الف ـ آیا در جایی از قرآن کریم آمده است که نماز ظهر و عصر را آهسته بخوانید؟ ب ـ اگر فقها دستورها را از قرآن میگیرند، پس چرا در پاسخ قبلی مربو
الف ـ در دین مبین اسلام، قرآن و عترت، تکمیل کننده یک دیگرند; قرآن، به عنوان قانون اساسی کلیات را بیان میفرماید و عترت، عهدهدار بیان جزئیات و اجرا کننده قرآن میباشند. پیامبر اکرمدر اینباره میفرماید: "من از بین شما میروم، اما دو چیز گرانبها به یادگار میگذارم، هر کس به آن دو چنگ بزند، هرگز گمراه نخواهد شد; یکی قرآن و دیگری اهلبیت من است و این دو هرگز از هم جدا نمیشوند تا بر سرحوض کوثر به یک دیگر وارد شوند."(وسائل الشیعه، شیخ حر عاملی، ج 27، ص 33، موسسه آلالبیت:.) از این رو، آن چه دربارة نماز در قرآن آمده، وجوب و بعضی مسئلههای کلی آن است; اما دربارة تعداد رکعتها، بلند یا آهسته خواندن نماز، وقتهای نماز و بسیاری جزئیات آن، لازم است به روایات امامان معصوم: رجوع کنیم. شخصی به نام ابیبصیر میگوید: به امام صادقعرض کردم، مردم میگویند: چرا از حضرت علیو اهلبیت او، نامی در قرآن کریم نیامده است؟ امام فرمود: "به کسانی که چنین اعتراضی میکنند، بگویید: به همان دلیل که نماز در قرآن آمده است، ولی سه یا چهار ]رکعت[ بودن آن مشخص نشده و پیامبر6 آن را برای مردم تفسیر کرده است و نیز به همان دلیل است که زکات ]در قرآن[ نازل شده، ولی مقدار آن مشخص نشده و رسول خدا آن را برای مردم تفسیر نموده است و... و این در حالی است که قرآن میفرماید: "أَطِیعُواْ اللَّهَ وَأَطِیعُواْ الرَّسُولَ وَأُوْلِی الاْ ?َمْرِ مِنکُم;(نسأ،59) از خدا و رسولش و اولی الامر اطاعت کنید." یعنی از همه دستورها، به ویژه از جزئیاتی که پیامبر اکرمو امامان معصوم: بیان میکنند، پیروی کنید.(غایة المرام، محدث بحرینی، ص 265، چاپ سنگی، حدیث سوم، باب 59، فصل دوم از مقدمه دوم.) بر این اساس، فقهای بزرگوار، احکام خدا را از راه قرآن، روایات و عقل به دست میآورند; از این رو، به یقین، آهسته یا بلند خواندن نماز، که فقها به آن فتوا دادهاند، با استفاده از روایات است; امام باقر7 در اینباره میفرماید: "اگر مردی در نمازهایی (صبح، مغرب و عشا) که باید (حمد و سوره را) بلند بخواند، از روی عمد بلند نخواند، نمازش باطل است و باید دوباره بخواند و اگر از روی سهو و فراموشی یا ندانستن حکم، بلند نخواند، نمازش درست است."(وسائل الشیعه، شیخ حر عاملی، ج 4، ص 766، داراحیأ التراث العربی.) افزون بر روایات، سیرة پیامبر اکرمو امامان معصوم: نیز بر این بوده که در نمازهای سه گانه، حمد و سوره را بلند میخواندند که این، خود بهترین دلیل است. ب ـ دربارة بلند و یا آهسته خواندن نماز، دو بحث است: 1. اگر گفته میشود بلند بخوانید، یعنی به گونهای خوانده شود که افزون بر این که خود نمازگزار میشنود، دیگران نیز بشنوند و به اصطلاح، صدا جوهر داشته باشد و اگر گفته میشود آهسته بخوانید، یعنی به گونهای بخوانید که تنها خودتان بشنوید و به اصطلاح، صدا جوهر نداشته باشد; 2. اگر گفته میشود بلند نخوانید، به این معنا است که با آواز بلند نخوانید تاشبیه داد و فریاد نباشد و شما را از حالت نمازگزار خارج نکند و اگر گفته میشود آهسته نخوانید، یعنی آن قدر آهسته نخوانید که حتی خودتان نیز نشنوید. آیة 110 سورة اسرأ، به قسم دوم مربوط است، اما دلیل قسم اول، روایاتی است که در اینباره وارد شده است که در مطالب بالا به دو نمونة آن اشاره کردیم و اگر در پاسخ پیشین گفته شده فتوای فقها در این مسئله به آیة 110 اسرأ ربطی ندارد، به این جهت است که آیة مورد نظر ،به قسم دوم مربوط است و با قسم اول ارتباطی ندارد.(ر.ک: توضیح المسائل، امام خمینی، مسئلة 992 و 1007; جواهر الکلام، نجفی، ج 9، ص 364ـ369، دارالکتب الاسلامیة / تحریر الوسیله، امام;، ج 1، ص 166، مسئله 11، مؤسسة انتشارات دارالعلم.)
اضافه کردن دیدگاه جدید