با توجه به آیات سورة بقره، که قصاص انسان آزاد را در مقابل آزاد و برده را در مقابل برده، بیان فرمود، آیا این نوعی بیعدالتی و بیارزش شمرد
اسلام، برای احیای حقوق بردگان، اقدامات وسیعی انجام داده است، تا شخصیت انسانی آنان را احیأ نماید، تا آن جا که از نظر شخصیت انسانی هیچ تفاوتی میان بردگان و افراد آزاد قرار نداده است و تنها معیار ارزش انسانی را "تقوا" میداند: "اِنَّ اَکرَمَکُم عِندَ اللّهِ اَتقـغکُم; (حجرات، 13) ولی گرامیترین شما نزد خداوند با تقواترین شماست." لذا به بردگان اجازه میدهد، همه گونه پستهای مهم اجتماعی را عهده دار شوند، تا آن جا که به بردگان اجازه میدهد، مقام مهم قضاوت را عهده دار شوند. در عصر پیامبر9 نیز از مقامات مهم فرماندهی لشگر گرفته تا پستهای حساس دیگر به بردگان یا بردگان آزاد شده واگذار میشد. در اسلام، دستورات زیادی دربارة رفق و مدارا با بردگان وارد شده است، تا آن جا که حتی آنهارا در زندگی صاحبان خود شریک و سهیم کرده است. اگر انسان آزاد در برابر قتل انسان برده، قصاص نمیشود، علت آن این نیست که به مقام برده توهین شده و از مرتبة انسانیت دورتر شده و یا خون او کمرنگتر از خون آزاد است، زیرا مسائل اقتصادی و مالی، یک سری احکام اجتماعی است، غالباً انسانهای آزاد در تأمین مسایل خود و بردگان و خانواده خود از مسئولیت بیشتر و تأثیر مالی بیشتر برخوردار هستند، چرا که تأمین هزینه و مخارج بردگان دیگر و خانوادة او به عهدة فرد آزاد است، اگر این فرد قصاص شود، خسارت زیادی به بردگان و زن فرزندان او وارد میشود، لذا اسلام با قانون عدم قصاص خود، در مورد مرد آزاد، رعایت حقوق همه افراد را کرده است و از این خلاء اقتصادی و ضربة نابخشودنی که به یک خانواده و بردگان دیگر وارد میشود، جلوگیری کرده است و هرگز اجازه نمیدهد به بهانة لفظ "تساوی"، حقوق افراد دیگر، به خاطر شخصی که مورد قصاص قرار گرفته پایمال شود. در حالی که "عبد" اگر از دنیا رود، کسی تحت مخارج او نیست، تا حقوق افراد دیگر پایمال شود.( ر.ک: تفسیر المیزان، علامه طباطبایی;، ترجمه آیت اللّه مکارم شیرازی، ج 1، ص 621 ـ 627، نشر بنیاد علمی و فکری علامه طباطبایی / تفسیر نمونه، آیت اللّه مکارم شیرازی و دیگران، ج 1، ص 608 ـ 610، ج 21، ص 420، دارالکتب الاسلامیة. )
اضافه کردن دیدگاه جدید