اگر چنان چه نمی‌توان به عالم ذر، معتقد بود، پس بفرمایید چرا بعضی چیزها، در زمانی و مکانی آشنا به نظر می‌آید، هر چند قبلاً، هیچ برخوردی با آن

خواهر گرامی‌! اصل وجود عالم ذر، که خدای متعال‌، در آن عالم از بنی آدم پیمان گرفته‌، مسلم و مورد قبول همة علما است و قرآن مجید نیز، به این واقعیت اشاره دارد: "وَ إِذْ أَخَذَ رَبُّکَ مِن بَنِی‌َّءَادَم‌َ مِن ظُهُورِهِم‌ْ ذُرِّیَّتَهُم‌ْ وَأَشْهَدَهُم‌ْ عَلَی‌ََّ أَنفُسِهِم‌ْ أَلَسْت‌ُ بِرَبِّکُم‌ْ قَالُواْ بَلَی‌َ شَهِدْنَآ أَن تَقُولُواْ یَوْم‌َ الْقِیَـَمَة‌ِ إِنَّا کُنَّا عَن‌ْ هَـَذَا غَـَفِلِین‌;(اعراف‌،172)، و به خاطر بیاور، زمانی را که پروردگارت‌، از پشت و صلب فرزندان آدم‌، ذریه آن‌ها را برگرفت و آن‌ها را گواه بر خویشتن ساخت و فرمود: آیا من پروردگار شما نیستم‌؟ گفتند: آری‌، گواهی می‌دهیم‌! چنین کرد مبادا روز رستاخیر بگویید: ما از این غافل بودیم و از پیمان فطری توحید، بی‌خبر ماندیم‌." در تفسیر و تحلیل عالم ذر، بین علما و مفسران‌، اختلاف نظر است که آیا منظور از عالم ذر چیست‌؟ مرحوم علامه طباطبایی‌; با طرح مسأله عالم ذر، می‌گوید، تقدّم عالم ذر بر عالم مادّی فعلی‌، لازم نیست تقدم زمانی باشد بلکه تقدّم ذاتی است‌، عالم ذر، جنبه ملکوت همین عالم است که برای خدا یک‌جا، حاضر است‌.(تفسیر المیزان‌، علامه طباطبایی‌;، ج 8، ص 317، جامعه مدرسین‌.) از این رو، در اصل وجود چنین عالمی‌، بحث نیست‌، و ارواح انسان‌های صالح و ناصالح در آن عالم هر کدام در یک صف و گروه جداگانه بوده‌اند. روایاتی را هم ایشان در تفسیر المیزان مبنی بر این‌که کفّار و صلحا در دو صف جداگانه قرار گرفته‌اند، نقل می‌کند.(همان‌، ص 323.) هر که در آن جا نسبت به هم شناخت داشته‌اند، در این عالم‌، هم با یک دیگر ائتلاف می‌کنند و با هر که بینشان در آن جا، تعارف و شناخت نبوده‌، دراین جا نیز، با هم اختلاف می‌کنند. روایاتی در این باره از ائمه معصومین‌: داریم که برای نمونه یکی را نقل می‌کنیم‌: شخصی‌، محضر امام علی‌آمد و به امام عرض کرد: شما را دوست دارم‌; امام فرمود: دروغ می‌گویی‌، پرسید: چرا یا امیرالمؤمنین‌، حضرت فرمود: پیامبر اکرم‌فرموده‌اند: ارواح انسان‌ها، در آن عالم‌، با هم ملاقات داشته‌اند، و هر کدام که آن جا یک دیگر را هم جنس یافته‌، در این جا نیز با هم ائتلاف دارند، و هر کدام در آن جا با هم بیگانه بوده‌اند، در این عالم هم بیگانه‌اند، شما وقتی این را ادعا کردی‌، من رجوع به قلبم کردم‌، دیدم قلبم تو را دوست ندارد." اتفاقاً "هنگامی که امیرالمؤمنین‌، به خلافت رسید این مرد، از جمله کسانی بود که علیه حضرت علی‌خروج کرد و صدق گفتة حضرت ثابت شد."(میزان الحکمه‌، محمدی ری‌شهری‌، ج 4، ص 198، مکتبة اعلام الاسلامی‌.) بنابراین‌، طبق این احادیث‌، تعارف و شناخت و محبت و بغضی که بی‌سابقه‌، برای انسان حاصل می‌شود، چنین پیشینه‌ای را دارد، گر چه خارج از مباحث قرآنی تحلیل این مسئله از نظر روان‌شناسی نیز ممکن است‌. هرگاه دو شخص در ضمیر ناخودآگاه خویش‌، نسبت به یک دیگر، هم شکلی و مشابهتی احساس نمایند، احساس دوستی به هم دارند و بالعکس اگر ناهمگونی بیابند، نسبت به هم احساس دشمنی پیدا می‌کنند. با این‌که مطابق با نظر مُثل افلاطونی‌، که تمام اشیأ و انسان‌های این جهان‌، صورتی در عالم بالا دارند. "افلاطون معتقد بوده که هر نوعی از انواع مادی و طبیعی یک فرد عقلانی و مجرّد دارد که به منزله ما در این افراد مادّی‌اند."(مجموعه آثار (شرح مبسوط منظومه‌)، شهید مطهری‌، ج 9، ص 240، انتشارات صدرا.) بنابراین تشابه در آن مُثل و صور، باعث همدلی و احساس دوستی در این دنیا خواهد شد.

اضافه کردن دیدگاه جدید

کد امنیتی
This question is for testing whether or not you are a human visitor and to prevent automated spam submissions.