در مورد "فرار مغزها" به کشورهای دیگر، چه مطالبی در قرآن آمده است؟
پدیدة "فرار مغزها" یا به تعبیر دیگر "سرقت مغزها" که کشورهای جهان سوم به آن مبتلا هستند، و در قرآن ـ با این عنوان ـ به آن پرداخته نشده است. این پدیدة منفی، معلول عواملی است که به طور کلی در قرآن، به آنها اشاره شده و جلوگیری از آن نیز، شرایطی لازم دارد که قرآن به ایجاد آن شرایط، ترغیب فرموده است; زمینههایی که نه تنها اجازة پیدایی پدیدة فرار مغزها را نمیدهد; بلکه مانع رشد هزاران پدیدة مانند آن میشود که ممکن است بشر در آینده با آنها روبه رو شود. اینک به برخی از عوامل پیدایش فرار یا سرقت مغزها اشاره میکنیم: 1. بها ندادن کشورهای صاحب مغز، به علم و عالم: یکی از عوامل مهمی که سبب از دست دادن مغزهای اندیشمند میشود، آن است که در سرزمین خودشان، به آنها بها داده نشده قدر آنها، آن گونه که باید، دانسته نشده و با آنان و دیگران که عالم نیستند، یکسان برخورد شده، قرآن کریم در این باره میفرماید: "قُلْ هَلْ یَسْتَوِی الَّذِینَ یعْلَمُونَ وَ الَّذِینَ لاَ یَعْلَمُون;(زمر،9) بگو: آیا کسانی که میدانند، با کسانی که نمیدانند یکسانند؟" اسلام آن قدر به دانش بها میدهد که در روایات میخوانیم: "کسی که در طریق تحصیل علم از دنیا برود، شهید مرده است."( تفسیر نمونه، آیة اللّه مکارم شیرازی و دیگران، ج 21، ص 407 و 408، نشر دارالکتب الاسلامیة. ) 2. حفاظت نکردن از مرزهای فرهنگی: همان گونه که عبور و مرور اشخاص از نظر فیزیکی در مرزهای جغرافیایی کنترل میشود، همان گونه نیز بایستی مرزهای فرهنگی کنترل شوند تا هر اندیشمندی، بیحساب وارد فرهنگ و یا از آن خارج نشود. 3. توطئة دشمنان: یکی از عوامل مهّمی که سبب فرار مغزها میشود ـ که عنوان سرقت مغزها در این مورد مناسبتر است ـ برنامهریزی دشمنان و مستکبران، برای بهرهکشی هرچه بیشتر از ممالک زیر نفوذ خود میباشد و رفتن مغزها برای آنان فائدة دو سویه دارد: یکی ضعیف کردن کشورهای زیر سلطة آنان از نظر علمی و فرهنگی دوم: تقویت خود آنان از نظر علمی، قرآن ما را در بارة دشمنان هشدار میدهد و دستور میدهد که همواره بایستی آمادگی خود را در برابر مکر آنان، حفظ کنیم: "وَأَعِدُّواْ لَهُم مَّا اسْتَطَعْتُم مِّن قُوَّةٍ وَمِن رِّبَاطِ الْخَیْلِ تُرْهِبُونَ بِهِی عَدُوَّ اللَّهِ وَعَدُوَّکُم;(انفال،60) هر نیرویی در توان دارید، برای مقابله با آنها ]=دشمنان[ آماده سازید: و ]هم چنین[ اسبهای ورزیده ]برای میدان نبرد[، تا به وسیلة آن، دشمن خدا و دشمن خویش را بترسانید." 4. خود بافتگی برخی مغزها: البته با همة توجهی که جامعة اسلامی باید برای حفظ مغزها و اندیشههای خود داشته باشد، ولی به هر حال صاحب هر مغز و اندیشهای، دارای اختیار و آزادی فردی است و میتواند هر راهی را برای زندگی انتخاب کند. برخی افراد هر چند در یک رشتة علمی دارای استعداد هستند و جامعه هم ممکن است در حقّ آنان کوتاهی نکرده باشد، ولی عواملی مانند: عشرتطلبی، خوش گذرانی، ضعف نفس، خودباختگی و... سبب فرار او از جامعهای سالم به جامعهای فاسد شود; پس چنین نیست که هر مغزی که فرار کرد، به یقین حق با او باشد و دیگران مقصّر باشند. ما هم اکنون اندیشمندان بزرگی را در جامعة خود میبینیم که به دلیل سلامت اخلاق و دیانت و تقوا، هرگز ملت مسلمان خود را رها نکرده ـ با آن که در خارج از کشور از آنان استقبال میشود ـ در کنار آنان باقی ماندهاند. 5. توطئة تبلیغاتی: باید توجه داشت که که هر چند ممکن است چند نفر با استعداد از کشور خارج شده باشند، ولی دشمن این مسئله را جدیتر و پررنگتر، مطرح میکند تا از این راه شایستگی نداشتن نظام را در حفظ مغزها، نتیجه بگیرد و به عنوان حربهای برای ضربه زدن به نظام اسلامی استفاده کند و چنین وانمود میکنند که پس این نظام، در هیچ زمینهای شایستگی ندارد. و برعکس، چنین جلوه دهند که آنان ـ دشمنان ما ـ دارای همة شایستگیها هستند.
اضافه کردن دیدگاه جدید