الف) نظر قرآن کریم، درباره معاشرت با نابابان (مفسدان، خیانتکاران و...) چیست؟ ب) اثرات منفی فردی و اجتماعی معاشرت با آنان چیست؟ ج) ب
الف) بیتردید عامل سازنده شخصیت انسان ـ بعد از اراده و خواست او ـ امور مختلفی است که مهمترین آنها همنشین و دوست میباشد، خداوندمتعال درباره عاقبت دوستی با افراد گمراه و ناباب میفرماید: "وَ یَوْمَ یَعَضُّ الظَّالِمُ عَلَیَ یَدَیْهِ یَقُولُ یَـَـلَیْتَنِی اتَّخَذْتُ مَعَ الرَّسُولِ سَبِیلاً # یَـَوَیْلَتَیَ لَیْتَنِی لَمْ أَتَّخِذْ فُلاَ نًا خَلِیلاً # لَّقَدْ أَضَلَّنِی عَنِ الذِّکْرِ بَعْدَ إِذْ جَآءَنِی وَ کَانَ الشَّیْطَـَنُ لِلاْ ?ًِنسَـَنِ خَذُولاً;(فرقان،27ـ29) و به خاطر بیاور روزی را که ظالم دست خویش را از شدت حسرت به دندان میگزد و میگوید: ای کاش با رسول خدا راهی برگزیده بودم، ای وای بر من! کاش فلان ]شخص گمراه[ را دوست خود انتخاب نکرده بودم! او مرا از یاد حق گمراه ساخت، بعد از آن که آگاهی به سراغ من آمده بود، و شیطان همیشه مخذول کننده انسان بوده است". براساس آیات مذکور، انسان باید از دوستی با افراد گمراه، غافل و شیطان صفت بپرهیزد.(ر.ک: نمونه، آیتاللّه مکارم شیرازی و دیگران، ج 15، ص 68ـ72، دارالکتب الاسلامیة، تهران.) همچنین از آیه 11 و 12 سوره حجرات بر میآید که انسان باید از کسانی که دیگران را مسخره و مورد عیبجویی و طعن وتهمت قرار داده و آنها را با القاب زشت و ناپسند خطاب کرده، و در امور دیگران تجسس کرده و دیگران را غیبت میکنند، پرهیز کرد.(ر.ک: همان، ج 22، ص 177ـ195.) و نیز از آیات دیگر برمیآید که با انسانهای بیایمان، مشرک، بیتقوا، منافق، دروغگو و... نباید دوست شد.(ر.ک: سوره حجرات، آیات 6ـ8، 10، 13، و... .) حضرت امام جواد7 میفرماید: "از دوستی و همنشینی بدان بپرهیز که همچو شمشیر برهنهاند، ظاهرش زیبا و اثرش بسیار زشت است."(بحار الانوار، علامه مجلسی;، ج 71، ص 198، مؤسسة الوفأ، بیروت.) ضمناً دربارة نهی و تحریم دوستی با یهود و نصارا، کافران و منافقان به آیات: 51 مائده، 13 ممتحنه، 118 و 28 آل عمران، 89 و 139 نسأ و 1 ممتحنه مراجعه شود. ب) برخی از اثرات منفی دوستی با نابابان عبارت است از: 1. گمراه شدن; 2. آسیب رساندن به افراد و جامعه; 3. تبدیل شدن دوستیها به دشمنیها; 4. پشیمانی; 5. غافل شدن از یاد خدا و توجه به امور بیهوده و باطل; 6. تغییر سرنوشت پسندیده به ناپسند; 7. جهنمی شدن; 8. حسرت در قیامت; 9. دل مردگی; 10. خسارت سنگین; 11. خشم خداوند و... قرآن کریم، حالت انسان جهنمی را در روز قیامت بیان میکند. شخص جهنمی دستِ خویش را از شدت حسرت به دندان میگیرد و میگوید: "ای کاش با رسول خدا راهی را برگزیده بودم. ای وای بر من! کاش فلان (شخص گمراه) را دوست خود انتخاب نکرده بودم!" و بعد میگویم: "او من را از یاد حق گمراه ساخت، بعد از آن که آگاهی به سراغ من آمده بود; و شیطان همیشه مخذول کنندة انسان بوده است." امام جواد7 میفرماید: "از هم نشینی بدان بپرهیز، که هم چون شمشیر برهنهاند، ظاهرش زیبا و اثرش بسیار زشت است."(مستدرک الوسائل، محدث نوری، ج 8، ص 351، مؤسسة الالبیت:.) پیامبر اکرممیفرماید: "چهار چیز است که قلب انسان را میمیراند: تکرار گناه ـ تا آن جا که فرمود: و همنشینی با مردگان; کسی پرسید: ای رسول خدا6 مردگان کیاناند؟! فرمود: ثروتمندانی که مست ثروتاند"(وسائل الشیعه، همان، ج 20، ص 197.) قرآن کریم، میفرماید: در روز قیامت دوستان (ناباب) دشمن انسان خواهند شد: "الاْ ?َخِلآ َّءُ یَوْمَغذِ بَعْضُهُمْ لِبَعْضٍ عَدُوُّ إِلآ الْمُتَّقِینَ; (زخرف، 67) دوستان در آن روز دشمن یک دیگرند مگر پرهیزکاران." امام صادقمیفرماید: "بدانید هر دوستی که در دنیا برای خاطر خدا نباشد در قیامت تبدیل به عداوت و دشمنی میشود."(بحارالانوار، مجلسی;، ج 16، ص 227، مؤسسة الوفأ و... / ر.ک: تفسیر نمونه، آیت الله مکارم شیرازی و دیگران، ج 15، ص 71ـ74، دارالکتب الاسلامیة، ج 21، ص 110ـ112.) ضمناً به آیات 99 شعرأ، 80 مائده، 51 صافات، 22 مجادله در این باره مراجعه کنید. ج) طبق ادلة قرآنی امر به معروف و نهی از منکر، و شرایطی که مراجع بزرگوار در این باره فرمودهاند، اگر خوف از تأثیرپذیری همنشینی با بدان نباشد، و از سوی دیگر، احتمال تأثیرگذاری بر آنها باشد، وظیفه آن است که به قدر ضرورت رفت و آمد و معاشرت صورت پذیرد. اینک جهت آگاهی بیشتر مطالبی را در این زمینه (روشهای امر به معروف و نهی از منکر از دیدگاه قرآن کریم) ارائه میکنیم: در قرآن کریم، آیات متعددی دربارة امر به معروف و نهی از منکر وجود دارد که شماری از آنها عبارتند از: آیاتو 114 آلعمران، 71 و 112 توبه، 17لقمان و 41حج. خدای متعال در آیه 110 سورة آلعمران میفرماید: "شما بهترین امتی هستید که برای مردم پدیدار شدهاید; به کار پسندیده فرمان میدهید، "تأمرون بالمعروف" و از کار ناپسند باز میدارید، "و تنهون عن المنکر" و به خدا ایمان دارید..." در آیه 112 توبه آمده است: "(آن مؤمنان) همان توبه کنندگان، پرستندگان، سپاسگزاران، روزهداران، رکوعکنندگان، سجدهکنندگان، وادارندگان به کارهای پسندیده، بازدارندگان از کارهای ناپسند، و پاسداران مقررات خدایند و مؤمنان را بشارت ده." در این آیه، سلسله مراتبی در امر به معروف و نهی از منکر بیان شده که ابتدا از پند و نصیحت شروع میشود و به صورت بیاعتنایی، تنبیه ابتدایی و... تا مراحلی دشوار پیش میرود; به عبارت دیگر، از آسانترین مرحله شروع میشود و چنانچه لازم باشد تا سختترین مرحلة مجازات ادامه مییابد; البته این سیر کلی در امر به معروف و نهی از منکر است; امّا این که آسانترین مرحله و شیوههای برخورد اولیه چیست و چگونه باید این کار را شروع کرد و بدان پرداخت، آیاتی در قرآن وجود دارد که آنها را بازگو میکند. 1. خیرخواهی: آمر و ناهی باید خیرخواه شخص نصیحت شونده باشد و چنانچه در کلام ـ و اگر بتواند در عمل ـ خیرخواهی خویش را بروز دهد، اثری به مراتب بیشتر خواهد داشت. در تبلیغ دین نیز باید از روی خیرخواهی یکی از شیوههای تأثیرگذاری است. قرآن به نقل از پیامبرش میفرماید: "أُبَلِّغُکُمْ رِسَـَـلَـَتِ رَبِّی وَأَنَا لَکُمْ نَاصِحٌ أَمِین;(اعراف،68) پیغامها و رسالتهای پروردگارم را به شما ابلاغ میکنم و همانا برای شما خیرخواهی امینم." 2. جدال احسن: قرآن میفرماید: "ادْع إِلَی سَبِیلِ رَبِّکَ بِالحِکمَة وَالمَوعِظَةِ الحَسَنَة وَجَدِلهُم بِالَّتِی هِی أَحْسَن...;(نحل،125) با حکمت و اندرز نیکو به راه پروردگارت دعوت کن، و با آنها به طریقی که نیکوتر است، استدلال و مناظره نما. پروردگار تو از هر کسی بهتر میداند که چه کسی از طریق او گمراه شده و چه کسانی هدایت یافتهاند. حکمت، به معنای دانش و منطق و استدلال، و موعظه نیکو، استفاده از عواطف انسانهاست; چرا که موعظه و اندرز، بیشتر جنبة عاطفی دارد که با تحریک آن میتوان بسرعت به نتیجه مطلوب رسید. جدال احسن، در صورتی است که حق، عدالت، امانت و صدق و راستی بر آن حکومت کند و از هر گونه جسارت، توهین، تحقیر و... پرهیز شود. 3. صلابت در سخن: آمر و ناهی باید در سخن خود قاطع باشد; البته در بسیاری موارد قاطعیت با ملایمت و جدال احسن منافاتی ندارد. 4. تطابق قول و فعل: قول و فعل آمر و ناهی باید مطابق هم باشد تا مصداق آیه شریفه 44، بقره قرار نگیرد که میفرماید: "أَتَأْمُرُونَ النَّاسَ بِالْبِرِّ وَ تَنسَوْنَ أَنفُسَکُم; آیا مردم را به نیکی امر میکنید و خودتان را فراموش میکنید (خود آن را ترک میکنید)..." تطابق قول و فعل در راهنما و موعظهکننده از نظر روانشناسی بسیار مهم و چه بسیار مواردی که همین تطابق قول و عمل ـ بدون این که چیز دیگری ضمیمه شود ـ خود موجب هدایت و ارشاد دیگران میشود. 5. رهنمودهای روانشناسی: روانشناسان، با استفاده از تجربه به نکاتی در زمینه هدایت و پرورش و چگونگی و راهبردهای آن رسیدهاند که آگاهی از آنها در پیشبرد تکریم شخصیت مخاطب مؤثر است. قبل از برخورد و نصیحت، میتوان نکات مثبتی از اخلاق، درس، ورزش، و... را از مخاطب به زبان آورد و وی را به خاطر آن تمجید کرد; آنگاه تذکر داد که چنین شخصیتی (مثلاً در رتبه علمی و یا سطح ورزشی) شایسته نیست چنین کار ناپسندی را مرتکب شود و... ضمناً از آیات 6ـ9 ممتحنه استفاده میشود: حتی با مشرکان و کافران که احتمال تأثیر و آوردن اسلام میدهد مانعی ندارد معاشرت کنید، تا این مهم اتفاق بیافتد.
اضافه کردن دیدگاه جدید