با توجه به آیة "لَقَدْ خَلَقْنَا الاْ سًِنسَـَن‌َ فِی‌َّ أَحْسَن‌ِ تَقْوِیم‌ٍ ;(تین‌،4) و آیات دیگر كه دلیل بر احسن بودن خلقت الهی دارد; آی

خداوند سبحان در این آیة شریفه می‌فرماید: "ما انسان را در بهترین صورت و نظام آفریدیم‌." (تین‌، 4) "تقویم‌"، یعنی چیزی را با نظام معتدل و كیفیت شایسته و مناسب خودش درآوردن است‌.(مجمع البیان‌، طبرسی‌، ج 10، ص 775، دارالمعرفة‌.) این آیه می‌گوید: "خداوند انسان را از هر نظر موزون و شایسته آفریده است‌; از نظر جسمی هر یك از اعضای بدن‌، چشم‌، گوش‌، مغز، دست‌، پا، قلب و... در جای مناسب خودش قرار داده شده‌، و كار مناسب خودش را انجام می‌دهد; از نظر روحی و عقلی نیز هر گونه استعدادی را در وجود او قرار داده است‌، به گونه‌ای كه با كمك و استفادة مناسب از این جسم و روح می‌تواند به بالاترین درجات نایل شود، خداوند در این جرم كوچك انسان‌، عالم بزرگی را جای داده‌، و آنقدر شایستگی‌ها به او بخشیده كه لایق خلعت "وَ لَقَدْ كَرَّمْنَا بَنِی‌َّ ءَادَم‌َ...;(اسرأ، 70) شده است‌.(برگرفته از تفسیر نمونه‌، آیت الله مكارم شیرازی و همكاران‌، ج 27، ص 144، دارالكتب الاسلامیه‌.) بنابراین معنای این آیه هیچ منافاتی با وجود افراد فلج‌، كم ذهن و... در جامعه ندارد، زیرا اولاً، این آیه اشاره به نوع انسان است كه خداوند آن را در بهترین شكل آفریده‌، به گونه‌ای كه بعد از خلقتش می‌فرماید:"...فَتَبَارَكَ اللَّه‌ُ أَحْسَن‌ُ الْخَـَـلِقِین‌َ ;(مؤمنون‌،14) بزرگ است خدایی كه بهترین آفرینندگان است‌!" ثانیاً: وجود این گونه افراد در جامعه معلول علت‌های دیگر است‌; چرا كه خداوند متعال‌، نظام آفرینش را براساس علم و حكمتش‌، نظام علّی و معلولی و سببی و مسببی قرار داده است‌; به این معنا كه برای هر حادثه و پدیده‌ای در عالم‌، علتی وجود دارد، و هر علتی نیز معلولی مختص به خود دارد; مانند آتش كه سبب گرما، و نور كه سبب روشنایی هستند، و هیچ معلولی از علت خود و هیچ علتی هم از معلول خود جدا نیست‌. نمی‌شود آتش باشد; ولی نسوزاند، پدر و مادر، آنچه باید رعایت كنند را رعایت نكنند; در عین حال این بی‌توجهی در سلامت فرزند اثر نكند و این مسأله با تجربه علمی ثابت شده و در روایات هم آمده است كه مثلاً آمیزش در حال مستی یا حال حیض و یا در حال مسمومیت غذایی یا دلهره‌، آثار سویی روی نوزاد می‌گذارد و همان‌گونه كه آتش سوزنده است‌، چه انسان بداند و چه نداند هر غذا و روحیه‌ای هم اثر ذاتی و طبیعی خود را دارد; چه والدین و افراد دیگر از آن آگاه باشند و چه آگاه نباشند; مگر اینكه چیز دیگری مانع اثر گذاری آن شود یا اثر آن را خنثی كند; بنابراین هر یك از كَری‌، كوری‌، فلجی و... علت خاصی دارد كه تغذیه‌های ناصحیح‌، نسل‌های گذشته‌، افراد جامعه و ارادة پدران و مادران در آن مؤثر بوده و باعث شده این گونه افراد در جامعه پیدا شوند. و این منافاتی با "لَقَدْ خَلَقْنَا الاْ سًِنسَـَن‌َ فِی‌َّ أَحْسَن‌ِ تَقْوِیم‌"ندارد. در این موارد، نوزادان بی‌گناهند و خداوند نیز منزه است‌. علت آن والدین و كسانی هستند كه آگاهانه یا ناآگاهانه باعث شده‌اند كه این افراد، ناقص‌الخلقه به دنیا آیند و این‌، اثر ذاتی و بازتاب عمل آنهاست‌; اما از آنجا كه خداوند رحمان و رحیم است‌، برای افرادی هم كه به عللی در دنیا گرفتار این نوع بیماری‌ها و حوادث دیگر می‌شوند، وظیفه و اجر و پاداشی خاص قرار داده است كه اگر وظایف خود را انجام دهند و گناه نكنند، سختی‌های آنان به نحو احسن جبران خواهد شد; به گونه‌ای كه صد در صد راضی خواهند شد; "إنّما یوفّی الصّـَبِرون‌َ أَجرَهُم بغَیر حِساب‌;(زمر، 10) بی‌تردید، صابران‌، اجر و پاداش خود را بی‌حساب دریافت می‌دارند".

اضافه کردن دیدگاه جدید

کد امنیتی
This question is for testing whether or not you are a human visitor and to prevent automated spam submissions.