آیا میتوان در دنیا به خدا اعتراض کرد که چرا آن چه میخواستیم به ما نداده است؟
این سخن که "آن چه ما میخواستیم خدا به ما نداده است" در دو مرحله میتوان مطرح کرد; یکی پیش از این که ما پای به عرصة وجود بنهیم، دیگری پس از به دنیا آمدن و در حال زندگی در دنیا." در مرحلة نخست، ما نبودیم تا چیزی بخواهیم و خدا به ما ندهد، پیش از ولادت ما، آن چه برای ما زندگی در عالم رحم و دنیا نیاز داشتیم، از قبیل چشم، گوش، دست، پا، قلب، عقل، اعضا و جوارح درونی، غذا، آب، هوا و... برای ما آماده نمود. این همه را خداوند به ما تفضّل نمود، نه این که ما استحقاق آن را داشتیم. در مرحلة دوم ما در دنیا که زندگی میکنیم از خداوند چیزهایی را درخواست میکنیم که برخی از آنها را به ما عطا نمیکند، و این بدان جهت است که خداوند حکیم و عالم است و مصالح بندگانش را در نظر دارد ما چیزی را طلب میکنیم، ولی نمیدانیم که به مصلحت ما نیست، خدا مصلحت ما را در نظر میگیرد و از دادن آن خودداری میکند. از این رو، قرآن کریم میفرماید: "وَءَاتَغکُم مِّن کُلِّ مَا سَأَلْتُمُوهُ وَ إِن تَعُدُّواْ نِعْمَتَ اللَّهِ لاَ تُحْصُوهَآ...;(ابراهیم،34) و از هر چه از او خواستید به شما عطا کرد، و اگر نعمت خدا را شماره کنید، نمیتوانید آن را به شمار درآورید..." در این آیه کلمة "مِنْ" برای تبعیض است; یعنی قسمتی از آن چه ما درخواست میکنیم، خدا به ما عطا نمیکند، چون بسیار میشود که انسان از خدا چیزی میخواهد که به قطع ضرر و زیان و حتی هلاک او در آن است و خود نمیداند "...وَعَسَیََّ أَن تَکْرَهُواْ شَیْ ئ‹ًا وَهُوَ خَیْرٌ لَّکُمْ وَعَسَیََّ أَن تُحِبُّواْ شَیْ ئ‹ًا وَهُوَ شَرُّ لَّکُمْ وَاللَّهُ یَعْلَمُ وَأَنتُمْ لاَ تَعْلَمُونَ ;(بقره،216)... و چه بسا چیزی را خوش نمیدارید و آن برای شما خوب است، و چه بسا چیزی را دوست میدارید و آن برای شما بد است و خدا میداند و شما نمیدانید." امّا خداوند عالم، حکیم و رحیم، هرگز به چنین تقاضایی پاسخ نمیدهد. بنابراین آنچه ما نیاز داشتهایم، پیش از آفرینش ما، خدا برایم آماده کرده است و پس از آفرینش آنچه ما از خدا بخواهیم و به مصلحت ما باشد، به ما عطا میکند، پس جای اعتراض به خدا نیست، از این رو قرآن میفرماید: "لاَ یُسْ ئ‹َلُ عَمَّا یَفْعَلُ وَ هُمْ یُسْ ئ‹َلُونَ ;(انبیأ،23) در آنچه خدا انجام میدهد چون و چرا راه ندارد، ولی آنان ]انسانها[ سؤال خواهند شد."(ر.ک: تفسیر المیزان، علامه طباطبایی;، ج 14، ص 268ـ273، دفتر انتشارات اسلامی، قم / تفسیر نمونه، آیت اللّه مکارم شیرازی و دیگران، ج 10، ص 357، دارالکتب الاسلامیة.)
اضافه کردن دیدگاه جدید