با اینکه حقوق زن و مرد یکی است‌، پس چرا زن‌ها بیش از مردها در جامعه حضور دارند; و عامل رواج فساد شده‌اند؟ قرآن در این مورد چه می‌فرماید؟ به ط

قبل از هر چیز این تذکر لازم است که آنچه حقیقت انسان را تشکیل می‌دهد، قلب و روح انسانی است‌. از دیدگاه قرآن‌، زن و مرد از نفس واحده هستند; "یَـََّأَیُّهَا النَّاس‌ُ اتَّقُواْ رَبَّکُم‌ُ الَّذِی خَلَقَکُم مِّن نَّفْس‌ٍ وَ َحِدَة‌ٍ وَخَلَق‌َ مِنْهَا زَوْجَهَا وَبَث‌َّ مِنْهُمَا رِجَالاً کَثِیرًا وَنِسَآء"; (نسأ، 1) بنابراین‌، مایة اصلی زن و مرد یکی بوده و هیچ یک بر دیگری برتری ندارد. به بیان قرآن‌، هر دو مکمل و نیازمند هم هستند. "وَ مِن‌ْ ءَایَـَتِه‌ِی‌َّ أَن‌ْ خَلَق‌َ لَکُم مِّن‌ْ أَنفُسِکُم‌ْ أَزْوَ َجًا لِّتَسْکُنُوَّاْ إِلَیْهَا وَجَعَل‌َ بَیْنَکُم مَّوَدَّة‌ً وَ رَحْمَة‌ً إِن‌َّ فِی ذَ َلِکَ لاَ ?َیَـَت‌ٍ لِّقَوْم‌ٍ یَتَفَکَّرُون‌"(روم‌، 21) عمده تفاوت‌هایی را که می‌توان در نظر گرفت‌، عبارتند از: تفاوت‌های روحی ـ روانی که خداوند زن را با عاطفه‌تر و مرد را عقلانی‌تر خلق کرده که هر دو در کنار هم مکمل هم هستند; و تفاوت‌های جسمانی (مذکر و مؤنث بودن‌); اما قرآن‌، در مسایل ارزشی هر دو را یکسان دانسته و ملاک برتری و ترجیح را تقوای بیشتر قرار می‌دهد; چه زن باشد چه مرد. "یَـََّأَیُّهَا النَّاس‌ُ إِنَّا خَلَقْنَـَکُم مِّن ذَکَرٍ وَ أُنثَی‌َ وَ جَعَلْنَـَکُم‌ْ شُعُوبًا وَ قَبَآغ‌ل‌َ لِتَعَارَفُوَّاْ إِن‌َّ أَکْرَمَکُم‌ْ عِندَ اللَّه‌ِ أَتْقَغکُم‌ْ إِن‌َّ اللَّه‌َ عَلِیم‌ٌ خَبِیر"(حجرات‌، 13) خداوند در مورد اعمال‌، با مکلفان یکسان برخورد می‌کند. "أَنِّی لاَ َّ أُضِیع‌ُ عَمَل‌َ عَـَمِل‌ٍ مِّنکُم مِّن ذَکَرٍ أَوْ أُنثَی‌َ بَعْضُکُم مِّن‌بَعْض‌..."(آل‌عمران‌،195)، نزد خداوند، عمل صالح ملاک است‌; از هر کس که باشد. "مَن‌ْ عَمِل‌َ صَـَـلِحًا مِّن ذَکَرٍ أَوْ أُنثَی‌َ وَ هُوَ مُؤْمِن‌ٌ فَلَنُحْیِیَنَّه‌ُو حَیَوَة‌ً طَیِّبَة‌ً وَ لَنَجْزِیَنَّهُم‌ْ أَجْرَهُم بِأَحْسَن‌ِ مَا کَانُواْ یَعْمَلُون‌"; (نحل‌، 97) بنابراین‌، باید میان مسایل حقوقی و ارزشی فرق گذاشت‌; چرا که قرآن‌، زن و مرد را در مسایل ارزشی یکسان دانسته‌; چون انسانیت آنها مورد نظر است‌. اگر می‌بینیم قرآن در جایی از مردان شایسته سخن می‌گوید، (شخصیتی همچون لقمان حکیم‌; لقمان‌/12)، در جایی دیگر از زنان شایسته نیز نام می‌برد. (مثل‌: همسر فرعون‌، 11/تحریم و حضرت مریم‌; 43/آل‌عمران و...) در این زمینه‌، قرآن همچنان که همة حقایق را بیان کرده‌، از مقام والای زن نیز دفاع و حقیقت وجودی شخصیت او را معرفی کرده است‌; اما در مسایل حقوقی‌، چون تفاوت‌هایی میان زن و مرد وجود دارد و یکسان نیستند، به طور طبیعی حقوق این دو نمی‌تواند یکسان باشد; ممکن است حقوقی مربوط به زن‌ها باشد و مردان از آن بی‌بهره باشند و بالعکس‌. در برخی از جوامع‌، حقوق زنان پایمال شده‌; مثل برخوردی که در دوران جاهلیت با دختران داشتند و آنها را زنده به گور می‌کردند; اما قرآن‌، به طور کامل از آنان حمایت کرده‌، می‌فرماید: "وَإِذَا بُشِّرَ أَحَدُهُم بِالاْ ?ُنثَی‌َ ظَـل‌َّ وَجْهُه‌ُو مُسْوَدًّا وَ هُوَ کَظِیم # یَتَوَ َرَی‌َ مِن‌َ الْقَوْم‌ِ مِن سُوَّءِ مَا بُشِّرَ بِه‌ِی‌َّ أَیُمْسِکُه‌ُو عَلَی‌َ هُون‌ٍ أَم‌ْ یَدُسُّه‌ُو فِی التُّرَاب‌ِ أَلاَ سَآءَ مَا یَحْکُمُون‌"(نحل‌،57و58)، قرآن با توجه به اختلاف تکوینی زن و مرد ـ جز در موارد مخصوص که فرق گذاردن بین این دو جنس لازمة وجود و ذات آنان است ـ تمام حقوقی را که برای مردان قرار داده‌، برای زنان نیز مقرر کرده است و در مواردی که برای یکی از این دو جنس‌، حقوق بیشتری قرار داده‌، وظایف بیشتری نیز برعهده او نهاده است‌. در زمینه تساوی حقوق می‌فرماید: "وَلاَ تَتَمَنَّوْاْ مَا فَضَّل‌َ اللَّه‌ُ بِه‌ِی بَعْضَکُم‌ْ عَلَی‌َ بَعْض‌ٍ لِّلرِّجَال‌ِ نَصِیب‌ٌ مِّمَّا اکْتَسَبُواْ وَلِلنِّسَآءِ نَصِیب‌ٌ مِّمَّا اکْتَسَبْن‌..."(نسأ، 32)، آرزو مکنید چیزهایی را که خداوند برخی را بر برخی دیگر به آن فزونی داده است‌. مردان را از آنچه به دست آورده‌اند; و زنان را از آنچه کسب کرده‌اند، بهره‌ای است‌." در این قسمت به بخشی از حقوق زنان در اسلام اشاره می‌کنیم‌: 1. حقوق اجتماعی‌: از جمله حقوق اجتماعی‌، حقوق خانواده است‌; مثل‌: حق انتخاب همسر، مسکن‌، مهر، نفقه‌، حضانت اطفال تا سنین معین‌، حق دریافت اجرت برای کارهای خانه و... . 2. حق مالکیت به نحو استقلالی در کنار مردان‌; "لِّلرِّجَال‌ِ نَصِیب‌ٌ مِّمَّا تَرَکَ الْوَ َلِدَان‌ِ وَالاْ ?َقْرَبُون‌َ وَلِلنِّسَآءِ نَصِیب‌ٌ مِّمَّا تَرَکَ الْوَ َلِدَان‌ِ وَالاْ ?َقْرَبُون‌َ مِمَّا قَل‌َّ مِنْه‌ُ أَوْکَثُرَ نَصِیبًا مَّفْرُوضًا"(نسأ،7) مگر در مورد نذر در مسایل فقهی که احکام خاص خود را دارد. 3. از نظر قرآن‌، حضور زن در اجتماع و بیرون از خانه در صورتی که موجب اخلال در روابط خانوادگی و عفاف او نشده و شوهرش او را منع نکند، جایز است‌; چنان‌که دختران شعیب چنین بودند. (قصص‌، 23 ـ 28) 4. در اسلام‌، با توجه به لطافت روحی و جسمی زن که مقتضای آفرینش حکیمانه اوست‌، از برخی کارهای سخت و دشوار همچون شرکت در جهاد و قضاوت و... ـ مگر در موارد خاص ـ معاف شده است‌; البته زن در برابر حقوقی که دارد، وظایفی نیز دارد که باید به آنها عمل کند که در قرآن به بسیاری از آنها اشاره شده است‌.( ر.ک‌: سورة ممتحنه‌، 12 ـ ر.ک‌: زن در آینة جلال و جمال‌، جوادی آملی‌، مبحث زن در قرآن‌، ص 66 ـ 67، مرکز نشر فرهنگی رجأ ـ شخصیت زن از دیدگاه قرآن‌، هادی دوست‌محمدی‌، معاونت فرهنگی سازمان تبلیغات‌، ص 23 ـ 32 ـ حقوق مدنی زوجین در زمان زناشویی دائم از نظر قرآن‌، دکتر محمدباقر محقق‌، نشر بنیاد قرآن ـ نظام حقوق زن در اسلام‌، شهید مطهری ـ حقوق خانواده‌، لنگرودی و... . ) از نظر اسلام زن و مرد هر دو از حقوق انسانی متساوی بهره‌مندند، اما به علت اینکه در جهات زیادی (خلقت و طبیعت‌) مشابه یکدیگر نیستند، در نتیجه از لحاظ بسیاری از حقوق و تکالیف و مجازات‌ها وضع مشابهی ندارند، و این لازمه عدالت است‌.(ر.ک‌: نظام حقوق زن در اسلام‌، شهید مطهری‌، ص 120ـ122، صدرا.) مردها در مقایسه با زن‌ها به علت عهده‌دار بودن مسئولیت‌های اجتماعی بیشتر طبیعتاً حضور چشم‌گیرتری در جامعه خواهند داشت‌، همانگونه که در جامعة خود شاهد این امر هستیم‌، و این واقعیت با کمترین تأمل در میزان شاغلین آزاد (کسبه‌، رانندگان‌، کارگران و کارفرمایان‌، تجّار و سربازان و...) قابل درک است‌، با این حال نمی‌توان حضور زیاد زنان را در جامعه خود نادیده انگاشت‌، در خصوص این امر (حضور زنان در جامعه‌) گفتنی است که‌: اسلام با اصل حضور آنان در جامعه مشروط به رعایت عفت و با حفظ حجاب و دوری از جلب توجه نامحرمان و ایجاد فتنه از طریق تحریک کردن مردان با نوع سخن و راه رفتن و نمایاندن بدن و زینت‌ها و... مخالفتی ندارد و آیه 30 سوره نور و آیات 52ـ59 سورة احزاب ناظر به این واقعیت‌ها می‌باشند. در مواردی که حضور زنان در جامعه عامل رشد و بالندگی و تقویت و تأیید نظام اسلامی باشد نه تنها نهی و توبیخی از طرف دین متوجه آنها نبوده بلک عمل آنها را ستوده و به آن تشویق می‌نماید، همچون دفاع فاطمة زهرا3 از ولایت امیرالمؤمنین‌در جامعه اسلامی آن روز، یا دفاع زینب کبری‌و دیگر اسرای زن از حماسة خونین شهدای کربلا. و یا حضور فعال زنان جامعه اسلامی ایران در تظاهرات میلیونی زمان انقلاب و بعد از آن تا کنون در برابر دشمنان داخلی و خارجی‌، یا حضور آنان در مدارس و دانشگاهها و بدست گرفتن پستها و مشاغلی که برازندة آنان است‌. آنچه موجب حضور بی‌بند و بار و خالی از شئونات انسانی و اسلامی گروهی از زنان در جامعه ما می‌باشد، تابع عوامل بسیاری است‌، که خود محتاج تحقیقات وسیعی می‌باشد، اما از باب نمونه می‌توان به مواردی نظیر، تربیت غیر اسلامی در خانواده‌ها، همنشینی با دوستان ناباب‌، فرار از محیط خانواده به علل گوناگون‌، بی‌غیرتی شوهران و اولیأ زن‌، تأثیرات منفی رسانه‌های داخلی و خارجی‌، آثار تهاجم فرهنگی که به تحریک زنان به مصرف‌گرائی و جلوه گری‌، و سؤ برداشت از آزادی و برابری با مردها و... اشاره نمود. و اصلاح و درمان این بیماری اجتماعی بدون شک نیازمند حرکت‌های فرهنگی عمیق‌، وسیع و مستمری است که از مایه‌های اصیل قرآن و سنت و سیرة معصومین‌: بهره‌مند باشد. تا زمانی که زنان و مردان ما به معرفتی صحیح از خود و خدا و دین و اسلام دست نیابند، و زمینه بروز بسیاری از مفاسد از طرف دولت مرتفع نگردد، شاهد بی‌اعتنایی بعضی از مردم و خصوصاً زنان به ظواهر شرع و احکام دین و گرایش به شبهات و اندیشه‌های غیر اسلامی خواهیم بود.

اضافه کردن دیدگاه جدید

کد امنیتی
This question is for testing whether or not you are a human visitor and to prevent automated spam submissions.