در نامة قبل، در پرسش 11478 شما این گونه برداشت کردهاید که من گفتهام: من به فکر مرگ و رفتن به دنیای آخرت هستم... و از طرف دیگر وقتی به این مسأله فکر

علاقة به مرگ و در انتظار آن بودن، خاستگاههای گوناگونی دارد; یا از جهت یأس و قنوط (ناامیدی شدید) و خسته شدن از دنیاست و یا نوعی واکنش انفعالی در برابر مشکلات و فشارهای روانی حاصل از امور دنیوی میباشد و نیز میتواند از برکت ایمان قوی و رسیدن به مقام یقین و باز شدن دیدگان برزخی و آگاهی از غیب و شهود پدید آمده باشد که از موارد مذکور، تنها مورد اخیر از سوی شریعت مقدس اسلام، تأیید و بر آن سفارش شده، دو مورد دیگر مذمّت گردیده است. علاقة به مرگ در اولیای خدا و مقربان درگاه او، به معنای باز نشستن از امور دنیوی نیست; آنها از دنیا بهترین بهرهبرداری را کرده، آن را پلی برای رسیدن به آخرت قرار میدهند. داستان حضرت سلیمان نمونه بارز قرآنی آن است. خدای متعال دربارة حضرت ابراهیم نیز میفرماید: "وَ ءَاتَیْنَـَهُ فِی الدُّنْیَا حَسَنَةً وَ إِنَّهُو فِی الاْ ئَخِرَةِ لَمِنَ الصَّـَـلِحِینَ ;(نحل،122) به وی در دنیا سعادت را اعطا کردیم و در آخرت از شایستگان است." در بارة مؤمنان نیز میخوانیم: "پس خداوند، پاداش این دنیا و پاداش نیک آخرت را به آنان عطا کرد، و خداوند نیکوکاران را دوست دارد." در روایتی میخوانیم: "لیس منّا من ترک دنیاه لدینه او ترک دینه لدنیاه;(بحارالانوار، علامه مجلسی;، ج 28، ص 321.) کسی که دنیایش را به خاطر دینش، یا دینش را به خاطر دنیایش ترک کند، از ما نیست." و این از این روست که دنیا وسیلهای برای دستیابی به آخرت قرار داده شده. در نصایح حضرت لقمان آمده است: "ای پسر! به دنیا نپرداز، چنان که به آخرتت ضرر برسانی و دنیایت را نیز ترک مکن آن چنان که باری بر دوش مردم شوی."(بحارالانوار، ج 73، ص 124.) اینها و بسیاری دیگر از آیات و روایات که در مجامع حدیثی نقل شده، بر این مسأله تأکید دارند که باید دنیا را پلی برای آخرت قرار داد و به فرمایش پیامبر گرامی اسلام: "الدنیا مزرعة الاخرة; دنیا مزرعة آخرت است (هر که در آن بکاری بدروی")(عوالی اللالی، ابن ابی جمهور احسایی، ج 1، ص 267، انتشارات سیدالشهدأ، قم.) بنابراین، دلزدگی و رویگردانی از دنیا نباید به رها کردن کار و تلاش بینجامد; و در اینباره باید به حضرت علیاقتدا کرد که دربارة دنیا فرمود: "یا دنیا...غُرّی غیری لا حاجة لی فیک قد طلقتک (یا: بتتکِ) ثلاثاً راجعة فیها...; ای دنیا...دیگری را فریب ده که به تو نیازی ندارم; سه طلاقهات نمودم که در آن برگشتی نیست..."(شرح نهج البلاغه، ابن ابی الحدید، کتابخانه آیت اللّه مرعشی نجفی / بحارالانوار، ج 41، ص 120.) و در عین حال در پاسخ کسی که همانند بعضی از ماها دنیا را مذمت میکرد فرمود: ای نکوهش کنندة دنیا که خودبه غرور دنیا مغروری و با باطنهای آن فریب خوردی...همانا دنیا سرای راستی برای راستگویان و... خانة پند برای پندآموزان است. دنیا سجده گاه دوستان خدا، نمازخانة فرشتگان الهی، فرودگاه وحی خدا و جایگاه تجارت دوستان خداست که در آن رحمت خدا را به دست آورند و بهشت را سود برند.(نهج البلاغه، محمد دشتی، ص 655، کلمات قصار شمارة: 131.) و خود آن بزرگوار با تلاش و کوشش بسیار، چاههای بسیار حفر کرد و باغهای متعددی را آباد و به نیازمندان واگذار نمود. خستگی از دنیا و آرزوی مرگ و یا میل به آن، در سطح عموم جامعه، معمولاً از مشکلات و ناراحتیها و پیشآمدهای ناگوار دنیوی، سرچشمه میگیرد که در این موارد باید، به توصیه قرآن، به صبر و بردباری پناه برد و از بی تابی و پشت کردن به جزع و فزع پرداختن، دوری کرد. در آیه 46 سورة انفال میخوانیم: "وَاصْبِرُوَّاْ إِنَّ اللَّهَ مَعَ الصَّـَبِرِینَ ;...و صبر کنید که خدا با شکیبایان است." در آیه 154 و 157 سوره بقره نیز آمده است: "و قطعاً شما را به چیزی از ]قبیل[ ترس و گرسنگی و کاهش در اموال و جانها و محصولات میآزماییم و صابران را مژده ده;...; بر ایشان درودها و رحمت از پروردگارشان ]باد[ و راه یافتگان ]هم[ خود ایشانند."(برای آگاهی بیشتر ر.ک: میزان الحکمه، محمدی ری شهری، باب "صبر") البته در مجموعههای روایی، روایات فراوانی دربارة فضیلت به یاد مرگ بودن، نقل و بر اثرات اخلاقی آن تأکید شده که هدف اصلی آنها ـ در یک جمع بندی کلی ـ دل نبستن به دنیا و خالی شدن از محبّت آن است. در روایتی از رسول گرامی اسلاممیخوانیم: "زیاد به یاد از بین برندة لذتها باشید! عرض شد: چه چیز نابود کنندة لذتها است؟ فرمود: مرگ; باهوشترین مؤمنان کسی است که بیشتر به یاد مرگ بوده، استعداد و آمادگی اش برای آن بیشتر باشد."(بحارالانوار، علامه مجلسی، ج 82، ص 167.) آنچه در این روایت جلب توجه میکند فلسفة یاد مرگ میباشد که رهیدن از زنجیر حبّ دنیا و تقوا و پرهیزکاری و قناعت است. در روایات دیگری آمده است: کسی که زیاد به یاد مرگ باشد، رغبت او نسبت به دنیا کم و صبر و بردباری و زهد او زیاد میشود.(میزان الحکمه، باب 3729 / برای آگاهی بیشتر ر.ک: میزان الحکمه، باب موت.)

اضافه کردن دیدگاه جدید

کد امنیتی
This question is for testing whether or not you are a human visitor and to prevent automated spam submissions.