با توجه به این‌که هر کاری عاقبتی دارد، حضرت آدم و حوا گول شیطان را خوردند و از بهشت رانده شدند، در نتیجه انسان به دنیا آمد، بعضی گنه‌کار و بر

اولاً، نهی خداوند از نزدیک شدن حضرت آدم‌غ به درخت ممنوعه‌، نهی تنزیهی و ارشادی بوده است‌; در سوره طه می‌فرماید: "فَقُلْنَا یَـََّ ئ‹َادَم‌ُ إِن‌َّ هَـَذَا عَدُوُّ لَّکَ وَ لِزَوْجِکَ فَلاَ یُخْرِجَنَّکُمَا مِن‌َ الْجَنَّة‌ِ فَتَشْقَی‌ََّ; (طه‌، 117) پس به آدم گفتیم‌: (ابلیس‌) دشمن تو و همسر توست‌! مبادا شما را از بهشت بیرون کند، که به زحمت و رنج خواهی افتاد." مخالفت با نهی تنزیهی و ارشادی "گناه‌" به شمار نمی‌آید و با عصمت منافات ندارد و به تعبیر دیگر "ترک اولی‌" است که به دلیل کمال خواهی ممکن است از یک پیامبر سر بزند; مانند حضرت آدم‌غ که برای کسب بقا و رسیدن به مقامات عالی‌تر وسوسه شد و مرتکب ترک اولی گردید.(ر.ک‌: المیزان فی تفسیر القرآن‌، ذیل آیه 120 طه / تفسیر نمونه‌، ج 6، ص 116 ـ 120.) ثانیاً از آیات قرآن استفاده می‌شود که آدم برای زندگی در روی زمین‌، همین زمین معمولی‌، آفریده شده بود، ولی در آغاز خداوند او را در بهشت که یکی از باغ‌های سر سبز و پرنعمت این جهان بود ساکن کرد; محیطی که در آن هیچ‌گونه ناراحتی وجود نداشت‌. شاید علت این جریان آن بوده که آدم از آن جا که با زندگی کردن روی زمین هیچ‌گونه آشنایی نداشت و تحمل زحمت‌های آن بدون مقدمه برای او مشکل بود و از طرفی از چگونگی کردار و رفتار در زمین باید اطلاعات بیشتری پیدا می‌کرد; بنابراین می‌بایست مدتی کوتاه تعلیمات لازم را در محیط بهشت ببیند و بداند زندگی روی زمین با برنامه‌ها، تکالیف و مسؤولیت‌ها توام است که انجام صحیح آن‌ها باعث سعادت و تکامل و بقای نعمت و سرباز زدن از آن سبب رنج و ناراحتی است‌، و نیز بداند هر چند او آزاد آفریده شده‌، اما این آزادی به طور مطلق و نامحدود نیست که هر چه خواست انجام دهد. او می‌بایست از پاره‌ای اشیای روی زمین چشم بپوشد و نیز لازم بود بداند: چنان نیست که اگر خطا و لغزش دامنگیرش شود، درهای سعادت برای همیشه به روی او بسته می‌شود. بلکه درب توبه به روی او باز است و می‌تواند به سوی خدا باز گردد و از نعمت‌های الهی بهره‌مند شود. او در این محیط می‌بایست تا حدی پخته شود; دوست و دشمن خویش را بشناسد و چگونگی زندگی در روی زمین را یاد بگیرد. آری این خود یک سلسله تعلیمات لازم بود که می‌بایست فرا گیرد و با داشتن این آمادگی به روی زمین قدم بگذارد. این‌ها مطالبی بود که هم آدم و هم فرزندان او در زندگی آینده خود با آن احتیاج داشتند; بنابراین شاید علت این که آدم در عین این که برای خلافت زمین آفریده شده بود، مدتی در بهشت درنگ می‌کند و دستورهایی به او داده می‌شود، جنبة تمرین و آموزش داشته باشد.(تفسیر نمونه‌، آیة الله مکارم شیرازی و دیگران‌، ج 1، ص 184ـ185، دار الکتب الاسلامیه‌) افزون بر آن خداوند انسان را مختار آفریده است‌، این اختیار باعث می‌شود تا عده‌ای راه هواپرستی و سرکشی و ظلم و کفر را انتخاب کنند و عده‌ای راه عدالت و اطاعت الهی را در پیش گیرند. درست است که آدم و حوا و پدران و مادران باعث می‌شوند تا انسان به دنیا بیایید، امّا در هر صورت انسان مختار است چنان‌که می‌بینیم‌. چه بسیار افرادی سراغ داریم که در خانوادة غیرمذهبی بوده‌اند، اما دارای ایمانی قوی هستند. و چه بسیار افرادی که در خانواده‌های مذهبی بوده‌اند، ولی متأسفانه منحرف‌، گنه‌کار و فاسد شده‌اند، به هر حال تأثیر محیط یا پدر و مادر و... درصد پایینی دارد; مهم اراده و شعور و فهم خود فرد است‌. "وَلاَ تَزِرُ وَازِرَة‌ٌ وِزْرَ أُخْرَی‌َ;(انعام‌،164) هیچ گنه‌کاری گناه دیگر را متحمل نمی‌شود."

اضافه کردن دیدگاه جدید

کد امنیتی
This question is for testing whether or not you are a human visitor and to prevent automated spam submissions.