واژه "قبر" / پیام قرآن، آیةالله مکارم شیرازی، ج 5، ص 468 ـ 470، مدرسةالامام امیرالمؤمنین.); و در بعضی افراد، فشار قبر شدید است و کیفر اعمالشان محسوب میشود و برای گروهی دیگر خفیفتر و به منزلة کفارة گناهان و جبران کوتاهیهاست; چنانکه از پیامبراکرمنقل شده است: "فشار قبر برای مؤمن، کفارة ضایع کردن نعمتها از ناحیه اوست". آن بزرگوار در مورد فشار قبرِ سعدبنمعاذ (صحابی بزرگ پیامبر) فرمود: "فشار قبرِ او به خاطر بداخلاقی او با خانوادهاش بود."( ر.ک: بحارالانوار، ج 6، ص 220 ـ 221، حدیث 14و16 / پیام قرآن، همان. ) الف ـ از بعضی روایات استفاده میشود که بعضی مؤمنان، مطلقاً فشار قبر ندارند و آنان که بعضی از اعمال خیر، مانند: حج را انجام میدهند، و یا بر قرائت بعضی از سور قرآن یا بعضی از اذکار مداومت داشته باشند، از فشار قبر در امانند. ب ـ از جمله آیاتی که بر عذاب قبر تفسیر شده آیة: " فان له معیشة ضنکاً;(طه، 124) در حقیقت زندگی تنگ ]و سختی[ خواهد داشت." در ذیل همین آیه در تفسیر البرهان روایتی نقل شده که میفرماید: محمد بن نعمان از... از ابی اسحاق همدانی از امیرالمؤمنین علینقل کرده که فرمود: "...فتضمه حتی تلتقی اضلاعه و انّ المعیشتة الضّنک التی حذّرالله منها عدوّه عذاب القبر، اذ یسلّط علی الکافر فی قبره تسعة و تسعین تنّیناًفینهسْنَ لحمه،و یکسرن عظمه، و یترددنّ علیه کذلک الی یوم یبعث ....; سپس قبر او رافشار می دهد (جمع میکند) تا آنکه استخوانهایش در هم می شکند در حقیقت زندگی سخت و تنگی که خداوند متعال دشمنانش را از آن دور داشته، ]ترسانده[ عذاب قبر است، زیرا خداوند متعال بر شخص کافر در قبرش 99 مار بزرگ ]اژدها[ مسلط میکند. که، گوشت او را میگزند و استخوانهایش را میشکنند و این کار را تا روز قیامت تکرار میکنند." در روایت دیگری امیرالمؤمنینمیفرماید: چنان بر او فشار وارد میکنند که "حتی ان دماغه لیخرج من ظفره و لحمه; مغز سرش از گوشت و ناخنش بیرون میآید."( الکافی، کلینی;، ج 3، ص 231، دارالکتب الاسلامیة. ) بنابراین آنچه آقای قوچانی در کتاب سیاحت غرب آورده چیزهایی است که در آیات یا روایات به آن اشاره شده است.
اضافه کردن دیدگاه جدید