بر این باوریم که انسان خلیفة خدا بر روی زمین و برترین آفریدة اوست. آیا این امکان وجود نداشت که برترین آفریدة خدا، موجودی فراتر و برتر از انس
1. در قرآن کریم تعبیر به "بهترین آفرینندگان، فقط دربارة انسان به کار رفته است: "وَ لَقَدْ خَلَقْنَا الاْ ?ًِنسَـَنَ مِن سُلَـَـلَةٍ مِّن طِینٍ # ثُمَّ جَعَلْنَـَهُ نُطْفَةً فِی قَرَارٍ مَّکِینٍ...فَتَبَارَکَ اللَّهُ أَحْسَنُ الْخَـَـلِقِینَ"(مؤمنون،12ـ14). 2. بیتردید، یکی از دلایل چنین تعبیری، دربارة آفرینش انسان، وجود آن همه شگفتیها، استعداد و شایستگی در او است. 3. افزون بر شگفتیهای ظاهری و جسمانی انسان، مهمترین شاخصة وجودی او که وی را بر رأس هرم موجودات نشانده است، شعاع رفتاری اوست. از تصرفات فوقالعاده گسترده در عالم هستی گرفته، تا گستره بیکران آینده سازی و تکامل بخشی به خود و رهیابی به سعادت یا شقاوت دائمی(المیزان، ج 1، ص 113، مؤسسه اعلمی.); چه آن که انسان برخلاف موجودات ردههای پایینتر از خود، بر حرکت اختیاری آگاهانه، توانمند است. او در بستر چنین حرکتی، میتواند به عالیترین قلّة کمال، راه یابد یا به پستترین درّه سقوط رانده شود. دستمایة حرکت او در این راه، اراده و سایر توانمندیهایش میباشد. هنر انسان در حرکت تکاملی جان فرسا، آن است که با هواهای نفسانی و تمایلات لذتطلبی مادی خود، درگیر شود و همة آنها را که در ظاهر به نفع اوست، برای دستیابی به منفعتش بیشتر و کمالی برتر کنار میگذارد. با این حال که چنین حرکتی، مشقّت آفرین است، او در این رهپویی، همواره با عنصر انتخاب روبه روست; همة سرنوشت و زندگی او آمیخته با این انتخابها وگزینشهای دشوار است; برخلاف سایر موجودات که در زندگی خود در گیر و دار چنین حرکتی واقع نمیشوند، بلکه کار آنها بسی راحتتر و آسانتر از انسان است. 4. همین سختی و دشواری حرکت انسان است که او را در ردیف برترین موجودات عالم هستی قرار داده است. آیات فراوانی هم از قرآن کریم، به این مطلب اشاره میفرماید که همة نعمتها را در اختیار شما انسانها قرار دادهایم تا امتنان بر شما را به حدّ اعلای خود برسانیم: "وَ سَخَّرَ لَکُم مَّا فِی السَّمَـَوَ َتِ وَ مَا فِی الاْ ?َرْضِ جَمِیعًا مِّنْهُ"(جاثیه، 13). 5. آن چه بیان شد، دربارة برترین موجود آفرینش، یعنی انسان و دلایل این برتری بود; امّا این که در پرسش آمده است آیا این امکان وجود نداشت که برترین آفریدة خدا، موجودی فراتر و برتر از انسان باشد، میتوان گفت: فرض چنین موجودی، محال نیست، اما این که چنین موجودی، باید دارای چه اوصاف و ویژگیهایی باشد که از انسان برتر شود، برای ما معلوم نیست; از سوی دیگر، با توجه به این که نظام موجود، نظام احسن و حکیمانه است، به طور طبیعی چنین موجودی در این نظام متصور نیست، بلکه باید نظام کنونی به کلی دگرگون شود و نظامی دیگر جایگزین آن گردد که این هم فرض محالی نیست; اما در همین نظام، که نظام احسن است، انسان برترین جایگاه قرار گرفته است. روشن است وقتی در نظام احسن، انسان چنین موقعیتی دارد; یعنی بهتر از آن امکان ندارد; از این رو، اگر هم چنین فرض امکانپذیر باشد، در این نظام متصور نیست، بلکه نظامی دیگر با ویژگیهای دیگر میطلبد.
اضافه کردن دیدگاه جدید