به چه دلیل ما دین اسلام را پذیرفتهایم؟
الف) اولاً، علت آن را باید در سطح بینش و آگاهی مردم و نیازمندیهای آنها در امتها و اعصار گوناگون جستجو کرد. انسانهای هر دورهای نسبت به انسانهای دورة قبل از خود، از سطح آگاهی و بینش بیشتری برخوردار بوده، و ادیان بعدی نیز از حیث پاسخگویی به نیازهای بشری جامعیت بیشتری نسبت به ادیان قبلی خود داشتهاند; پس آیینهای بعدی، همیشه از آیینهای قبلی کاملتر بودهاند تا به آخرین آنها یعنی اسلام ـ که برنامة نهایی است ـ رسیده است; مثل کلاسهای تربیتی و آموزشی که کلاسهای مراحل بالاتر از کلاسهای قبلی خود کاملتر هستند. انبیا نیز برای این که انسان بتواند در راه پرنشیب و فراز تکامل پیش رود، هر کدام، قسمتی از نقشة این مسیر را در اختیار او گذاردهاند تا این که شایستگی پیدا کرد نقشة کلی و جامع تمام راه به وسیلة آخرین پیامبر9 از سوی پروردگارش در اختیار او قرار گیرد. ثانیاً: با توجه به آیه: "و مبشّراً برسول یأتی من بعدی اسمه ?گحمد; (صف، 6) و به فرستادهای که پس از من میآید و نام او احمد، است بشارتگرم"، بشارت به آمدن پیامبر بعدی، زمانی است که پیامبر دوم، دعوتی پیشرفتهتر و دینی کاملتر داشته باشد; دینی که مشتمل بر عقاید حق بیشتر، و احکام و شرایع عادلانهتر برای جامعهاش باشد و برای سعادت بشر در دنیا و آخرت نیز فراگیرتر باشد; بنابراین، این آیه میفهماند که آنچه پیامبر اکرم میآورد، پیشرفتهتر و کاملتر از دینی است که تورات و انجیل متضمن آن هستند.(المیزان، علامه طباطبایی، ج 19، ص 252، نشر اسلامی) ب) ادیان الهی که بر انبیا نازل شده، همه یک دین، یعنی اسلام بودهاند و اختلاف، در شریعتهاست، و یکی از اختلافهای شریعت اسلام با سایر شرایع در اجمال و تفصیل است; یعنی قرآن، تفصیل دهنده مطالبی است که بهطور اجمال در کتابهای آسمانی آمده بود. ازجمله تفاوتهای دیگر میتوان به موارد ذیل اشاره کرد. 1. احکام شریعت اسلام، کاملاً منطبق با مقتضیات فطری انسان و عقل اوست; ولی شرایع دیگر چنین نیستند; مثلاً انجیل میگوید: اگر کسی به سمت راست صورت شما سیلی زد، سمت چپ صورتتان را هم جلو بگیرید تا بزند; در حالی که قرآن میفرماید: "فمن اعتدی علیکم....; (بقره، 194) هر کس بر شما تعدّی کرد، همان گونه که بر شما تعدی کرده، بر او تعدی کنید." 2. احکام اسلام، از هرگونه تحریف و تبدیل مصون است; چنانکه قرآن نیز به آن تصریح کرده و میفرماید: "إنّا نحن نزّلنا الذکر و إنّا له لحَفظون; (حجر، 9) ما خود این کتاب را فرود آوردیم و خود نیز نگهبان آن هستیم." ولی در ادیان دیگر اینطور نیست. 3. جامعیت اسلام را هیچیک از ادیان دیگر ندارند; چرا که در همة شؤون زندگی از رابطة فرد با خدا گرفته تا روابط اجتماعی افراد، روابط خانوادگی، روابط فرد اجتماع، روابط انسان و جهان مداخله کرده است.(ر.ک: مجموعه آثار، شهید مرتضی مطهری، ج 3، ص 169 ـ 195 / المیزان، علامه طباطبایی، ج 10، ص 64 انتشارات اسلامی / تفسیر نمونه، آیت الله مکارم شیرازی و دیگران، ج 5، ص 335، دارالکتب الاسلامیة.)
اضافه کردن دیدگاه جدید