بعضی معتقدند که قرآن و احکام آن مربوط به زمان جاهلیت و گذشته است و با پیشرفت دنیای امروز ـنعوذباللهـ دیگر قرآن کاربردی ندارد، لطفاً پاسخ این
برای جاودانی بودن قرآن کریم و دین مبین اسلام دلایل فراوانی وجود دارد، که بعضی از آنها عبارتند از: 1. تازگی و اثربخشی قرآن در همه زمانها: قرآن کتابی است که برای یک زمان نازل نشده است و الاّ با گذشت زمان، همة رازهای آن کشف میشد و جاذبه و تازگی و اثر بخشی خودش را از دست میداد; حال آنکه میبینیم زمینه تدبر و تفکر و کشف جدید، همیشه برای این دریای بیکران و مفاهیم بلند آن وجود دارد. این نکتهای است که پیامبراکرمو امامان معصوم: آن را توضیح دادهاند. پیامبراکرمفرموده است: "مثل قرآن، مثل خورشید و ماه است و مثل آندو همیشه در جریان است." (پس با گذشت زمان کهنه نمیشود) امام رضا7 نقل کردهاند که از امام جعفر صادقپرسیدند؟: "چه سری است که هر چه زمان بیشتری بر قرآن میگذرد و هر چه بیشتر تلاوت میشود بر طراوت و تازگیش افزوده میگردد؟ فرمودند: برای اینکه قرآن تنها برای یک زمان و نه زمان دیگر و برای یک مردم و نه مردم دیگر، نازل نشده; بلکه برای همة زمانها و همة مردم نازل شده است." بنابراین، خداوند متعال قرآن را طوری ساخته که در هر زمان و با وجود همه اختلافهایی که در اندیشههای مردم به چشم میخورد، بر زمانها و افکار پیشی گیرد و در هر عصری مفاهیم تازهای از معارف بلند آن کشف شود.(ر.ک: آشنایی با قرآن، استاد شهید مطهری، ج 1و2، ص 29، صدرا.) 2. احکام اسلام در فطرت و نهاد بشر جای دارد; لذا ماندگار است: قرآن کریم، احکام الهی را در نهاد بشر میداند و میفرماید: "فأقم وجهک للدّین حنیفا فطرت اللّه الّتی فطر النّاس علیها; (روم، 30) توجه خویش را به سوی دین حقگرایانه پایدار و استوار کن; به همان فطرتی که خدا مردم را بر آن آفریده است". پس طبق این آیة شریفه، احکام قرآن منطبق بر فطرت بشر بوده، همیشه باقی است. البته نباید این مطلب را از نظر دور داشت که اسلام دارای دو نوع احکام و مقررات است: 1. احکام و مقررات ثابت که بر اساس آفرینش انسان و مشخصات ویژة او استوار است و به نام دین و شریعت اسلامی نامیده شده است; مانند یک قسمت از عقاید و مقرراتی که عبودیت و خضوع انسان را نسبت به پروردگارش مجسم میکند و یا کلیات مقرراتی که با اصول زندگی انسان اعم از غذا، مسکن، ازدواج و... مربوط است، و با دلایل یاد شده ثابت شد که انسان برای همیشه به اجرای آنها نیازمند است. اصلاً آیا میتوان ادّعا نمود که هر چه مربوط به زمان گذشته باشد، با گذشت زمان دیگر کاربردی ندارد; مثلاً اگر بشر در زمان جاهلیت عدالت را دوست میداشت و یا از ظلم گریزان بود، الآن بگوییم: این اصل دیگر کهنه شده و کاربردی ندارد! ما قضاوت این مسأله را به شما واگذار میکنیم که کدام یک از احکام اسلام مربوط به زمان گذشته بوده و الآن کاربردی ندارد؟! 2. مقررات و احکامی که جنبة موقتی یا محلی و یا جنبة دیگری داشته و قابل تغییر است و به حسب مصالح مختلف زمانها و مکانها اختلاف پیدا میکند که به عنوان آثار "ولایت عامه" مطرح است. و به نظر نبیاکرمو جانشینان و منصوبین از طرف ایشان: و علمای دین وابسته است.(ر.ک: فرازهایی از اسلام، علامه طباطبایی، ص 47 ـ 69، نشر جهانآرا / المیزان، علامه طباطبایی;، ج 12، ص 325، مؤسسه اعلمی.)
اضافه کردن دیدگاه جدید