الف ـ چرا ما به عصمت پیامبران و امامان‌: اعتقاد داریم‌؟ ب ـ اگر پیامبران و امامان‌: معصوم هستند، چرا در قرآن کریم به صراحت آمده است که پیامبر

الف ـ انبیای الهی از گناه معصوم و از خطا مصون می‌باشند و هرگز میان کبیره و صغیره‌، عمد و سهو، پیش از دوران نبوت و پس از آن‌، فرقی وجود ندارد.(ر.ک‌: منشور جاوید، جعفر سبحانی‌، ج 5، ص 31، نشر جامعه مدرسین‌.) عصمت‌، حالتی است که شخص را از قرار گرفتن در خطا و گناه باز می‌دارد; بنابراین برای ایشان دو نوع عصمت مطرح است‌: یکی عصمت از خطا و اشتباه که به آن عصمت علمی می‌گویند و دیگری مصونیت از گناه که عصمت عملی نام دارد.(ر.ک‌: مبانی رسالت انبیا در قرآن‌، عبدالله نصری‌، ص 226، نشر سروش‌.) برای عصمت‌، مراحلی را بیان کرده‌اند که عبارتند از: 1. مصونیت در گرفتن وحی الهی‌; 2. مصونیت در تبلیغ و بیان اصول و فروع دین‌; 3. مصونیت از گناه‌، خواه انجام حرام باشد یا ترک واجب‌; 4. مصونیت از خطا در امور دیگری همچون اشتباه حواس در تشخیص امور مربوط به زندگی خود یا اشخاص دیگر.(ر.ک‌: منشور جاوید، همان‌، ص 30.) برای عصمت علمی (مرحله اوّل و دوم و چهارم‌) می‌توان به دلایلی از قرآن استناد کرد; مانند آیه 26 - 28 سورة جن‌; "عَلم الغیب فلا یظهر علی‌َ غیبه أحداً # إلاّ من ارتضی‌َ من رسول فإنّه یسلک من بین یدیه ومن خلفه رصداً # لیعلم أن قد أبلغوا رسَلـَت ربّهم و ?گحاط بما لدیهم و أحصی‌َ کل‌ّ شی‌ءٍ عدداً; دانای نهان است‌، و کسی را بر غیب خود آگاه نمی‌کند; جز پیامبری را که از او خشنود باشد که ]در این صورت‌[ برای او از پیش رو و از پشت سرش نگهبانانی خواهد گماشت تا معلوم بدارد که پیامهای پروردگار خود را رسانیده‌اند; و ]خدا[ بدانچه نزد ایشان است‌، احاطه دارد و هر چیزی را به عدد شماره کرده است‌." براساس این آیه‌، خداوند علم غیب را در اختیار فرستادگانی که مورد رضای او هستند قرار می‌دهد; همچنین مأمورانی را از پس و پیش‌، مراقب پیامبران خود قرار می‌دهد تا آنها اوامر الهی را درست ابلاغ کنند; از این رو چون پیامبران به واسطة مأمورانی تحت نظارت الهی قرار دارند، لازم می‌آید که آنها هم در دریافت وحی‌، و هم در ارائه آن به مردم معصوم باشند، در این مورد، به آیاتی دیگر نیز استناد شده است که برخی از آنها عبارتند از: اعلی‌، 6 و 7; نمل‌، 6; نجم‌، 3 و 4; طور، 48.(ر.ک‌: المیزان‌، همان‌، ج 2، ص 137 / مبانی رسالت انبیا در قرآن‌، همان‌.) امّا در مورد عصمت عملی و مصونیت آنها از گناه‌، اگر ما تاریخ زندگی انبیای الهی را مطالعه کنیم‌، به این واقعیت پی خواهیم برد که آنها از هرگونه گناه و معصیت مبرّا بوده‌اند و اگر پیش از بعثت نیز از گناه و اشتباه مصون نمی‌بودند و سوء سابقه می‌داشتند، مخالفان با این حربه می‌توانستند حیثیت اجتماعی آنها را از میان برده‌، به اهداف شوم خود دست یابند; حال آن که اثری از سوء سابقه آنها در تاریخ وجود ندارد. برای اثبات مصونیت از گناه‌، به آیات بسیاری از قرآن و دلایل عقلی استناد شده است که از جمله‌، آیة 90 از سورة انعام است‌: " ?گولـَئک الذین هدی الله فبهدیَهم اقتده‌; اینان‌، کسانی هستند که خدا هدایتشان کرده است‌; پس به رهبریشان اقتدا بفرما." روش استدلال به این آیه و آیاتی از قبیل آن‌، این گونه است‌: الف‌) هر معصیتی گمراهی است‌. ب‌) کسی که از جانب خدا هدایت شده باشد، گمراه نیست‌. ج‌) انبیا از جانب خدا هدایت شده‌اند. نتیجه آن‌که انبیا از گناه مبرا و دارای مقام عصمت هستند.(ر.ک‌: مبانی رسالت انبیا در قرآن‌، همان‌، ص 236.) امّا دلیل عقلی‌: می‌دانیم که هدف عمومی بعثت پیامبران‌، تربیت مردم است‌. (بقره‌، 129) یکی از شرایط تعلیم و تربیت افراد این است که شخص مورد تربیت‌، به صدق گفتار مربی خود ایمان داشته باشد و تحقق آن در گرو هماهنگی گفتار و رفتار مربی است و چنانچه رفتار مربی برخلاف گفتارش باشد، مورد پذیرش واقع نخواهد شد.(صف‌، 2 و 3، یونس‌، 35) و هدف از بعثت انبیا که تربیت و هدایت مردم است‌، محقق نخواهد شد; از این رو لازم است ایشان از عصمتی برخوردار باشند که گفتار و رفتارشان کاملاً با هم مطابقت داشته باشد، و این‌، اختصاص به دوران نبوت پیامبران ندارد; چرا که اگر پیامبری سوابق خوبی نداشته باشد، گرچه الآن خوب باشد، امّا گفتارش در مردم تأثیر ندارد; بنابراین لازم است انبیا قبل از بعثت نیز از هرگونه گناهی مبرا و معصوم باشند تا بتوانند با ارائه شخصیتی خالی از هرگونه سوء سابقه و ارائة الگویی تمام عیار، به تربیت مردم بپردازند.(ر.ک‌: الالهیات‌، سبحانی‌، ج 3، ص 170، مؤسسه امام‌صادق‌/ مبانی رسالت انبیا در قرآن‌، همان‌.) ب ـ در پاسخ به این پرسش‌، به دو مطلب اشاره می‌کنیم‌: نخست آن که لازمة بشر بودن این نیست که حتماً معصوم نباشد، بلکه بشر بودن با عصمت منافات ندارد. دوم آن که مسئلة نبوت در طول تاریخ‌، با انواع غلو و مبالغه همراه بوده است‌، به گونه‌ای که برخی مردم و گروه‌ها، پیامبران را خدا یا پسر خدا و یا مانند این‌ها به حساب می‌آورده‌اند; خداوند بارها در قرآن ـ از جمله در آخر سورة کهف ـ این واقعیت را بیان می‌فرماید که پیامبر9 از این نظر که آفریدة خدا و از نسل آدم و حواغ است و می‌خورد و می‌آشامد و ازدواج نموده تولید نسل می‌کند و... مانند شماست‌: " قُل‌ْ إِنَّمَآ أَنَا بَشَرٌ مِّثْلُکُم‌ْ یُوحَی‌ََّ إِلَی‌َّ أَنَّمَآ إِلَـَهُکُم‌ْ إِلَـَه‌ٌ وَ َحِدٌ; (کهف‌، 110) بگو من فقط بشری هستم هم چون شما ] امتیاز من این است که [ به من وحی می‌شود که معبود شما تنها یکی است‌." البته همان گونه که در این آیة شریف اشاره شده است‌، پیامبر یک فرق با دیگران دارد و آن این است که به او وحی می‌شود و او پیام رسان الهی است و الگو و پیشوای حق و حقیقت است‌، و اگر می‌بینیم آنان معصوم از خطا و گناه هستند، به علت این است که چون به آنان وحی می‌شود، پس نباید خطا کنند و یا مرتکب گناه شوند، زیرا اگر اهل خطا و اشتباه باشند، ما نمی‌توانیم به صحّت و سلامت پیام آنان اعتماد کنیم‌، چون احتمال می‌دهیم در رساندن پیام الهی دچار خطا شده باشند; هم چنین اگر اهل گناه باشند، در این صورت‌، ما نمی‌توانیم به پیام الهی که از سوی آنان به ما ابلاغ می‌شود اعتماد کنیم‌; زیرا احتمال می‌دهیم که پیام الهی چیز دیگری بوده‌، ولی پیامبر به دروغ گفته است‌، چون فرض این است که اهل گناه است و باکی از دروغ گفتن ندارد; پس به این جهت است که چون آنان پیام رسان الهی هستند، باید معصوم باشند، ولی در مسائل دیگر مانند دیگر انسان‌ها می‌باشند.(ر.ک‌: تفسیر نمونه‌، آیت الله مکارم شیرازی و دیگران‌، ج 12، ص 576، نشر دار الکتب الاسلامیة‌.)

اضافه کردن دیدگاه جدید

کد امنیتی
This question is for testing whether or not you are a human visitor and to prevent automated spam submissions.