در بعضی روایات آمده است که: حدیث باید موافق قرآن باشد و برخی علمای شیعه میگویند: کربلا از کعبه بالاتر است و اگر مهر کربلا، مانند قرآن در دس
فقهای شیعه میفرمایند: برطرف کردن نجاست از تربت حسینیو تربت نبویو تربت قبور امامان معصوم: واجب است و نجس کردن هر یک از اینها حرام میباشد. و همچنین فرمودهاند: اگر ورق قرآن و یا یکی از چیزهایی که احترامش واجب است، در دستشویی و یا محلّ کثافات افتاد، واجب است آن را خارج کنند.(عروةالوثقی، سیدمحمدکاظم یزدی، ج 1، ص 71 و 72، نشر اسماعیلیان.) ملاحظه میکنید که این حکم در تربت حسینیمنحصر نیست، بلکه مربوط به هر چیزی است که نشانة خدا و دین، در آن بوده و احترام آن لازم باشد. بر هر مسلمانی واجب است، شعائر الهی ـ یعنی آنچه علامت و نشانة خدا و دین خدا در آن است ـ را بزرگ بشمارد; و از هتک حرمت آن جلوگیری کند: "ومَن یُعَظِّم شَعـغرَ اللّهِ فَاِنَّها مِن تَقوَی القُلوب; (حج، 32) و هر کس شعائر الهی را بزرگ دارد، این کار، نشانة تقوای دلها است." اگر قرآن هم به این مطلب اشاره نفرموده بود، عقل ما آن را میفهمید که خاک مزار فرزند رسولخدا9 که در راه دین او مظلومانه به شهادت رسید، با خاک قبر قاتل او ـ که دشمن خدا و رسول خدا بود ـ فرق دارد; آن مزار، مستحق تعظیم و احترام است و این قبر، مستحق اهانت و توهین است. از طرف دیگر، روایات فراوانی از امامان معصوم: دربارة تعظیم و احترام به تربت حسینیوارد شده است.(مستمسک العروة الوثقی، سیدمحسن حکیم، ج 1، ص 518، نشر کتابخانة آیةالله مرعشی نجفی.) واضح است که موافقت با قرآن به این معنا نیست که، هر مسئلهای با همة خصوصیاتش، در قرآن وارد شود، و چنین نیست که هیچ چیز دیگری غیر از قرآن ـ حتی احادیث پیامبر9 ـ ارزش نداشته باشد، زیرا اگر چنین بود، پس چرا حکومت خلیفههای سهگانة اول ـ و نه نام آنها ـ در قرآن وجود ندارد؟ در حالی که به نظر اهلسنّت، از مسائل موافق با قرآن محسوب میشود; پس نه شیعه و نه سنّی و نه هیچ گروهی از مسلمانان، نمیتوانند موافقت با قرآن را به این معنا بگیرند که برای هر مسئلهای، آیهای آورده شود، بلکه بایستی با قوانین کلّی قرآن منافات نداشته و با اصول کلّی آن موافق باشد، امّا احترام مساجد نیز نزد فقهای ما روشن است، زیرا آلوده و نجس کردن مسجد حرام است و پاک کردن مسجدی که آلوده به نجاست شده واجب بوده و حتی بر نماز اوّل وقت، مقدّم است. و واضح است که ساختن توالت نیز، بدترین نوع نجس کردن مسجده بوده و حرام است. باید توجه کرد مساجدی هم که دستشویی دارند، موقع خواندن صیغة مسجد، آن قسمت جزء مسجد به حساب نمیآید. همچنین وجود دستشویی در کربلا، منافاتی با محترم بودن تربت حسینی ندارد، زیرا حکم وجوب تعظیم و حرمت تنجیس تربت حسینیدربارة تربتی است که از کربلا، به قصد تبرّک و استشفا و مانند آن برداشته شود.(عروةالوثقی، ج 1، ص 71 و 72.) مانند آنکه، خوردن هیچ خاکی ـ حتی خاک خانة کعبه ـ به قصد استشفا، جایز نیست، ولی خوردن تربت حسینیبه این قصد، جایز است.(توضیح المسائل مراجع، ج 2، مسئلة 2628، نشر جامعه مدرسین حوزه علمیه، قم.) و همچنین است اگر کربلا را در حکمی با مسجدالحرام و مسجدالنبی، برابر قرار دهند، مانند آنکه مسافر مخیّر است نمازش را در حائر حسینیقصر یا تمام بخواند، مانند مسجدالحرام و مسجدالنبی.(توضیحالمسائل مراجع، ج 1، مسئلة 1356.) خوارزمی از دانشمندان اهلسنّت در کتاب خود به نام "مقتلالحسین" چندین روایت در فضایل امام حسیناز پیامبر9 نقل میکند که در آن به فضیلت تربت کربلا، اشاره شده است; از جمله مینویسد: "روزی امام حسیننزد پیامبر9 آمد. پیامبر9 با دیدن او، شروع به گریستن نمود و خبر شهادت او را در کربلا، به او داد، سپس جبرئیل نازل شد، در حالی که عدهای از ملائک با حالت حزن ـ به سبب خبر شهادت امام حسینـ او را همراهی میکردند. به همراه جبرئیل مقداری از تربت کربلا بود که بوی خوش از آن متصاعد بود. آن را به پیامبر9 داد و گفت: ای حبیب خدا! این تربت فرزند تو حسین است که عدهای ملعون، او را در زمین کربلا به شهادت میرسانند."(مقتلالحسین، خوارزمی، ص 162، نشر مکتبة مفید، قم.) و در روایت دیگر وارد شده است که: جبرئیل خاک کربلا را برای پیامبر9 جهت بوییدن و استشمام آورد.(همان، ص 170.)
اضافه کردن دیدگاه جدید