از كجا مى گویید در حال حاضر باز هم قرآن ناقص نیست؟

هر چه از احكام و قوانین الهى قرار بود به بشر عرضه شود، توسط دین خاتم الانبیاء(صلى الله علیه وآله وسلم) آمده و همگى طى مراحلى زمان بندى شده بر آن حضرت نازل و به اتمام رسید. ظهور دین اسلام با علائم جاودانگى آن و پایان یافتن دفتر نبوت توأم بوده است. مسلمانان همواره ختم نبوت را امرى واقع شده تلقّى كرده اند، قرآن نیز آیین اسلام را كامل ترین دین الهى و خاتم ادیان الهى دانسته و پیامبر اسلام را خاتم انبیاء معرفى نموده و كتاب او را جامع ترین و كامل ترین و جاودانه مى داند.o از جمله آیاتى كه بر مطلب فوق دلالت مى كنند عبارتند از: 1 ـ "وَ تَمَّت كَلِمَتُ رَبِّكَ صِدقاً وَ عَدلاً لا مُبدل لِكَلِمتِهِ وَ هُوَ السَّمِیعُ العَلِیم;(انعام،115) و سخن پروردگارت به راستى و داد، سرانجام گرفته است; و هیچ تغییر دهنده اى براى كلمات او نیست، و او شنواى داناست." 2 ـ آیه اكمال: "الیَومُ أَكمَلتُ لَكُم دِینَكُم وَ اَتمَمتُ عَلَیكُم نِعمَتِى وَ رَضِیتُ لَكُمُ الإسلم دیناً..." (مائده،3). محصل معنى آیه این است: امروز (روزى كه كفار از دین شما مأیوس شدند) مجموع معارف دینى كه بر شما نازل كرده بودم را كامل نمودم و نعمتم را (یعنى نعمت ولایت) كه عبارت است از اداره و تدبیر الهى امور دینى بر شما تمام كردم; زیرا این تدبیر تا قبل از امروز با ولایت خدا و رسول صورت مى گرفت و روشن است كه ولایت خدا و رسول تا روزى مى تواند ادامه داشته باشد كه رسول در قید حیات باشد و وحى خدا همچنان بر وى نازل شود; اما براى دوره بعد از انقطاع وحى دیگر رسولى میان مردم نیست تا از دین خدا حمایت كند، بر خداست كه براى ادامه تدبیر كسى را نصب كند ]و او همان ولى امر بعد از رسول است كه اداره كننده امور دین و سرپرست مردم مى باشد[.o در این زمینه آیات بسیارند كه جهت اختصار به ذكر آدرس آنها اكتفا مى كنیم (40/احزاب، 143/بقره، 68/آل عمران، 48/مائده، 13/شورى و...)براى روشنایى بیشتر بحث به نكات زیر كه مطلب را تأیید مى كند توجه فرمایید: 1ـ مدتى پس از آخرین آیاتى كه بر حضرت نازل شد هنوز ایشان در قید حیات بودند ولى نزول وحى به اتمام رسیده و به خاموشى گراییده بود.o پس اگر بر فرض عمر شریف حضرت بیشتر از این هم به طول مى انجامید تأثیرى در نزول و قطع شدن نزول وحى قرآنى نداشت اگرچه وحى غیر قرآنى ممكن بوده و حضرت از طریق جبرائیل به منبع وحى مرتبط بود (نظیر احادیث قدسى). 2ـ كلیه آیات قرآن در دو مرحله و دو بار بر آن حضرت نازل شد، یكى نزول تدریجى و دیگرى نزول دفعى، نخست تمام قرآن به صورت دفعى و به یكباره بر قلب آن حضرت نازل گردید; یعنى همه احكام یكجا نازل شدند، سپس طى مدت 23 سال به تدریج در مكانهاى مختلف و به مناسبتهاى مختلفى همان آیاتى كه یكجا بر قلب آن حضرت نازل شده بود دوباره نازل گردیدند.o و چون همه آنچه در نزول دفعى نازل شده بود در نزول تدریجى هم نازل شد (1/قدر، 185/بقره، 3/دخان و...) درمى یابیم كه اگر عمر پیامبر بیشتر هم مى شد باز آیه اى نبود تا نازل شود. 3ـ آیاتى كه در صورت ادامه عمر شریف ممكن بود نازل شود از دو حال خارج نیستند، یا در هدایت مردم نقش داشت یا خیر، اگر نداشت پس نزول آنها لغو بود و اگر نقش داشت، امرى است محال كه خداوند حكیم اسباب هدایت بشر را به طور كامل فراهم نكند و این با برهان لطف ثابت شده است.o بنابراین همان گونه كه از آیات نیز استفاده مى شود (115/انعام، 13/شورى و...) در این دوره از زمان بشر به مرحله اى از رشد رسیده كه بتواند همه احكام الهى را درك كند و مى تواند آزادانه بیاندیشد، مسلمانانه بیاندیشد و مسلمانانه زندگى كند. دیگر نیازى به پیامبر، دین یا كتاب آسمانى دیگر نخواهد بود و همین كاملترین راه رستگارى است.o 4ـ سخنان گهربار اهل بیت(علیهم السلام) نیز ما را به همین امر راهنمایى مى كند به عنوان نمونه على(علیه السلام) در نهج البلاغه مى فرماید: همه پیامبران به حكم این كه مقدمه ظهور نبوت كلى و ختمى و قانون اساسى یگانه الهى بوده اند موظف بوده اند كه نوید اكمال و اتمام دین را در این دوره به امتهاى خود بدهندo نتیجه این كه قرآن كتابى است كامل و دین اسلام آخرین دین الهى و كاملترین آنهاست و پیامبر اسلام نیز خاتم پیامبران است و اگر عمر پیامبر اسلام هر قدر هم كه بیشتر مى شد دیگر بر قرآن افزوده نمى شد.و امروز نیز دانشمندان منصف و آگاه اقرار و اعتراف دارند كه معارف قرآن كریم براى اداره زندگى مادى و معنوى بشر و تأمین سعادت دنیا و آخرت او نقصى ندارد و مشكلى در مسیر صلاح و سعادت انسان وجود ندارد كه راه حل آن در قرآن تبیین یا اشاره نشده باشد.پاورقی:1. ر.ك: مجموعه آثار (ختم نبوت)، شهید مطهرى، ص 153 ـ 168، انتشارات صدرا / خاتمیت،2. ر.ك: المیزان، علامه طباطبایى، ج 5، ص 185، مؤسسه اعلمى للمطبوعات.3. ر.ك: التمهید فى علوم القرآن، آیت الله معرفت، ج 1، ص 96 ـ 98، نشر مركز مدیریت4. ر.ك: المیزان، همان، ج 2، ص17.5. ر.ك: كشف المراد، برهان لطف.6. ر.ك: مجموعه آثار و خاتمیت، همان و جهت اطلاع بیشتر به كتاب نقد 4، پلورالیزم دینی7. ر.ك: خطبه اول نهج البلاغه.