الف) ایمان چند درجه است و آیا ایمان اکتسابی است؟ ب) ازدیاد ایمان به چه چیزی است؟ ج) آیا تمام مؤمنان در بهشت حتی طبقه پایین عارف و عاشق خ
حقیقت ایمان تسلیم در ظاهر و باطن، در برابر حق و عبارتست از اظهار خضوع و قبول شریعت و آن چه رسول گرامیآورده و آن اعتقاد و تصدیق قلبی میباشد و امری اکتسابی است. ایمان دارای درجات و مراحلی است چنان که قرآن کریم میفرماید: "...لِیَزْدَادُوَّاْ إِیمَـَنًا مَّعَ إِیمَـَنِهِم...;(فتح،4)...تا ایمانی بر ایمانشان افزوده شود... ." آیه مذکور تأکیدی بر این حقیقت است که انسان همواره میتواند مراحل کمال و درجات ایمان را بپیماید. حضرت امام صادقمیفرماید: "ایمان ده درجه دارد همچون نردبان که پله پله از آن بالا میروند."(ر.ک: بحارالانوار، علامه مجلسی;، ج 66، ص 165، مؤسسة الوفأ، بیروت.) آنحضرت در حدیث دیگری میفرماید: "خداوند ایمان را بر هفت سهم تقسیم کرده: نیکی، صدق، یقین، رضا، وفا، علم و حلم، سپس آن را در میان مردم توزیع نموده، کسی که تمام این هفت سهم را دارد مؤمن کامل و متعهد است و برای بعضی از مردم یک سهم، دو سهم و بعضی سه سهم قرار داده، تا به هفت سهم میرسد." سپس امام میافزاید: "آن چه وظیفة صاحب دو سهم است، بر دوش صاحب یک سهم حمل نکنید، و آن چه مربوط به صاحب سه سهم است بر دوش صاحب دو سهم ننهید مبادا بارشان سنگین شود و به زحمت افتند."(ر.ک: الکافی، محمد بن یعقوب کلینی;، ج 2، ص 42، دارالکتب الاسلامیة / تفسیر نمونه، آیت اللّه مکارم شیرازی و دیگران، ج 22، ص 29ـ30، دارالکتب الاسلامیة، تهران.) ب) برخی از راههای زیاد شدن ایمان عبارتند از: 1. علم و آگاهی; این عامل در تقویت و افزایش ایمان مؤثر است; زیرا جهل سرچشمه کفر و بی ایمانی است و بیشتر دوزخیان جاهلان هستند. 2. عمل به دستورهای خداوند متعال; انجام واجبات و ترک محرمات و به جا آوردن مستحبات میتواند عامل افزایش ایمان باشد. حضرت امام صادقمیفرماید: "...الایمان عمل کله...; ایمان تمامیاش عمل است."(ر.ک: الکافی، همان، ص 33.) بنابراین، انسان برای زیاد شدن ایمان باید راههای عملی مانند: توبه، مشارطه، مراقبه، محاسبه و... را طی کند. 3. مبارزه با وسوسههای شیطان; قرآن کریم میفرماید: "...وَ لاَ تَتَّبِعُواْ خُطُوَ َتِ الشَّیْطَـَنِ إِنَّهُو لَکُمْ عَدُوُّ مُّبِینٌ ;(بقره،168)... و از گامهای شیطان پیروی نکنید چه این که دشمن آشکار شماست." 4. مبارزه با هواهای نفسانی; خداوند متعال میفرماید: "...ولا تَتَّبِعِ الهَویَ فَیُضِلَّکَ عَن سَبیلِ اللّهِ اِنَّ الَّذینَ یَضِلّونَ عَن سَبیلِ اللّهِ لَهُم عَذابٌ شَدیدٌ بِما نَسوا یَومَ الحِساب ;(ص،26)...و از هوای نفس پیروی مکن که تو را از راه خدا منحرف سازد، کسانی که از راه خدا گمراه شوند، عذاب شدیدی به خاطر فراموش کردن روز حساب دارند." ج) همة مؤمنان بهشتی دربهشت در کمال و نهایت آسایش در جوار رحمت حق به پروردگار خویش عشق میورزند و هر چه در آن جا هست خوبی محض است، و بندگان مؤمن در تمام درجات و هر کس نسبت به درجهای کهدر آن قرار دارد نسبت به خداوند متعال دارای معرفت و شناخت است و به نسبت مقام و درجه خود، حجابی بین او و خداوند متعال نیست; ولی درجات پایینتر نسبت به درجات بالاتر، میتوان گفت که به نسبت تفاوت مابین این درجات، حجاب وجود دارد. قرآن کریم میفرماید: "وُجُوهٌ یَوْمَغذٍ نَّاضِرَة # إِلَیَ رَبِّهَا نَاظِرَةٌ ;(قیامت،22و23) در آن روز صورتهایی شاداب و مسرور است و به پروردگارش مینگرد!" بنابراین، بهشتیان به خداوند نگاه میکنند، ولی نگاهی با چشم دل و از طریق شهود باطن است. پیامبر اکرممیفرماید: "هنگامی که اهل بهشت وارد بهشت میشوند، خداوند متعال میفرماید: چیز دیگری میخواهید بر شما بیفزاییم؟ آنها میگویند: آیا روی ما را سفید نکردی؟ ]و همه چیز به ما ندادی[ آیا ما را وارد بهشت ننمودی؟ و رهایی از آتش نبخشیدی؟ در این هنگام حجابها کنار میرود ]و خداوند را با چشم دل مشاهده میکنند و در آن حال چیزی محبوبتر نزد آنان از نگاه به پروردگارشان نیست."[(ر.ک: تفسیر قرطبی، محمد بن احمد الانصاری القرطبی، ج 8، ص 330، مؤسسة التاریخ العربی، بیروت.)
اضافه کردن دیدگاه جدید