با توجه به این که، قرآن کریم، همواره از "آسمان" به صورت جمع تعبیر میفرماید، برخلاف "زمین" که همیشه به صورت مفرد آورده شده، مثل "خَلَق
ذکر چند نکته، قبل از پرداختن به اصل پاسخ، ضروری است: 1. بدون شک، قرآن کریم، کتاب "رشد" و "هدایت" مردم است.(نظر کنید به (جن،2); (نحل،89).) اگر در قرآن، از آفرینش جهان و انواع آفریدهها، سخنی ذکر شده، برای آگاهی بخشیدن و رهنمون شدن انسان، به سِتُرگی و عظمت الهی در آفرینش خداوندی میباشد، تا یادآوری آن انگیزهای برای شکر و معرفت و حقشناسی بیشتر، نسبت به حضرت حق باشد، تا از این طریق، آنچه را که بشر در راه تکامل حقیقی (= تقرب به خداوند) نیاز دارد، به او بیاموزد والاّ هرگز قرآن کریم، کتاب فیزیک و یا کیهانشناسی و... نبوده و در صدد حلّ و یا بیان مسایل علوم تجربی و امثال آن، نمیباشد; پس اوّلاً: از قرآن، انتظار بیان همه واقعیات طبیعی را نباید داشت; ثانیاً: از تطبیق "فرضیههای" نااستوار علوم دیگر، بر قرآن کریم باید پرهیز نمود.(ر.ک: معارف قرآن، آیت الله مصباح یزدی، ج 1ـ3، ص 225، مؤسسة آموزشی و پژوهشی امام خمینی;، تفسیر تسنیم، آیت الله جوادی آملی، ج 2، ص 610 و 627، مرکز نشر اسرأ.) 2. واژة "سمأ" (آسمان)، در قرآن کریم، به دو صورت مفرد و جمع، بکار رفته است.(نظر کنید به: (ص،27); (زمر،21); (بقره،22) و... .) هر چند که در اغلب آیههایی که سخن از خلقت آسمان و زمین است، آسمان به صورت جمع (سمَوات) آمده است. 3. واژة "ارض"، در قرآن کریم، همواره به صورت مفرد آمده که این خود دلالت بر یکی بودن زمین میکند، و تنها در یک آیه، احتمال تعدد زمین، به چشم میخورد، آن جا که میفرماید: "اللَّهُ الَّذِی خَلَقَ سَبْعَ سَمَـَوَ َتٍ وَ مِنَ الاْ ?َرْضِ مِثْلَهُنَّ;(طلاق،12)، خداوند همان کسی است که هفت آسمان را آفرید، و از زمین نیز همانند آنها را". البته در برخی از روایات و ادعیه معصومین: تعبیر "ارضین السبع" آمده است. بر طبق روایتی، از امام رضا7 پرسیدند از معنای آیة "وَ السَّمَآءِ ذَاتِ الْحُبُک;(ذاریات،7)، قسم به آسمان که دارای چین و شکنهای زیباست". حضرت در پاسخ، ابتدا کف دست چپ خود را باز کرده و دست راست را در آن قرار دادند و فرمودند: "این زمین دنیاست و آسمان دنیا بر بالای زمین قبهای است"; سپس دست چپ را بالای دست راست قرار داده و فرمودند: "بالای آسمان اوّل زمین دوم و بالای زمین دوم آسمان دوم به شکل قبّهای است." و همین طور تا هفت زمین و هفت آسمان را شمردند.(تفسیر نورالثقلین، ابن جمعه الحویزی، ج 5، ص 366، ح 91، اسماعیلیان / ر.ک: تفسر تسنیم، همان، ج 2، ص 616 / ترجمة تفسیر المیزان، علامه طباطبائی;، (ترجمة استاد محمد باقر موسوی همدانی)، ج 19، ص 659، بنیاد علمی و فکری علامه طباطبائی.) بنابراین، شاید بتوان گفت که زمینهای هفت گانه در برابر آسمانهای هفت گانه وجود دارد و این به معنای "اقلیمهای هفت گانه" در گذشته و جدید و یا "طبقات هفت گانه" زمین یگانه، نمیباشد.(ر.ک: تفسیر تسنیم، همان، ج 2، ص 616 / تفسیر نمونه، آیت الله مکارم شیرازی و دیگران، ج 24، ص 261، دارالکتب الاسلامیة / معارف قرآن، همان، ج 1ـ3، ص 240.) پاسخ الف): قرآن کریم، در دو مورد، آسمانهای هفت گانه را با تعبیر "طباق" (طبقه طبقه) معرفی کرده و میفرماید: "الَّذِی خَلَقَ سَبْعَ سَمَـَوَ َتٍ طِبَاقًا;(ملک،7)، (خداوند) همان کسی است که هفت آسمان را بر فراز یکدیگر آفرید." و در آیهای دیگر میفرماید: "آیا نمیدانید چگونه خداوند هفت آسمان را یکی بالای دیگری آفریده است؟!"(نوح،15)(نظر کنید به: (مؤمنون،17).)، از ظاهر این آیات استفاده میشود که آسمانها فوق یکدیگر بوده و طبقه طبقه میباشند. البته آسمانهای هفت گانه، غیر از هفت آسمان هیئت پیشینیان است که قائل به نُه فلک بودند; چون با توجه به آیهای دیگر که میفرماید; "إِنَّا زَیَّنَّا السَّمَآءَ الدُّنْیَا بِزِینَةٍ الْکَوَاکِب;(صافات،6) ما آسمان نزدیک (آسمان اول) را با کواکب و ستارگان زینت بخشیدیم.(نظر کنید به: (فصلت / ، 12).) روشن میشود که آن چه ما میبینیم با چشم مسلح و غیرمسلح، از ستارگان ثابت و سیّار. و آن چه که علم و دانش بشر به آن احاطه دارد، همگی مربوط به آسمان اول است و ماورای این سیّارات و ثوابت و کرات و کهکشانها، شش عالم دیگر وجود دارد که فعلاً از دسترس علم ما بیرون است و در موقعیت و کیفیت آن آسمانهای دیگر، در قرآن کریم چیزی بطور صریح، بیان نشده است.(ر.ک: تفسیر تسنیم، همان، ج 2، ص 615 / تفسیر نمونه، همان، ج 1، ص 165 و ج 14، ص 216; ج 25، ص 75 / معارف قرآن، همان، ج 1ـ3، ص 244.) پاسخ ب): خداوند متعال، درباره آغاز آفرینش آسمانها و زمین، چنین فرموده: "ثُمَّ اسْتَوَیََّ إِلَی السَّمَآءِ وَ هِیَ دُخَانٌ فَقَالَ لَهَا وَ لِلاْ ?َرْضِ ائْتِیَا طَوْعًا أَوْ کَرْهًا قَالَتَآ أَتَیْنَا طَـآغعِین # فَقَضَغهُنَّ سَبْعَ سَمَـَوَاتٍ فِی یَوْمَیْنِ وَ أَوْحَیَ فِی کُلِّ سَمَآءٍ أَمْرَهَا وَ زَیَّنَّا السَّمَآءَ الدُّنْیَا بِمَصَـَبِیح...;(فصلت،11و12)، سپس به آفرینش آسمان پرداخت، در حالی که به صورت دود بود; به آن و به زمین دستور داد; "به وجود آیید (و شکل گیرید)، خواه از روی اطاعت و خواه اکراه!" آنها گفتند: "ما از روی طاعت میآییم (و شکل میگیریم") در این هنگام آنها را به صورت هفت آسمان در دو روز آفرید، و در هر آسمانی کار آن (آسمان) را وحی (و مقرّر) فرموده و آسمان پایین را با چراغهایی ]= ستارگان[ زینت بخشیدیم." و در آیهای دیگر، در این مورد میفرماید: "آیا کافران ندیدند که آسمانها و زمین به هم پیوسته بودند، و ما آنها را از یکدیگر باز کردیم و هر چیز زندهای را از آب قرار دادیم؟! آیا ایمان نمیآورند؟! (انبیأ،30) از این آیات استفاده میشود که آسمانهای هفتگانه، در آغاز وحدت داشته و به صورت دود (دخان) و به عبارتی گاز بودهاند و خداوند متعال، آن را به صورت هفت موجود (آسمانهای هفت گانه) درآورد و بدیهی است که "دخان" که عنصر اصلی و اولیه آفرینش آسمانها است "مادی" است پس میتوان ادعا کرد که "سمَوَت سبع" نیز مادی و جسمانی است.(ر.ک: تفسیر المیزان، علامه طباطبائی; ج 17، ص 369، اسماعیلیان / ترجمة تفسیر المیزان، (مترجم، محمد جواد حجتی کرمانی)، ج 10، ص 237.) آخرین تحقیقات علمی دانشمندان در مورد آغاز آفرینش آسمان دنیا (اول)، با مطلب فوق هماهنگ است; بر طبق نظر آنان این جهان به صورت توده واحد عظیمی از بخار سوزان بوده، که در اثر انفجارات درونی و حرکت، کواکب و ستارها و منظومه شمسی به وجود آمده.(ر.ک: تفسیر نمونه، همان، ج 13، ص 394 و ج 20، ص 228.) نکته قابل توجه اینکه: مادی بودن آسمانهای هفتگانهای که در قرآن در کنار "زمین" به کار رفته دلیل بر این مطلب نیست که واژة "سمأ" در قرآن به معنای مادی باشد، بلکه به جهت علّو در مرتبه و موجود عالی، واژة، "سمأ" بکار گرفته شد; زیرا ریشه این واژه (سمو) به معنای اعلی است.(ر.ک: مفردات الفاظ قرآن، الراغب الاصفهانی، ص 427، دارالقلم.) مثلاً خداوند متعال میفرماید: "عیسی بن مریم عرض کرد: "خداوندا! پروردگارا! از آسمان مائدهای بر ما بفرست، تا برای اوّل و آخر ما عیدی باشد." (مائده،114)، و در آیهای دیگر میفرماید: "(خداوند) امور این جهان را از آسمان به سوی زمین تدبیر میکند." (سجده،5)، بنابراین، "سمأ" در این گونه آیهها، آسمان جسمانی نیست، بلکه همان عالم مجردی است که خزائن همه چیز در آنجا است.(ر.ک: معارف قرآن، همان، ج 1ـ3، ص 235.) نکته پایانی: بعد از روشن شدن "جسمانی و مادّی" بودن آسمانها هفتگانه، بدیهی است که یکی از خواص ماده، محدودیت و متناهی بودن است، بنابر آن آسمان هفتم با تمام عظمتش محدود بوده و ابتدا و انتهایی دارد. گرچه ما از وسعت آن، بیخبر هستیم.
اضافه کردن دیدگاه جدید