از نظر قرآن، هدف و فلسفة فرستادن پیامبران، برپا کردن قسط و عدل در جامعه است، لطفاً این مطلب را بیشتر توضیح دهید.
قرآن کریم هم انبیا را مأمور به برپاکردن قسط و عدل میداند:"قُل اَمَرَ رَبّی بِالقِسطِ واَقیموا وُجوهَکُم عِندَ کُلِّ مَسجِدٍ وادعوهُ مُخلِصینَ لَهُ الدّینَ کَما بَدَاَکُم تَعودون;(اعراف، 29) بگو پروردگارم به قسط امر کرده است." ; "... و بگو: به هر کتابی که خدا نازل کرده ایمان آوردهام و مأمورم در میان شما عدالت کنم." (شوری،15); "... و اگر داوری میکنی، پس به عدالت در میانشان حکم کن که خداوند دادگران را دوست میدارد." (مائده،42) و هم قیام به قسط و عدل را از همة مؤمنان خواسته است: "ای کسانی که ایمان آوردهاید، همواره برای خدا قیام کنید، و از روی عدالت گواهی دهید! دشمنی با جمعیتی، شما را به گناه و ترک عدالت نکشاند، عدالت کنید که به پرهیزگاری نزدیکتر است، و از معصیت خدا بپرهیزید که از آنچه انجام میدهید، با خبر است." (مائده،8);"خداوند به شما فرمان میدهد که امانتها را به صاحبانش بدهید، و هنگامی که میان مردم داوری میکنید، به عدالت داوری کنید! خداوند اندرزهای خوبی به شما میدهد، خداوند شنوا و بیناست"(نسأ،58) و از دیگر سو، قیامِ مردم به قسط و عدل را هدف تمام رسالتها میشمارد:"لَقَد اَرسَلنا رُسُلَنا بِالبَیِّنـَتِ واَنزَلنا مَعَهُمُ الکِتـَبَ والمیزانَ لِیَقومَ النّاسُ بِالقِسطِ واَنزَلنَا الحَدیدَ فیهِ بَأسٌ شَدیدٌ ومَنـَفِعُ لِلنّاسِ ولِیَعلَمَ اللّهُ مَن یَنصُرُهُ ورُسُلَهُ بِالغَیبِ اِنَّ اللّهَ قَویُّ عَزیز...;(حدید،25) ما رسولان خود را با دلایل روشن فرستادیم، و با آنها کتاب ]آسمانی[و میزان ]شناسایی حق از باطل و قوانین عادلانه [ نازل کردیم تا مردم قیام به عدالت کنند;..." خداوند انبیا را فرستاد و آنها را با بینات و کتاب و میزان همراه کرد و این سه، امکانات رسولان خدا در فراهم کردن زمینه انتخاب صحیح برای انسانها و قیام آنها به قسط و عدل میباشد. بینات آیاتی هستند که درک و فهم آنها برای بیسوادها هم ساده بود: هُوَالَّذی بَعَثَ فِی الاُمّیّینَ رَسولاً مِنهُم یَتلوا عَلَیهِم ءایـَتِهِ ویُزَکّیهِم ویُعَلِّمُهُمُ الکِتـَبَ والحِکمَةَ واِن کانوا مِن قَبلُ لَفی ضَلـَلٍ مُبین;(جمعه،2) او کسی است که در میان جمعیت درس نخوانده رسولی از خودشان برانگیخت که آیاتش را بر آنها میخواند، و آنها را تزکیه ]پاک[ میکند، و به آنها کتاب و حکمت میآموزد... ." کتاب، همان کتب آسمانی تورات و انجیل و زبور و قرآن است و یا غیر از آن، که دستورها و تکالیفی را در برمیگرفته است، زیرا تمام انبیا کتاب آسمانی نداشتند; مانند: "کُتِبَ عَلَیکُمُ الصّیامُ"(بقره،183) یا "کُتِبَ عَلَیکُمُ القِتالُ"(بقره،216) "رَسولٌ مِنَ اللّهِ یَتلوا صُحُفـًا مُطَهَّرَه # فیها کُتُبٌ قَیِّمَه" (بینه،2ـ3) و میزان، وسیلة سنجش تکالیف و یا حق از باطل است. انسان آزاد و مختار، بعد از آشنایی با این سه (بینات و کتاب و میزان)، در فضایی که راه رشد از گمراهی روشن شده، میتواند بدون اکراه، به انتخاب صحیح روی آورد: "لا اِکراهَ فِی الدِّینِ قَد تَبَیَّنَ الرُّشدُ مِنَ الغَیِّ"(بقره،256) در دین اکراهی نیست،]زیرا[ راه درست از راه انحرافی، روشن شده است... ." هم چنین میتواند خود روی پای خویش بایستد و به قسط و عدل قیام کند، و همراه و همپای رسولان خدا باشد. قیام مردم به قسط و عدل، تنها هدف از ارسال رسولان الهی نیست، و قرآن، اهداف دیگری را در این باره مطرح میفرماید; مانند: تلاوت آیات وتزکیه و تعلیم کتاب و حکمت که در آیة 2 سوره جمعه بیان آن گذشت، یا امر به معروف و نهی از منکر، بیان حلال و حرام الهی، رهایی انسانها از قید بندگی غیر خدا، که در آیه 157 سورة اعراف به این اهداف اشاره شده است:"...]همان پیامبری که[ آنان را به کار پسندیده فرمان میدهد، و از کار ناپسند باز میدارد، و برای آنان چیزهای پاکیزه را حلال و چیزهای ناپاک را بر ایشان حرام میگرداند. و از ]دوش[ آنان قید و بندهایی را که بر ایشان بوده است، برمیدارد...".
اضافه کردن دیدگاه جدید