برخی از علمأ كه معتقدند "قرآن مخلوق خدا نیست"، منظورشان چیست؟
باید بدانیم كه این مطلب در واقع به "حدوث و قدم قرآن" به معنای حادث بودن یا قدیمی بودن قرآن كریم برمیگردد و از دوران بنیعباس مطرح بوده است. عدهای از علمأ اهلسنت كه از فرقه "اشاعره" بودهاند به قدم قرآن و غیر مخلوق بودن آن نظر دادهاند به این معنا كه "كلام" بر دو گونه است: یك قسم كلام لفظی است همانند كلام ما انسانها كه یك سلسلة حروف و اصوات است كه مفید مراد و مقصود باشد، قسم دیگر "كلام نفسی" است، كه این نوع كلام خداوند قائم به ذات اقدس خداوند است نه قائم به حرف و یا صوت و یا ترتیب و یا لغتی، و این كلام نفسی كه یكی از صفات ذاتیه خداوند است و به ذات او برمیگردد، قدیم است به قدمت خود خداوند متعال و چون قدیم است مخلوق نمیتواند باشد.(البیان فی تفسیر القرآن، آیت الله خویی;، ص 405، مؤسسة الأعلمی للمطبوعات / الالهیات، آیت الله سبحانی، ص 189ـ220، المركز العالمی لدراسات الاسلامیة.) نكته قابل ذكر این كه، تمامی فرق اسلامی غیر از فرقه اشاعره و به خصوص ما شیعیان به پیروی از اهلبیت: قائل به حدوث قرآن میباشیم، البته اگر منظور از "كلام الله" محتوا و مضمون آن باشد، به طور قطع قدیم است به این معنا كه در علم خداوند بوده و علم واسع پروردگار همیشه به آن احاطه داشته است و اگر منظور این الفاظ و این كلمات و به عبارتی همان وحیای باشدكه بر پیامبر اكرم9 نازل شده است، آن هم بدون شك حادث است، یعنی پیش از آنكه بر زبان پیامبر جاری شود وجود خارجی نداشته است.( ر.ك: تفسیر نمونه، آیت الله مكارم شیرازی و دیگران، ج 13، ص 357، دارالكتب الاسلامیة / علوم القرآن عند المفسرین، مركز فرهنگ و معارف قرآن، ج 1، ص 127ـ156، دفتر تبلیغات اسلامی حوزه علمیه قم / كشف المراد فی شرح تجرید الاعتقاد، علامه حلی;، ص 289، مؤسسة النشر الاسلامی. ) و در پایان این نكته نیز قابل توجه است كه ائمه: شیعیان را از این گونه بحثها پرهیز میفرمودند، طی نامهای كه امام هادی7 به یكی از شیعیان خود در بغداد مینویسد، میفرماید: ...به نظر، جدال در این بحث از بدعتهای حكومتهای ستمگر است، كه در شیوع این بدعت هم پرسشگر از موضوعی میپرسد كه سودی برای او ندارد و پاسخگو سخنی میگوید كه به او مربوط نیست. خالق فقط خداوند است و جز او همه مخلوقند و قرآن كلام خداست. مبادا از پیش خود نامی برای قرآن برگزینی كه در آن صورت از گمراهان خواهی بود.(بحارالانوار، علامه مجلسی;، ج 92، ص 118، مؤسسة الوفأ.)
اضافه کردن دیدگاه جدید