آیا می‌توان گفت که انسان دارای دو بُعد "اجتماعی‌" و "انزواطلبی‌" است‌؟

گاهی دو میل و رفتارِ متقابل در انسان دیده می‌شود، ولی هر دو یا لازم نیست و یا ممکن نیست که وجود بُعدی را در انسان کشف کنند. این دو رفتار در سؤال نیز از مواردی است که امکان ندارد هر دو را به فطرت انسان برگردانیم‌، زیرا فطرت‌، بر رفتارها و هنجارهای صحیح سرشته شده است‌: "فَأَقِم‌ْ وَجْهَکَ لِلدِّین‌ِ حَنِیفًا فِطْرَت‌َ اللَّه‌ِ الَّتِی فَطَرَ النَّاس‌َ عَلَیْهَا;(روم‌،30) پس روی خود را متوجه آیین خالص پروردگار کن‌; این فطرتی است که خداوند، انسان را بر آن آفریده است‌." با توجه به این که رفتار اجتماعی انسان‌، رفتاری برخاسته از فطرت و سرشت او است و این امر، هم از نظر علوم الهی و هم از نظر علوم انسانی‌، امری مسلّم و واضح است‌، کشف می‌کنیم که رفتار "انزواگرایی‌"، رفتاری مبتنی بر ویژگی‌های فردی و برخی شرایط محیطی است‌. قرآن کریم با عناوینی‌، چون "قوم‌" (اعراف‌،159)، "امت‌" (انعام‌،108)، "اُناس‌"(اسرأ،71)، "قریه‌" (یوسف‌،82) و مانند این تعبیرها ـ که در سرتاسر قرآن وجود دارد ـ به مظاهر بُعد اجتماعی انسان اشاره می‌کند. امّا جالب است بدانیم‌، رفتار دیگری نیز در انسان وجود دارد که هر چند غیر فطری است‌، ولی از رفتارهایی محسوب می‌شود که انسان برای دست‌یابی به برخی حوائج خود، به آن نیاز دارد، و آن گرایش به "خلوت‌نشینی‌"است‌، که انسان برای محاسبة نفس و تصفیة باطن و عبادت پروردگار متعال و اتصال با او، به آن نیاز دارد. این رفتاری است که انسان با اختیار، آن را انجام می‌دهد تا به یک سری کمالات دست پیدا کند، که از جمله آن‌ها، کمال عبادت است‌; به همین جهت‌، قرآن‌، عبادت و خلوت‌های نیمه شب را برای انسان ضروری می‌داند و آن را می‌ستاید: "وَ الَّذِین‌َ یَبِیتُون‌َ لِرَبِّهِم‌ْ سُجَّدًا وَ قِیَـَمًا ;(فرقان‌،64) آن‌ها کسانی هستند که شبان‌گاه‌، برای پروردگارشان سجده و قیام می‌کنند."; "إِن‌َّ نَاشِئَة‌َ الَّیْل‌ِ هِی‌َ أَشَدُّ وَطْ ?‹ًا وَ أَقْوَم‌ُ قِیلاً ;(مزمل‌،6) مسلّماً نماز و عبادت شبانه‌، پابرجاتر و با استقامت‌تر است‌." البته چنان که هر رفتاری ممکن است به افراط و تفریط و انحراف کشانده شود، این رفتار مهم‌ّ انسانی نیز از این امر مستثنا نیست و اگر در حدّ تعادل نگه داشته نشود، مبتلا به این آفات می‌شود. خلوت‌گرایی‌، زمانی که به افراط کشانده شود و یا به عنوان یک ناهنجاری رفتاری بروز کند، "انزوا" پدید می‌آید. و زمانی که از مسیر واقعی و صحیحش منحرف شود، "رهبانیّت‌" نامیده می‌شود که اسلام آن را رد کرده است‌. پیامبر6 می‌فرماید: "در اسلام‌، رهبانیت وجود ندارد."(مجمع البحرین‌، طریحی‌، مادة رهب‌.) رهبانیت‌، پشت پا زدن به وظایف انسان در اجتماع‌، انتخاب صومعه‌ها و دیرهای دورافتاده برای زندگی‌، و در یک کلام‌، ترک دنیا به صورت اجتماعی و مظاهر رفاهی آن است‌. اسلام با توجه به این‌که‌، تکامل معنوی و مادی انسان‌، در گرو اجتماعی زیستن و خلوت‌نشینی ـ در حدّ کسب کمالات معنوی ـ هر دو می‌باشد، با تنظیم قوانین و دستوراتی‌، هم انسان را موظف به زندگی اجتماعی و شرکت در جمعه و جماعات و غیره کرده است‌، و هم به او دستور داده تا مقداری از اوقات شبانة خود را ـ هر چند کم ـ به خلوت و توجه به نفس‌، و توجه به خداوند عالم‌، اختصاص دهد، تا دچار خودفراموشی نیز نگردد: "قُم‌ِ الَّیْل‌َ إِلآ قَلِیلاً ;(مزمل‌،2) شب را جز کمی به پا خیز."

اضافه کردن دیدگاه جدید

کد امنیتی
This question is for testing whether or not you are a human visitor and to prevent automated spam submissions.