الف‌: دربارة "خمس‌" اطلاعات کامل بدهید و بگویید منبع رسمی آن در قرآن و احادیث چیست‌؟ ب‌: منظور از به روز بودن موارد "خمس‌" چیست‌؟ ج‌: علت اخ

الف‌: قرآن کریم می‌فرماید: "وَاعْلَمُوَّاْ أَنَّمَا غَنِمْتُم مِّن شَی‌ْءٍ فَأَن‌َّ لِلَّه‌ِ خُمُسَه‌ُو وَلِلرَّسُول‌ِ وَلِذِی الْقُرْبَی‌َ وَالْیَتَـَمَی‌َ وَالْمَسَـَکِین‌ِ وَابْن‌ِ السَّبِیل‌ِ إِن کُنتُم‌ْ ءَامَنتُم بِاللَّه‌ِ وَمَآ أَنزَلْنَا عَلَی‌َ عَبْدِنَا یَوْم‌َ الْفُرْقَان‌ِ یَوْم‌َ الْتَقَی الْجَمْعَان‌ِ وَاللَّه‌ُ عَلَی‌َ کُل‌ِّ شَی‌ْءٍ قَدِیرٌ ;(انفال‌،41)، و بدانید هر گونه غنیمتی به شما رسد خمس آن برای خدا و برای پیامبر و برای ذی القربی و یتیمان و مسکینان و واماندگان در راه است‌; اگر شما به خدا و آن چه بر بندة خود در روز جدائی حق از باطل‌، روز درگیری دو گروه (با ایمان و بی‌ایمان یعنی روز جنگ بدر) نازل کردیم‌، ایمان آورده‌اید، و خداوند بر هر چیزی قادر است‌." از امام صادق‌پرسیدند: حق امام در اموال مردم چیست‌؟ فرمود: "فی‌ء، انفال وخمس‌; پس هر چیزی که داخل در فی‌ء، انفال‌، خمس و یا غنیمت بشود، خمس آن را باید بپردازند; چون خداوند متعال‌، می‌فرماید: "وَاعْلَمُوَّاْ أَنَّمَا غَنِمْتُم‌... ." و...(نورالثقلین‌، العروسی الحویزی‌، ج 3، ص 50، مؤسسة التاریخ العربی‌.) "غنیمت‌" از ریشة "غنم‌" به معنای گوسفند است‌; سپس در هر چیزی که انسان از دشمن و یا غیر دشمن بدون مشقت زیاد به دست آورد، به کار رفته است‌.(مفردات‌، راغب اصفهانی‌، ص 615، نشر دارالقلم‌، سوریه‌.) در کاربردهای معمولی نیز "غنیمت‌"، هم چون "غرامت‌"، معنای وسیعی دارد; و به هر گونه درآمد قابل ملاحظه‌ای گفته می‌شود; امام علی‌می‌فرماید: "به خدا سوگند، از دنیای شما طلایی نیندوختم و از غنایم و درآمدهای آن اندوخته‌ای فراهم نکردم‌." از مطالب فوق استفاده می‌شود، هر چند آیة وجوب‌ِ خمس‌، دربارة غنائم جنگی است‌، امّا معنای عام دارد; و هر گونه درآمدی را مشمول وجوب خمس می‌کند. قابل توجه این که‌، احکام‌ِ قابل توجهی (مانند: خمس‌، نماز، روزه‌، حج و...) وجود دارد که قرآن کریم قسمتی از آن را بیان کرده است‌; و بخش دیگر و جزئیات بیشتر آن را به پیامبر اکرم‌و امامان معصوم‌: واگذار نموده است‌. و هیچ مانعی ندارد که مفهوم آیه معنایی کلی و عمومی داشته باشد، و در عین حال مورد نزول آیه‌، غنایم جنگی که یکی از موارد این حکم کلی است بوده باشد. و این گونه احکام در قرآن و سنت فراوان است‌. ضمناً، خداوند متعال همگان را امر کرده است که‌: "وَ مَآ ءَاتَغ‌کُم‌ُ الرَّسُول‌ُ فَخُذُوه‌ُ وَ مَا نَهَغکُم‌ْ عَنْه‌ُ فَانتَهُوا;(حشر،7) هر چه پیامبر6 برای شما می‌آورد بگیرید و هر چه از آن نهی می‌کند خودداری کنید." مراجع تقلید، دربارة این که هر نوع درآمدی خمس دارد می‌فرمایند: هرگاه انسان از تجارت‌، صنعت‌، یا کسب‌های دیگر، مالی به دست آورد، چنان چه از مخارج سال خود او و عیالاتش زیاد بیاید، باید خمس‌، یعنی پنج یک آن را به دستوری که گفته شده است بدهد. و در هفت چیز خمس واجب می‌شود: منفعت کسب‌، معدن‌، گنج‌، مال حلال مخلوط به حرام‌، جواهری که به واسطة غواصی یعنی فرو رفتن در دریا به دست می‌آید، غنیمت جنگ و زمینی که کافر ذمی از مسلمان بخرد.(توضیح المسائل مراجع‌، ج 2، ص 13، دفتر انتشارات اسلامی / ر.ک‌: تفسیر نمونه آیت الله مکارم شیرازی و دیگران‌، ج 7، ص 171 ـ 185، دارالکتب الاسلامیه‌.) ب‌: منظور از به روز کردن موارد خمس این است که اموال و اجناسی که مشمول خمس می‌شود می‌بایست به قیمت روز حساب شود; نه به قیمتی که قبلاً خریده است‌.(استفتأ تلفنی از دفتر مقام معظم رهبری در قم‌.) ج‌: اختلاف مبنائی در برخی احکام فقهی بین اهل سنت و شیعه‌، نه تازگی دارد و نه به این مورد خاصی منحصر می‌شود; بکله موارد اختلاف فراوان دیده می‌شود. غالب اختلاف‌ها به نوع استنباط و ابزار استنباط برمی‌گردد، علاوه بر این که مبانی کلامی و اعتقادی نیز، نقش مهمی در این امر دارد. مثلاً کسی که در همه جا ظاهر آیات قرآن را حجت بداند، بدون این که آیات دیگر را با ظاهر این آیه بسنجد، به هنگام مشاهده "یَدُ اللَّه‌ِ فَوْق‌َ أَیْدِیهِم‌;(فتح‌،10)، و دست خدا بالای دست آن‌ها است‌." می‌گوید: خدا دست دارد، پس خدا جسم است‌. در حالی که مراد از این جمله قدرت مطلقة خداوند است‌. وقتی با این دیدگاه کلامی و اعتقادی‌، وارد میدان فقه می‌شود، بدیهی است که برداشت‌هائی مطابق با مبانی کلامی خود داشته باشد; بر خلاف آن کسی که چنین اعتقادی ندارد. یا اگر ما در استنباطات فقهی قیاس‌، استحسان و... را ملاک و معیار قرار دهیم‌، همان گونه که اهل سنت چنین هستند، بدیهی است که در فتوا، مطابق همین معیارها فتوا بدهیم‌. لذا این امور منشأ اختلاف با فقهأ شیعه شد که هرگز قیاس و استحسان را در استنباطات فقهی دخالت نمی‌دهند. اما اختلاف بین شیعه و سنی دربارة خمس‌: امامان معصوم‌: و فقهأ شیعه واژة "غنیمت‌" را به معنای عام گرفته‌اند، که هرگونه فایده‌ای که از طریق کسب و تجارت‌، گنج و معدن و... به دست می‌آید، را در بر می‌گیرد: امام هادی‌می‌فرمایند: غنیمت‌، به فوائد، غنائم‌، جائزه‌، میراثی که پدر آن را حساب نکرده‌، مالی که از دشمن اخذ می‌شود، مالی که صاحب آن شناخته نشده است‌، و اموالی که شیعیان از قوم خرّمیة فاسق گرفته‌اند، گفته می‌شود."(وسائل الشیعه‌، شیخ حر عاملی‌;، ج 9، ص 501، مؤسسة آل البیت‌:.) اما اهل سنت‌، اگر چه معنای غنیمت را در لغت عام گرفته‌اند، و از نظر معنای لغوی با فقهأ شیعه مشترک اند، اما از نظر فقهی‌، اکثر آن‌ها خمس را فقط در غنائم جنگی‌، معادن و گنج‌ها واجب می‌دانند. دربارة غنائم‌، دلیل‌شان این است که‌، آیات قبل و بعد آیة 41 انفال در زمینة جهاد است‌; و همین قرینه است که آیة غنیمت نیز اشاره به غنایم جنگی باشد. و دربارة معادن و گنج‌ها، به احادیثی از پیامبر اکرم‌تمسک می‌کنند. از جمله پیامبر اکرم‌می‌فرماید: "کسی که دارای طلا و نقره است و حقش را ادا نمی‌کند در روز قیامت آتشی او را فرا می‌گیرد و... ."(المغنی‌، ابن قدامه‌، ج 2، ص 596، دارالفکر.) البته‌، فقهأِ اهل سنت‌، خمس در معادن و گنج‌ها را مشروطاً واجب می‌دانند. که بیان آن شرطها از حوصلة این پاسخ نامه خارج است‌. علت یا علل این اختلافات در مطالب قبل اجمالاً بیان شد.(ر.ک‌: تفسیر نمونه‌، همان‌، ص 178ـ181; کتاب الخلاف فی الفقه‌، شیخ طوسی‌;، ج 1، ص 355، چ رنگین‌، تهران‌; تفسیر المیزان‌، علامه طباطبائی‌;، ج 9، ص 89، انتشارات جامعة مدرسین‌.) ح‌: در اصل وجوب خمس مانند نماز، روزه‌، و... تردیدی نیست‌، زیرا هم قرآن امر به این عمل واجب کرده است‌، و هم روایات متعدد در این باب وارد شده است‌; آیه و روایت مذکور در بند (الف‌) پاسخ‌، به عنوان نمونه بیان شده است‌. اما ممکن است در برخی جزئیات‌، از حیث استنباط حکم‌، اختلافاتی باشد; که این اختلافات بسیار اندک است‌. در عین حال آن چه مرجع تقلید فتوا داده باشد، برای مقلد حجت است‌; و اگر طبق آن عمل نکند، معذور نخواهد بود; اعم از این که مرجع تقلید، استنباطش مطابق با واقع باشد یا نباشد; زیرا، شیعه در این گونه امور قائل به مخطئه است‌، یعنی احتمال خطا در آن هست‌، اما چون وظیفة مرجع‌، استنباط احکام با استفاده از آیات‌، روایات‌، عقل و اجماع است‌، و تمام جهد و کوشش را برای فهم حکم به عمل می‌آورد، بر همگان (مقلدان او) حجیت دارد که عمل کنند. بنابراین‌، هرگز شائبه نبود دلیل قطعی ندارد، و ترک عمل مستوجب گناه خواهد بود. د: خمس دو قسم است‌: 1. سهم امام‌; 2. سهم سادات‌سهم امام حتماً باید به نائب یا نائبان خاص و عام (ولی امر مسلمین و مراجع تقلید) امام زمان‌غ برسد تا به وسیلة آن در جای صحیح خود به مصرف برسد. اما سهم سادات‌، برخی مراجع‌، معتقدند، شخص می‌تواند همة سهم سادات خود را به سادات مستحق به خصوص سادات مستحق‌ِ از فامیل بدهد. ولی بعضی مراجع معتقدند، نیمی از سادات را خود شخص می‌تواند به سادات مستحق بدهد، ولی نیم دیگر آن را در صورتی می‌تواند بدهد که اجازه بگیرد. نظر امام خمینی و مقام معظم رهبری و غالب مراجع دیگر، همین نظر اخیر است‌.(استفتأ تلفنی و حضوری از دفتر مقام معظم رهبری در قم‌.)

اضافه کردن دیدگاه جدید

کد امنیتی
This question is for testing whether or not you are a human visitor and to prevent automated spam submissions.