خداوند متعال میفرماید: "...خـَـلِدینَ فیها مادامَتِ السَّمـَوَتُ والاَرضُ اِلاّ ما شأَ رَبُّکَ اِنَّ رَبَّکَ... # واَمَّا الَّذینَ سُعِدوا فَ

الف ـ از برخی آیات استفاده میشود که، در قیامت و جهان آخرت نیز آسمانها و زمین وجود دارد; اما یقیناً غیر از آسمانها و زمین دنیایی است. "یَومَ تُبَدَّلُ الاَرضُ غَیرَ الاَرضِ وَالسَّمـَوَتُ وبَرَزوا لِلّهِ الوَحِدِ القَهّار;(ابراهیم،48) روزی که زمین عوض میشود به زمین دیگری و آسمانها نیز (به آسمانهای دیگری تبدیل میگردد) و همه برای خدای واحد قهار آشکار است." و اگر در آیة مورد بحث بقأ بهشت و دوزخ و اهل آن دو را به مدتِ بقأِ آسمان و زمین محدود کرده از این جهت است که معنای این دو اسم از حیث آسمان و زمین بودن هیچ وقت از بین نمیرود. بلکه آن چه از بین میرود یک نوع آسمان و زمین است; و آن آسمان و زمین دنیائی است، که این نظام مشهود را دارد و همواره در تغییر و تحول است; و اما آسمانها و زمینی که مثلاً بهشت در آنها است، و به نور پروردگار روشن میشود به هیچ وجه از بین نمیرود. خلاصه این که میتوان گفت: جهان، همواره دارای نظامی است که همانند شب و روز گذر زمان را مینمایاند; چیزی که هست در آخرت نظام دنیائیش را از دست میدهد، اما آسمان و زمین دیگری هست که با خلود و ابدیت همسازی داشته باشد. ب ـ بله، "خلود" در بهشت و جهنم یقینی است; و آیات بسیاری تصریح به آن دارد "قیلَ ادخُلُوا اَبوَبَ جَهَنَّمَ خـَـلِدینَ فیها...;(زمر،72) به آنان گفته میشود: از درهای جهنم وارد شوید، جاودانه در آن بمانید... ."; "أولغکَ اَصحـَبُ الجَنَّةِ خـَـلِدینَ فیها جَزأَ بِما کانوا یَعمَلون;(احقاف، 14) آنها اهل بهشتند و جاودانه در آن میمانند، این پاداش اعمالی است که انجام میدادند." اما استثنأ در آیة مورد بحث و آیاتی مانند آن، برای اثبات قدرت مطلق خداوند است. به این معنا که خداوند متعال، با این که حکم کرده بهشتیان دائماً در بهشت بمانند. و برخی نیز در جهنم دائماً بمانند، در عین حال باز هم قدرتش مطلق است; و چنین نیست که دیگر سلطنتی بر پیشینیان نداشته باشد، و خط بطلان بر ملک و سلطنت خود کشیده باشد; بلکه عیناً مانند قبل از حکم باز زمام امر و قدرت و احاطه بر آن را در دست دارد، و باز هم میتواند از بهشت یا جهنم بیرونشان کند هر چند وعده داده که بیرون نکند لیکن بیرونشان نمیکند تا خلف وعده نکرده باشد; نه این که قدرت بیرون کردن نداشته باشد. با بیان فوق، تقدیر "اِلاّ ما شأَ رَبُّکَ" در هر دو آیة مورد بحث: "اِلاّ ما شأَ رَبُّکَ عدم خلودهم; مگر آن پروردگارت عدم خلود آنان را بخواهد" است; زیرا "یَفعَلُ اللّهُ ما یَشأ;(ابراهیم، 27) خدا هر چه بخواهد میکند."; و "یَمحوا اللّهُ ما یَشأُ ویُثبِت;(رعد، 39) خداوند هر چه را بخواهد محو میکند و هر چه را بخواهد برجای میگذارد." اگر بخواهیم مطلب را به تعبیر دیگری بیان کنیم میگوییم: این آیات و استثنائی که در آن آمده است ناظر به مواردی است که خداوند تعدادی را در جهنم میبرد تا آلودگی آنها پاک شود; "واِن مِنکُم اِلاّ وارِدُها کانَ عَلیَ رَبِّکَ حَتمًا مَقضِیًّا # ثُمَّ نُنَجّی الَّذینَ اتَّقَوا ونَذَرُ الظّـَـلِمینَ فیها جِثِیًّا;(مریم،71ـ72) و همه شما (بدون استثنأ) وارد جهنم میشوید; این امری حتمی و قطعی بر پروردگارت است; سپس آنها را که تقوا پیشه کردند از آن رهایی میبخشیم; و ظالمان را در حالی که (از ضعف و ذلت) به زانو در آمدهاند در آن رها میسازیم." پس البته اینان را اگر خدا نجات ندهد مخلد میمانند. روایاتی که دلالت دارد بر این که پارهای از مجرمین به مشیت خداوند از آتش نجات پیدا میکنند مهر تأییدی بر مطالب فوق است.(ر. ک: ترجمه المیزان، علامه طباطبایی(ره)، ج 11، ص 21 ـ 38، دفتر انتشارات اسلامی; همان، ج 14، ص 132 ـ 140، بنیاد علمی و فرهنگی علامه(ره).)

اضافه کردن دیدگاه جدید

کد امنیتی
This question is for testing whether or not you are a human visitor and to prevent automated spam submissions.