برای نگه‌داری اعتقاد فکری و عملی در قبال متظاهرین به ادیان دیگر و یا مکتب وحی که آن را آلوده به گناه و فسق و تباهی می‌کنند، چه اعمال و وظایفی

برای حفظ اصول عقاید و پای‌بندی به دستورات شرعی‌، راه‌هایی وجود دارد که می‌توان به این امور اشاره نمود: 1. نخست انسان باید مبادی و مبانی اعتقادات خویش را تقویت کند که در برابر شبهات و سخن‌های فریبندة دیگران‌، نسبت به عقاید خویش متزلزل نگردد. کسی که قوّت و استحکام نظرها و اعتقادات خودش‌، برایش آشکار باشد، می‌تواند از حوزة عقاید خود دفاع نماید. قرآن مجید، نمونه‌ایی برای این مطلب ارائه کرده است‌، مثلاً حضرت ابراهیم‌غ در رویارویی با مشرکین‌، از استدلال نیرومند استفاده می‌کرد و با منطق قوی‌، از عقاید حق‌ّ خود، دفاع می‌نمود، که این‌، درسی برای همة ما است که چگونه از کیان اعتقادی خود حراست کنیم‌. "أَلَم‌ْ تَرَ إِلَی الَّذِی حَآج‌َّ إِبْرَ َهِیم‌َ فِی رَبِّه‌...فَبُهِت‌َ الَّذِی کَفَر;(بقره‌،258) حضرت ابراهیم‌غ‌، به گونه‌ای بر اثبات خدا دلیل آورد که طرف را مبهوت کرد." هم چنین در سورة مبارکه نحل‌، دستورات مهّمی از نظر برخورد منطقی و طرز بحث و... بیان شده که می‌توان آن را از اصول تاکتیکی و روش مبارزه در مقابل مخالفین در اسلام‌، شمرد. خداوند در سورة نحل‌، آیة 125 می‌فرماید: "ادْع‌ُ إِلَی‌َ سَبِیل‌ِ رَبِّکَ بِالْحِکْمَة‌ِ وَالْمَوْعِظَة‌ِ الْحَسَنَة‌ِ وَ جَـَدِلْهُم بِالَّتِی هِی‌َ أَحْسَن‌; با حکمت و اندرز نیکو، به سوی راه پروردگارت دعوت نما و با آن‌ها به راهی که نیکوتر است‌، استدلال و مناظره کن‌." از این آیه‌، نکاتی استفاده می‌شود که به قرار زیر است‌: 1. در برخورد با مخالفان‌، در حوزة عقاید و تفکر، با سلاح علم و منطق و استدلال‌، باید برخورد نمود. 2. دومین گام در راه دعوت به راه خدا، اندرزهای نیکو و موعظه است‌. 3. مناظره‌، و این گام‌، مخصوص کسانی است که ذهن آن‌ها قبلاً از مسائل نادرستی انباشته شده و باید از راه مناظره‌، ذهنشان را خالی کرد، تا آمادگی برای پذیرش حق پیدا کنند. در پایان‌، اگر در یک بحث منطقی و عاطفی و مناظره‌، موضوع‌، فیصله نیافت و آن‌ها دست به تعدّی و تجاوز زدند، شما نیز به همان مقدار کیفر دهید.(تفسیر نمونه‌، آیت الله مکارم شیرازی و دیگران‌، ج 11، ص 456، دارالکتب الاسلامیة‌.) 2. دیگر آن که‌، در برخورد و رفت و آمدهای خویش‌، مراقبت نماید که با هر کس و گوینده‌ای و کتابی‌، تعامل داشته باشد. اصولاً یکی از فلسفه‌های تحریم کتاب ضالّه (گمراه کننده‌) در اسلام‌، حفظ عقاید مسلمین است‌. انسان مسلمان‌، برای حفظ عقاید خود، باید از کتاب‌هایی که منحرف کننده‌اند یا گوش دادن به سخنرانی‌هایی که اغوا کننده است‌، بپرهیزد که در روایات ما آمده کسی که به سخن دیگری گوش می‌دهد، او را پرستیده است‌. اگر گوینده از خدا بگوید، خدا را و اگر از شیطان بگوید، شیطان را عبادت کرده است‌.(اصول کافی‌، شیخ کلینی‌(ره‌)، ج 6، ص 435، دارالکتب الاسلامیة‌.) 3. عمل به دستورات دین و چشیدن لذت معنویت آن‌، انسان را به یقینی می‌رساند که اغوا و شبهة دیگران‌، اثری در او نمی‌کند و مجالس دینی و مجالسی که به یاد ائمه‌:، برگزار می‌شود و یاد ائمه‌: و محبت آن‌ها، دل را نورانی می‌کند و سبب تقویت باورهای دینی انسان مسلمان می‌شود. 4. و در آخر، در برابر کسانی که علیه اعتقادات دینی‌، فعالیّت می‌کنند، باید ایستادگی کرد و با منطق و تذکّر و نهی از منکر، نقشه آنان را نقش بر آب کرد و خود و دیگران را نسبت به آن بیمه نمود و محاسن و واقعیت‌های دین را تبلیغ کرد که اگر مردم خوبی‌های کلام وحی و اهل‌بیت را بفهمند، از آنان تبعیت خواهند کرد... . امام رضا7 فرمود: "ان الناس لو علموا محاسن کلامنا لاتبعونا; اگر مردم‌، محاسن کلام ما را بفهمند، از ما تبعیت می‌کنند."(وسایل الشیعه‌، ج 27، ص 92، مؤسسة آل‌البیت‌.)

اضافه کردن دیدگاه جدید

کد امنیتی
This question is for testing whether or not you are a human visitor and to prevent automated spam submissions.