الف ـ رانندهای در هنگام رانندگی تصادف میکند و میمیرد. عموم مردم میگویند این قسمت او بوده، ولی من میگویم قسمت نیست، بلکه وی با اختی
الف ـ همان طور که در پاسخ پرسش پیشین توضیح داده شد در قضا و قدر عینی، یکی از عوامل و اجزأ علت تامه هر حادثهای انسان و اراده او است. بنابراین ما هم با شما موافقیم که رانندهای که بدون احتیاط سبقت گرفته و خود و مسافران را به کام مرگ فرستاده به سوء اختیار خودش بوده و مسئول است. در واقع او خود سرنوشت خود را رقم زده و اجلش را پیش انداخته است. "بَلْ هُوَ قُرْءَانٌ مَّجِیدٌ # فِی لَوْحٍ مَّحْفُوظِ; (بروج، 21 ـ 22) و این قرآن افسانه نیست، بلکه قرآنی است مجید که در لوح محفوظ جای دارد" و "یَمْحُواْ اللَّهُ مَا یَشَآءُ وَ یُثْبِتُ وَ عِندَهُ أُمُّ الْکِتَـَبِ; (رعد، 39) خدا هر چه را بخواهد، محو یا اثبات میکند و اصل همة کتابها نزد خداست." در آیات شریفه: "محو" هر چیز به معنای از بین بردن آثار آن است; در مقابل آن، "اثبات" آمده که به معنای برجا گذاشتن چیزی است، به طوری که از محل استقرارش تکان نخورد و نلغزد. "لَوح" (به فتح لام) به معنای صفحة عریضی است که چیزی بر آن مینویسند و در آیه شریفه، منظور، صفحهای است که قرآن مجید بر آن ثبت و ضبط شده است که به نظر میرسد، "لوح محفوظ"، همان صفحة علم خداوند متعال باشد که شرق و غرب عالم را فراگرفته و از هرگونه دگرگونی و تحریف، مصون و محفوظ است و احتمالاً همان چیزی است که در قرآن کریم از آن به "کتاب مبین" و یا "اُمالکتاب" یاد شده است. گرچه در آیات فوق، "لوح محفوظ" و "لوح محو و اثبات" در زمینة قرآن کریم و نزول معجزات یا کتب آسمانی به پیامبران: وارد شده است، ولی در واقع، بیانگر یک قانون کلی و شامل است که در منابع اسلامی نیز به آن اشاره شده است و آن این که: تحقق موجودات و حوادث مختلف عالم دو مرحله دارد: 1. مرحلة قطعی: که هیچ گونه دگرگونی در آن راه ندارد و در آیات فوق از آن به "لوح محفوظ" و "اُمالکتاب" تعبیر شده است. 2. مرحلة غیر قطعی (مشروط): که در آن دگرگونی و محو و اثبات راه دارد; یعنی هر لحظه، خداوند متعال مشغول محو آیتی و اثبات آیتی دیگر است; گویی در یکی از این دو لوح، آنچه نوشته شده است، به هیچ وجه دگرگونی راه ندارد و کاملاً محفوظ است; و امّا دیگری ممکن است چیزی در آن نوشته شود و سپس محو گردد و به جای آن چیز دیگری نوشته شود. حقیقت امر این است که گاهی یکی حادثه را با اسباب و علل ناقصة آن در نظر میگیریم، مثلاً: سمّ کشنده، بنابر مقتضای طبیعتش انسان را میکشد و گفته میشود: هر کس آن را بخورد، میمیرد; بیخبر از آنکه این سم، یک "ضد سمی" هم دارد که اگر پشت سر آن خورده شود، اثر آن را از بین میبرد; در این مثال، "لوح محو و اثبات" است که تغییر و دگرگونی (با توجه به حوادث دیگر) در آن راه دارد; ولی اگر این حادثه را با علّت تامهاش، یعنی وجود مقتضی در نظر بگیریم ـ که در آن همه شرایط جمع و موانع نیز مفقود است ـ وقوع این حادثه قطعی است و به اصطلاح، جایش در لوح محفوظ و امالکتاب است و هیچ گونه دگرگونی در آن راه ندارد.( ر.ک: المیزان، علامه طباطبایی، ج 11، ص 375، نشر اسلامی / تفسیر نمونه، آیةالله مکارم شیرازی و دیگران، ج 10، ص 241، ج 26، ص 353، دارالکتب الاسلامیه. ) "اجل مسمی" و یا سرنوشت حتمی، همان "اجل محتومی" است که در "امالکتاب" ثبت شده است و هیچ گاه تغییر نمیپذیرد; در حالی که "اجل غیر مسمی" و یا سرنوشت غیر حتمی، آن است که در "لوح محو و اثبات" نوشته شده و قابل تغییر و تحول است.( ر.ک: المیزان، همان، ج 7، ص 8، نشر اسلامی. )
اضافه کردن دیدگاه جدید