تفاوت ارواح انسانی با ارواح حیوانی در چیست؟ و منشأ آن در کجاست؟ آیا به ابدان خویش رجعت میکنند و آیا موجودات دیگر دارای روح بوده و در حال
کلمه "روح" به طوری که در لغت معرفی شده است، به معنای مبدأ حیات است که جاندار به وسیلة آن قادر بر احساس و حرکت ارادی میشود; البته هر چند که این کلمه در بسیاری از آیات مکی و مدنی تکرار شده، ولی همة این موارد به این معنایی که در جانداران مییابیم و مبدأ حیات و منشأ احساس و حرکت ارادی است، نیامده است. اقسام روح عبارتند از: 1. روح نباتی; 2. روح حیوانی (نفس سیاله); 3. روح انسانی (نفس ناطقه); 4. روح القدس (روحی که با پیامبران است و آنها را تأیید میکند)(بقره،87); 5. روح الامین(جبرئیل) (شعرأ،193); 6. فرشتهای بزرگ از فرشتگان خاص خداوند یا مخلوقی برتر از فرشتگان (قدر،4); 7. روح قرآن و محتوای وحی (شوری،52) قرآن کریم "روح" را از نظر اختلاف اثرش (حیات) دارای مراتب مختلفهای میداند; چرا که روح حیوانی و نباتی، فقط به مجموعهای از نموّ و تغذیه و تولید مثل و حس و حرکت اطلاق میشود. بدیهی است با از میان رفتن جسم نیز نه تغذیهای باقی میماند، نه نموّ و تولید مثل و نه حسّ و حرکتی; به خلاف روح انسانی که حقیقتی است مستقل که گاهی به این بدن مادّی تعلّق میگیرد و گاه از آن جدا میشود. لذا "روح" گاهی به آن حقیقتی گفته میشود که در عموم آدمیان دمیده شده است (الم سجده، 9; حجر، 29; ص، 72) و گاه نیز حقیقتی به نام روح تأیید کننده است که خاص مؤمن است (مجادله، 22) که از نظر شرافت در ماهیت و از نظر مرتبت و قوت اثرش شریفتر و قویتر از روحی است که در همة انسانهای زنده است و یک مرحلة از آن مرحلهای است که در گیاهان هست و اثرش این است که گیاه و درخت را رشد میدهد. از برخی آیات (انعام، 38 و تکویر، 5) و روایات استفاده میشود که حیوانات هم مانند انسانها حشر دارند و در روز قیامت حاضر شده و در حد آگاهی و مسؤولیتهایشان، حسابرسی میشوند و هر کس به حق خود میرسد، اگر در آیه 5 سوره تکویر، فقط نام حیوانات وحشی برده شده، یا به جهت غلبه است، یا به جهت ظلمی است که حیوانات وحشی نسبت به بقیه حیوانات دارند و یا...; در اینجا این پرسش باقی میماند که آیا حیوانات هم تکلیف دارند یا نه؟ در پاسخ باید گفت که تکلیف مراحلی دارد و هر مرحله، ادراک و شعور متناسب خود را میخواهد; تکالیفی که در اسلام برای یک انسان وجود دارد، به گونهای است که انجام آنها بدون داشتن یک سطح عالی از عقل و درک ممکن نیست، و حیوانات هم مکلّف به آن نیستند; زیرا شرط آن، یعنی عقل و درک متناسب با آن تکالیف در آنها نیست; امّا مرحله سادهتر و پایینتری از تکلیف درباره آنها تصور میشود که مختصری فهم و شعور برای آن کافی است و نمیتوان آن را در مورد حیوانات انکار کرد; به همین جهت، حشر آنها هم با حشر انسانها تفاوت دارد، انسانها بعد از حسابرسی یا وارد بهشت و یا وارد جهنم میشوند; ولی حیوانات، بهشت و جهنم ندارند; بلکه بعد از انتصاف و انتقام از یکدیگر (مثلاً حیوان بیشاخ از حیوان شاخدار به جهت ظلمی که به او کرده است، انتقام میگیرد) میمیرند و خاک میشوند.(ر.ک: بحارالانوار، علامه مجلسی، ج 7، ص 276 / المیزان، علامه طباطبایی، ج 7، ص 73 ـ 83 / تفسیر نمونه، ج 5، ص 221 ـ 227 / مجمعالبیان، طبرسی;، ج 10، ص 249، چاپ بیروت.) بر اساس برخی از آیات و روایات اسلامی، تمام موجودات تسبیح گوی خداوند متعال هستند; "یُسَبِّحُ لِلَّهِ مَا فِی السَّمَـَوَ َتِ وَ مَا فِی الاْ ?َرْضِ لَهُ الْمُلْکُ وَ لَهُ الْحَمْدُ وَ هُوَ عَلَیَ کُلِّ شَیْءٍ قَدِیرٌ ;(تغابن،1) آن چه در آسمانها و زمین است برای خدا تسبیح میگویند، مالکیت و حکومت از آن اوست، و ستایش از آن او، و بر همه چیز توانا است."(ر.ک: تفسیر نمونه، همان، ج 24، ص 104ـ112.)
اضافه کردن دیدگاه جدید