ازدواج

من دختری 22ساله هستم ومرجع تقلیدم آقای مکارم شیرازی هستن حدود 6سال است که با آقایی دوست هستم والان قصد ازدواج داریم من 22 سالم هست وایشون 24 سالشونه ما واقعا همدیگه رودوست داریم و در خیلی موارد به خصوص موارد جنسی واخلاقی باهم تفاهم داریم ایشون وخانوادشون باتماس به منزل ماتقاضای خاستگاری کردن اما چون من 2ترم از درسم مونده پدرم گفت نه البته فکر میکنم این فقط یه بهونه برای پدرمه ایشون ندیده ونشناخته میگه نه ولی ما انقدر همودوست داریم که به هیچ وجه نه من نه اون تصمیم نداریم پا پس بکشیم پدرم هم اصلا حاضر نیست راجبه ازدواج من حرفی بزنه یا نظرم رو بپرسه من واقعا دارم دیونه میشم فشار زیادی از جهت روحی و... روی هردوی ماست
ما حتی 1روزم نمیتونیم باهم حرف نزنیم
من نمیخوام گناهی بکنم اما ازنظر عاطفی شدیدا بهم وابسته هستیم ک هیچکاریشم نمیشه کرد خیلی سعی میکنیم نمازوقرآن میخونیم اما فایده نداره ما نمیخوایم بهم نامحرم باشیم اما هرگناهی ک تواین مدت بکنیم پای پدره منه ون ازش نمیگذرم
به نظر شما چطور پدرم رو باید راضی کرد
من باید چیکار کنم؟؟حتی اون آقا راضی شدبره محل کار پدرم والتماس کنه تا1سالی که درسم تموم میشه نامزد باشیم اما مامانم میگه اینکار کماله پر رویی وگستاخیه وآبروی پدرم میره
مامانمم ازترس آینده من راضی نمیشه با بابام صحبت کنه
توروخدا شما یه راحی رو جلوی پای ما بذارین؟
من چطوربابام روراضی کنم
این آقا پول واسه شروع زندگی داره کار داره خانوادش هم پشتمونن فقط دیپلمس ومن لیسانس که این برای من هیچ ارزشی نداره چون انقدرخودش وخانوادش خوبن که دیپلمش توش گمه
کمکون کنید و تروبه همین ماهای عزیز ووجود مبارکه امام حسین دعامون کنید
نفسه شما حقه
التماس دعا