الف) آیا اصالت طرف مقابل، تأثیری در ازدواج دو نفر با هم دیگر دارد یا خیر؟ ب) ازدواج چه تأثیری در زندگی دو فرد دارد؟
الف ـ یکی از شرایط اساسی و حتمی برای ازدواج، اصالت و نجابت طرف مقابل است; البته روشن است که منظور از شرافت و اصالت خانوادگی، شهرت و ثروت و موقعیت اجتماعی نیست، بلکه منظور نجابت، پاکی و داشتن خانواده خوب است. گفته شد که اصالت طرف مقابل تأثیر به سزایی در زندگی فرد دارد و به دلایل زیر، عاقلانه نیست که انسان از این اصل چشمپوشی کند: 1. طرف مقابل، از هر نوع خانوادهای که باشد، شاخه و جزئی از آن خانواده است و از ریشههای همان درخت (خانواده)، تغذیه کرده است. مسلم است که بسیاری از صفات اخلاقی، روحی، عقلی و جسمی آن خانواده و فامیل، از راه وراثت و تربیت و محیط و عادات، به این فرد منتقل شده است. پیامبر اکرم میفرمایند: "در دامن و خانواده شایسته ازدواج کنید، زیرا عِرْق (نطفه و ژنها) تأثیر میگذارد.".( مکارم الاخلاق، حسن بن فضل طبرسی، ص 197، انتشارات شریفی. ) 2. انسان، به طور حتم، با خانواده همسر رابطه، خواهد داشت و جدایی از آن ناممکن است. بنابراین باید با آنان یک عمر معاشرت و زندگی کند. بدیهی است که اصالت یا عدم اصالت آنها در زندگی تأثیر میکند و گاهی عدم اصالت خانواده همسر، انسان را "زجرکش" و از زندگی بیزار میکند. 3. بدنامی یا خوشنامی همسر و خانواده او، تا آخر عمر همراه انسان است و تحمل بدنامی آنان، بسیار مشکل است. 4. صفات و خصوصیات آنان، در فرزندان آینده، تأثیر دارد; پیامبر اکرم میفرمایند: "بنگرید چه کسی را به همسری بر میگزینید، زیرا فرزندان، شبیه و مانند داییهایشان میشوند."( عوالی اللئالی، ابن ابی جمهور احسایی، ج 3، ص 301، انتشارات سیدالشهدأ. ) البته ناگفته نماند، در همه جا و همه موارد استثناهایی وجود دارد و گاهی اتفاق میافتد که در "منجلاب"، "گلی" میروید. آنچه بیان شد، بر مبنای "اغلب" و "اکثریت" است; بنابراین، اگر برای کسی یقین حاصل شد که اصیل نبودن فرد تأثیری در زندگیاش نخواهد داشت، میتواند با او ازدواج کند. امّا این کار، کار هر کس نیست.( جوانان و انتخاب همسر، علی اکبر مظاهری، ص 115، دفتر تبلیغات اسلامی حوزه علمیه قم. ) ب) ازدواج اثرات متعددی بر زندگی شخص میگذارد. برخی از آنها عبارتند از: 1. ازدواج مایه آرامش زن و شوهر است: "و از نشانههای او این است که از ]نوع[ خودتان، همسرانی برای شما آفرید تا بدانها آرام گیرید، و میانتان دوستی و رحمت نهاد. آری، در این ]نعمت[ برای مردمی که میاندیشند، قطعاً نشانههایی است." (روم، 21) 2. نحوة آفرینش انسان به گونهای است که مرد و زن مکمل یکدیگرند، و این مهم، فقط با ازدواج تحقق مییابد: "هنَّ لباسٌ لکم و أنتم لباسٌ لهنَّ; (بقره، 187) آنان برای شما لباسی هستند و شما برای آنان لباسی هستید." همانگونه که لباس، انسان را از سرما و گرما و خطر برخورد اشیا به بدن حفظ میکند و عیوب او را میپوشاند و زینتی برای تن آدمی است، دو همسر نیز یکدیگر را از انحرافات حفظ میکنند; عیوب هم را میپوشانند، و وسیلة راحتی و آرامش یکدیگرند، و نیز هر یک، زینت دیگری محسوب میشوند.( برگرفته از تفسیر نمونه، ناصرمکارم شیرازی با همکاری جمعی از نویسندگان، ج 1، ص 650، دارالکتب الاسلامیة. ) 3. نیاز انسان به ازدواج، امری فطری و طبیعی و بر حسب تکوین است، و تشریع اسلامی نیز بر این امر تکوینی تطابق دارد; یعنی نحوة آفرینش انسان به گونهای است که خواه ناخواه، به جنس مخالف و ارضای غریزة جنسی نیاز دارد و خداوند متعال نیز انسان را دقیقا برای پاسخگویی به این نیاز طبیعی و فطری، به ازدواج امر فرموده است; بنابراین، تشریعِ ازدواج، مطابقِ نیاز فطری و طبیعی انسان است: "وَ أنْکِحوا الأَیَمَی منکم و الصّلِحیِنَ من عبادِکُم وَ إِمَائکُم; (نور، 32) به همسران خود، و غلامان و کنیزان درستکارتان همسر دهید." بدیهی است که پاسخ به نیازهای فطری، انسان را به تکامل خواهد رساند و عدم پاسخگویی به آن، یقیناً سدّی در مقابل تکامل انسان است. 4. در سایة ازدواج مشروع: طغیانها، هیجانات درونی، جوششهای غریزه، بیقراریها، چشمچرانیها، هوسهای آلوده که نقش مخرّبی در به خطر انداختن امنیّت روانی انسان دارند، مهار میشوند: "وَ لْیَسْتَعْفِفِ الَّذِینَ لاَ یَجِدُونَ نِکَاحًا حَتَّیَ یُغْنِیَهُمُ اللَّهُ مِن فَضْلِه;(نور،33) و کسانی که ]وسیله[ زناشویی نمییابند، باید عفت ورزند، تا خدا آنان را از فضل خویش بینیاز گرداند." از این آیه شریفه فهمیده میشود که ازدواج، سبب عفت انسان میشود و گویا عفت ازدواج کنندگان تضمین شده است; چرا که امر به عفاف را متوجه کسانی گردانیده که قدرت ازدواج ندارند. 5. ازدواج، انسان را از گمراهی، بیهدفی، بیتعهدی، دربهدری و نابسامانی میرهاند; چه بسیار اشخاصی دیده میشوند که قبل از ازدواج، به اصول اخلاقی، دینی و اجتماعی، چندان پایبند نیستند و نوعی سبک سری و بیمبالاتی و هرزگی بر رفتار و اخلاق آنان حاکم است، اما پس از ازدواج، اخلاق و رفتارشان تغییر کرده، متین و باوقار شده و نوعی متانت و بزرگواری در رفتارشان پدیدار میشود; چنان که در گزارشهای خبری، نظرسنجیها نشان داده است که افراد متأهل، به مسائل اعتقادی و آیندة کشور خود بیشتر پایبندند.( ر. ک: تشکیل خانواده در اسلام، دکتر علی قائمی / جوانان و انتخاب همسر، علی اکبر مظاهری. ) 6. برنامهریزان اقتصادی بر این باورند که دستیابی به رفاه و توسعه جامعه و افراد در سایه تشکیل خانواده، آسانتر است. "بی همسران خود، غلامان و کنیزان درستکارتان را همسر دهید، اگر تنگدست هستند، خداوند آنان را از فضل خویش بی نیاز خواهد کرد و خدا گشایشگر است."(نور،32)
اضافه کردن دیدگاه جدید