الف ـ در قرآن کریم، به چند نوع بهشت اشاره شده است؟ ب ـ چرا قرآن مجید، در توصیف بهشت، بیشتر به بهشت صفا پرداخته تا بهشت لقأ؟ آیا با توجه ب
1. در قرآن کریم، واژة "جنات" به صورت جمع به کار رفته است. 2. دربارة دلیل چنین کاربردی، در سخنی از ابن عباسآمده است: هفت نوع بهشت داریم: فردوس، عدن، نعیم، دارالخُلد، جنة المأوی، دارالسلام، علیین.( معجم مفردات الفاظ القرآن، راغب اصفهانی، ص 96، دارالکتب الاسلامیة. ) ملاحظه میشود که در این انواع بر شمرده شده، به وسیلة ابن عباس، تقسیم بندی پرسشگر محترم از بهشت، به صفا و لقأ وجود ندارد و در قرآن هم به آن تصریح نشده است. 3. این که در قرآن کریم، دربارة بهره مندی بهشتیان از نعمتهای شبیه به نعمتهای دنیایی، سخن به میان آمده، نه از آن روست که خداوند اراده فرموده با به میان کشیدن سخن دربارة بهشت صفا، از آن برای تطمیع مردم به گرایشهای ایمانی، آن هم با توجه به سطح معلومات آن روز مردم عرب، بهره برداری ابزاری کند، بلکه اساساً سیر تکاملی انسان، به گونهای طبیعی، بدان جا میانجامد; توضیح آن که، نعمت ها و لذایذ دنیایی، مانند تغذیه، ازدواج و...، زمینه ها و وسایل پا بر جایی زندگی دنیایی هستند; وانگهی، انسان با همین وجودِ دنیایی خود و روحی که در این دنیا، با چنین ساختاری به سر برده و بخشی از سیر تکاملی خود را در همین بستر، سپری نموده است، و در استمرار همین مسیر، به جهانی دیگر منتقل میشود. انتقال انسان از جهان فنا به جهان بقا، بدان معنا نیست که وجود ابتدایی او باطل شده، برای او وجودی دیگر که باقی باشد، ایجاد میشود، بلکه همین وجود، پس از آن که در وضعیتی متغیر و در معرض نابودی بود، در موقعیتی ثابت و غیر متحوّل قرار میگیرد و بدان انتقال مییابد; از این رو، پس از انتقال، یا متنعم به نعمتهایی از قبیل نعمتهای دنیوی و یا معذّب به بلاهایی از آن دست خواهد بود; با این تفاوت که این نعمت ها یا بلاها، مانند نعم و بلایای دنیوی، موقت و تغییرپذیر نبوده، بلکه باقی، دائمی و جاودانه خواهند بود.( تفسیر المیزان، علامه طباطبایی;، ج 3، ص 107 ـ 111، مؤسسه اعلمی. ) 4. بیتردید، بهشت از نگاه قرآن کریم، دارای درجاتی طولی بوده، عالیترین درجة آن، همان است که از آن به رضوان الهی تعبیر شده است.(توبه، 72) این درجه از بهشت، به کسانی اختصاص دارد که محور تصمیمگیریهای آنان در زندگی دنیایی، رضایت محبوب، به جای ارضای هواهای نفسانی و حتی عشق رسیدن به بهشت بوده است; کسانی که با کوششهای فراوان، حقیقت کمال انسانی را در دست یابی به رضای الهی دانسته، و در عمل بدان پای بند بودند. نتیجة چنین تلاشی سخت و در کشاکش گزینش رضای الهی به جای خواستة نفس، نشان و منزلتی بدانان میبخشد که در مأوای رضوان الهی جای میگیرند; همان که در آیة شریفة فوق،(توبه، 72) از آن به پیروزی عظیم یاد شده است. در حقیقت، رضوان الهی که ثمرة رهروی انسان در مسیر رضایت الهی در دنیاست، آن قدر مهم و بلند مرتبه است که حتی جنتهای دیگر، یعنی نعیم و غیره، در برابر آن، هم زاد نقمت و درد و رنج است; هر چند که خود مرتبهای از بهشت میباشد.( تفسیر المیزان، علامه طباطبایی;، ج 10، ص 14و15، دارالکتب الاسلامیة. )
اضافه کردن دیدگاه جدید