در روز قیامت انسانهایی که هزاران سال پیش مردهاند، چگونه زنده میشوند، در حالی که آثار زمینی و قبر آنها نابود شده است؟
اگر مقصود شما از نابودی قبر آنها این است که پراکنده و مخلوط شدهاند: در قرآن کریم حکایتی دربارة شخصی نقل شده که شبیه همین پرسش را مطرح کرده و خداوند متعال به شیوة عملی پاسخ او را داده است که خلاصة آن حکایت چنین است: شخصی ـ که بنا به برخی روایات، "عزیر" پیامبرغ بوده است ـ در اثنای سفر خود، در حالی که بر مرکبی سوار بود و مقداری آشامیدنی و خوراکی با خود داشت، از کنار یک آبادی میگذشت، در حالی که آن آبادی به شکل وحشتناکی در هم ریخته و ویران شده بود و اجساد و استخوانهای پوسیدة ساکنان آن به چشم میخورد; هنگامی که این منظره وحشتزا را دید گفت: خداوند چگونه این مردگان را زنده میکند؟ ـ البته این سخن از روی انکار و تردید نبود، بلکه از روی تعجب بود ـ خداوند در این هنگام جان او را گرفت صد سال بعد او را زنده کرد و از او پرسید چقدر در این بیابان بودهای؟ او که خیال میکرد مدت زیادی در آن جا درنگ نکرده، فوری در پاسخ عرض کرد: یک روز یا کمتر! به او خطاب شد که صد سال در این جا بودهای، اکنون به غذا و آشامیدنی خود نظری بیفکن و ببین چگونه در طول این مدت، به فرمان خداوند، هیچ گونه تغییر در آنها پیدا نشده، ولی برای این که بدانی صد سال از مرگ تو گذشته است، نگاهی به مرکب سواری خود کن و ببین به چه وضعی در آمده و چگونه مشمول قوانین عادی طبیعت گشته و مرگ، آن را از هم متلاشی و متفرق ساخته است، اکنون نگاه کن و ببین چگونه اجزای پراکندة آن را جمعآوری کرده و زنده میکنیم. او هنگامی که این منظره را دید گفت: میدانم که خداوند بر هر چیزی تواناست. این حکایت در آیة 259 سورة بقره آمده است: "أَوْ کَالَّذِی مَرَّ عَلَیَ قَرْیَةٍ وَهِیَ خَاوِیَةٌ عَلَیَ عُرُوشِهَا...;(بقره،259) یا همانند کسی که از کنار یک آبادی ]ویران شده[ عبور کرد، در حالی که دیوارهای آن، به روی سقفها فرو ریخته بود..."(تفسیر نمونه، آیت اللّه مکارم شیرازی و دیگران، ج 2، ص 293ـ295، نشر دارالکتب الاسلامیة.) حتّی خداوند متعال سلولهای سرانگشتان انسان را ـ که هر یک با دیگری متفاوت است ـ با همان شکل و ویژگی گذشته باز میگرداند: "أَیَحْسَبُ الاْ ?ًِنسَـَنُ أَلَّن نَّجْمَعَ عِظَامَهُو # بَلَیَ قَـَدِرِینَ عَلَیََّ أَن نُّسَوِّیَ بَنَانَهُو ;(قیامت،3ـ4) آیا انسان میپندارد که هرگز استخوانهای او را جمع نخواهیم کرد؟! آری قادریم که ]حتی خطوط سر[ انگشتان او را موزون و مرتب کنیم." اگر به ذهن برسد که چگونه خداوند این خاکهای بر باد رفتة مردگان را از هم جدا میکند و هر کدام را در جای خود قرار میدهد، پاسخ آن است که ایا این کار مشکلتر است یا همة جهان را از "هیچ" پدید آوردن؟ "قَالَ مَن یُحْیِ الْعِظَـَمَ وَ هِیَ رَمِیمٌ # قُلْ یُحْیِیهَا الَّذِیَّ أَنشَأَهَآ أَوَّلَ مَرَّةٍ وَ هُوَ بِکُلِّ خَلْقٍ عَلِیمٌ ;(یس،78ـ79) گفت: "چه کسی این استخوانها را زنده میکند، در حالی که پوسیده است؟!" بگو: همان کسی آن را زنده میکند که نخستین بار آن را آفرید و او به هر مخلوق داناست." از این که بگذریم، هم چنان که در پایان همین آیة اخیر گذشت، خداوند به آفریدههای خود آگاه است، یعنی اگر انسان خاک میشود و خاک او بر باد میرود، این تنها در نظر ما ـ که علم و آگاهیمان محدود و بسیار اندک است ـ گم و در هم بر هم شده و تفکیکناپذیر جلوه میکند، ولی نزد خداوند متعال که عالم مطلق است و آگاهی نامحدود دارد، به طور کامل مشخص و معلوم است; حکایت ما حکایت شخص بی سوادی است که وقتی میبیند شخص باسواد و دانشمند چگونه و با چه مهارتی، حروف و کلمات پراکنده را کنار هم قرار میدهد و مطالب مخلوط را چگونه از یکدیگر جدا میکند، در حیرت میماند، در حالی که این کار برای او، بسیار ساده و آسان است.
اضافه کردن دیدگاه جدید