آیا میتوان در جائی که آبروی انسان در خطر است به خدا و قرآن قسم خورد؟
نکاتی در این باره قابل ذکر است: 1. از نظر اسلام، سوگند یاد کردن کار خوبی نیست، مخصوصاً اگر قسم به خدا یا قرآن باشد. "وَلاَ تَجْعَلُواْ اللَّهَ عُرْضَةً لاِ ّ ?َیْمَـَنِکُمْ أَن تَبَرُّواْ وَتَتَّقُواْ وَتُصْلِحُواْ بَیْنَ النَّاسِ وَاللَّهُ سَمِیعٌ عَلِیمٌ # لآ یُؤَاخِذُکُمُ اللَّهُ بِاللَّغْوِ فِیَّ أَیْمَـَنِکُمْ وَلَـَکِن یُؤَاخِذُکُم بِمَا کَسَبَتْ قُلُوبُکُمْ وَاللَّهُ غَفُورٌ حَلِیم;(بقره، 224و225) خدا را در معرض سوگندهای خود قرار ندهید، و برای این که نیکی کنید و تقوی پیشه سازید، و در میان مردم اصلاح کنید سوگندیاد ننمایید، و خداوند شنوا و دانا است. خداوند شما را به خاطر سوگندهایی که بدون توجّه یاد میکنید، مؤاخذه نخواهد کرد، امّا به آن چه دلهای شما کسب کرده، (و سوگندهائی که از روی اراده و اختیار یاد میکنید) مؤاخذه میکند، و خداوند آمرزنده و دارای حلم است." امام صادق علیه السلام میفرماید: "هیچگاه سوگند به خدا یاد نکنید چه راست گو باشید چه دروغ گو; زیرا خداوند میفرماید: خدا را در معرض سوگندهای خود قرار ندهید."(اصول کافی، کلینی;، ج 7، ص 434، دارالکتب الاسلامیة.) ولی از سوی دیگر، سوگند خوردن کار حرامی هم نیست، بلکه در پارهای از موارد، از جمله برای حفظ آبرو و هدفهای مهمی که بر آن مترتب میشود، مستحب و یا واجب میگردد. 2. در اسلام، نسبت به حفظ آبرو و حیثیت مؤمن تاکید بسیاری شده است. امام صادق علیه السلام میفرماید: "کسی که به منظور عیب جویی و آبروریزی مؤمنی سخنی نقل کند تا او را از نظر مردم بیندازد، خداوند او را از ولایت خودش بیرون کرده، به سوی ولایت شیطان میفرستد، و امّا شیطان هم او را نمیپذیرد."(اصول کافی، کلینی;، ج 2، ص 358، دارالکتب الاسلامیة.) تمام این تاکیدات تکان دهنده به خاطر اهمیت فوق العادهای است که اسلام برای حفظ آبرو، و حیثیت اجتماعی مؤمن قائل است. بنابراین، هم باید خود مومن آبرو و حیثیت خود را حفظ کند، و هم دیگران آبروی مؤمنان دیگر را حفظ کنند، زیرا حفظ آبروی خود و دیگران از واجبات است. نتیجه آن که، اگر چه سوگند خوردن خوب نیست، و گاهی کراهت دارد، امّا در موارد مهم گاهی واجب میشود. و چه امر مهمی بالاتر از حفظ آبروی مومن است؟! پس قسم خوردن به خدا آن جا که آبروی انسان در خطر است امری لازم و ضروری است.(ر.ک: تفسیر نمونه، آیت اللّه مکارم شیرازی و دیگران، ج 2، ص 100 ـ 102، دارالکتب الاسلامیة / توضیح المسائل مراجع، ج 2، ص 554 ـ 559، دفتر انتشارات اسلامی.)
اضافه کردن دیدگاه جدید