با توجه به آیهی "الحمد لله رب العالمین" الف) آیا بتپرستان، بتها را ربّ پنداشتهاند و "اللّه" را خالق، یا در نزد آنان، بتها ن
الف: عنایت ویژه قرآن کریم و تلاش انبیأ: نسبت به توحید ربوبی است و در توحید خالقیت، چندان با کسی اختلاف نداشتند; چرا که فطرت خدایی آنان، چنین اقتضأ میکرد; میفرماید: "وَ لَغن سَأَلْتَهُم مَّنْ خَلَقَ السَّمَـَوَ َتِ وَ الاْ ?َرْضَ لَیَقُولُنَّ اللَّه;(لقمان،25;زمر،38) و هر گاه از آنان سؤال کنی: "چه کسی آسمانها و زمین را آفریده است؟" مسلماً میگویند: "اللّه"." تاریخ مذاهب و ادیان، گواه بر این است که پرستش بت به انحأ مختلفی بوده; قرآن کریم که بتپرستی اقوام پیشین را ذکر میکند، نسبت به پرستش خود بت در نزد برخی از بتپرستان تصریح دارد، میفرماید: "أَتَعْبُدُونَ مَا تَنْحِتُونَ ;(صافات،95) آیا چیزی را که به دست خود تراشیدهاید میپرستید؟!" البته برخی اقوام، بت را به عنوان نمادی از ربّ و یا به عنوان شفیع عند اللّه پرستش میکردند. ب): توجیه ربوبیت بتها: با این که نادرستی اعتقاد به خدایی بتها، بدیهی است و هیچ کس سنگ و چوب را خالق جهان نمیداند، ولی برخی از آنان کوشیدهاند، انگیزههای آغازین بتپرستی را به گونهای توضیح دهند که با بداهت عقلی ناسازگار نباشد، مثلاً به اعتقاد بسیاری از بتپرستان، که اعتقاد به جسم و جا داشتن خدا داشتند، خداوند و فرشتگان، جواهری در عرش میباشند، خداوند بزرگترین نور و فرشتهها انواری کوچک در پیرامون او هستند سپس پیکری بزرگ و پیکرهایی کوچک را به صورت آن خدا و فرشتگان میساختند و در برابر آن کرنش و ستایش داشتند، ولی در واقع عبادت خود را برای خدا و فرشتگان میدانستند. گروهی دیگر از آنان، خداوند را سازنده و روزی دهنده و مدبّر و ربّ امور عالم میدانستند، امّا بااین توجیه که عظمت او از محدوده درک بشر بیرون است و انسانها شایستگی عبادت بی واسطه او را ندارند، بتهایی ساخته و آنها را میپرستیدند تا از این راه به خدا نزدیک شده و در واقع او را بپرستند. برخی دیگر، بتها را نمادی از فرشتگان و فرشتگان را صاحب مقامی بلند (غیر از تدبیر عالم) نزد خداوند میدانستند و با پرستش بتها به پرستش فرشتگان پرداخته تا به خدا تقرّب جویند. و گروهی دیگر با توجیهات دیگر.( ر.ک: دانشنامه جهان اسلام، زیر نظر غلامعلی حداد عادل، ج 2، ص 215ـ221، بنیاد دائرة المعارف اسلامی / بتهای عرب، ترجمهی "کتاب الاصنام" ابن کلبی، مترجم یوسف فضایی، ص 247، مؤسسه مطبوعاتی عطایی / آشنایی با ادیان بزرگ، حسین توفیقی، ص 173، انتشارات سمت و مؤسسه فرهنگی طه. ) ج): این که چرا خداوند را رب نمیداستند و توحید ربوبی را رها کرده و به دامن شرک پناه بردهاند؟ در این مقام، به چند ریشه قرآنی آن میپردازیم: 1. جهل و نادانی: پیروی از پندار و هوای نفس یکی از مهمترین خاستگاه بت پرستی است; میفرماید: "إِن یَتَّبِعُونَ إِلآ الظَّنَّ وَ مَا تَهْوَی الاْ ?َنفُس;(نجم،23) آنان فقط از گمانهای بی اساس و هوای نفس پیروی میکنند." قرآن شرک و بتپرستی را زائیدة توهماتی دانسته که دلیلی از عقل و یا نقل، آن راهمراهی نمیکند. 2. حسگرایی: داشتن خدایی محسوس یکی از سرچشمههای بتپرستی در طول تاریخ بوده، آنان در جواب دعوت پیامبر اکرممیگفتند: "ما هرگز به تو ایمان نمیآوریم تا این که چشمه جوشانی از این سرزمین، (خشک و سوزان) برای ما خارج سازی". "...أَوْ تَأْتِیَ بِاللَّهِ وَ الْمَلَغکَةِ قَبِیلاً ;(اسرأ،90ـ92) یا خداوند و فرشتگان را در برابر ما بیاوری." 3. منافع خیالی: میفرماید: "آنان غیر از خدا، جنهایی را میپرستند که نه به آنها زیان میرساند و نه سودی میبخشد و میگویند: "اینها شفیعان ما نزد خدا هستند!"(یونس،18)(ر.ک: یس،74; زمر،3.) در واقع اینان در شکل دلیل عقلی، بتپرستان را فریب داده و دفع شر و ضرر را به تقرب جستن به بتها میپنداشتند.(ر.ک: تفسیر المیزان، علامه طباطبایی;، ج 10، ص 27، انتشارات اسماعیلیان / عدل الهی، شهید مطهری، ص 224، انتشارات صدرا.) 4. تقلید از نیاکان: که بیشتر عوام از بتپرستان به آن تمسک میکردند; قرآن میفرماید: "هنگامی که (حضرت ابراهیمغ) به پدر و قومش گفت: "چه چیز را میپرستید؟!" گفتند: "بتهایی را میپرستیم و همه روزه ملازم عبادت آنهاییم" گفت: "آیا هنگامی که آنها را میخوانید، صدای شما را میشنوند؟! یا سود و زیانی به شما میرسانند؟!" گفتند: "بَلْ وَجَدْنَآ ءَابَآءَنَا کَذَ َلِکَ یَفْعَلُونَ ;(شعرأ،70ـ74) ما نیاکان خویش را یافتیم که چنین میکردند."(ر.ک: پیام قرآن، آیت اللّه مکارم شیرازی و دیگران، ج 3، ص 203ـ258، مدرسه امیرالمؤمنین.)
اضافه کردن دیدگاه جدید