آیا منظور از نقطهگذاری قرآن به وسیلة چند نفر از مسلمانان، از جمله "ابوالاسود دئلی"، همان اعرابگذاری است؟ لطفاً در اینباره توضیح ده
خط قرآن كریم كه برای نخستین بار به كار گرفته شد، نقطه و اعراب نداشت. مقصود از نقطه، نقطههای حروف است، یعنی خطی كه برای نوشتن قرآن به كار گرفتند، حروفی مانند "ت" و "ب" و "ث" در آن یكسان ـ یعنی بدون نقطه ـ نوشته میشد; افزون بر آن كه در كلمهها از اعراب هم استفاده نمیشد. چنان كه محققان علوم قرآنی نوشتهاند پیش از آن كه برای حروف قرآن، نقطه وضع كنند، اعراب گذاری قرآن انجام شد و آن به این صورت بود كه در زمان ابوالاسود دئلی، حاكم وقت از او میخواهد كه برای حفظ كتاب خدا ـ به جهت راه نیافتن تباهی و فساد در زبان عرب ـ آن را اعرابگذاری نماید; به این منظور از كاتبی به نام "عبدالقیس" كمك گرفت و به او گفت: قرآن را بگیر و رنگی كه مخالف با رنگ سیاه باشد انتخاب كن، وقتی من، لبهای خود را در تلفظ حرفی از هم گشودم، بالای آن حرف، یك نقطه (فتحه) بگذار و اگر لبهایم را فرو آوردم، زیر آن حرف، یك نقطه (كسره) بگذار و اگر لبهایم را جمع كرده به هم چسباندم، نقطه را میان حرف بگذار (ضمّه) و گویا برای علامت سكون، دو نقطه را وضع كرده بود. به این شكل برای قرآن اعراب گذاشته شد، ولی اعراب به صورت خط كشیده نبود، بلكه به صورت نقطه بود كه بعدها به وسیلة "خلیل بن احمد فراهیدی"(متوفای 175 .'ûق) این نقطه به خط كشیده ـ یعنی به صورت امروزی ـ تبدیل شد تا با نقطههای حروف اشتباه نشود; پس به یك معنا وقتی قرآن اعرابگذاری شد، چون علامت اعراب نقطه بود، ممكن است گفته شود، قرآن نقطهگذاری شد، ولی مقصود نقطه اعرابی است نه نقطة حروف. خلاصهای از زندگی ابوالأسود دئلی: شاعر و تابعی مشهور كه از او به عنوان صحابی امام علی7 و واضع ـ مخترع ـ علم نحو نام برده میشود. مشهورترین نام او "ظالم" بن عمرو بن سفیان است، ولی او را "عثمان" بن عمرو نیز نامیدهاند. وی از تیرة "بنی كنانه مُضَر" بود، پس از فتحهای اسلام در ناحیة مشرق، مضریان، بیشتر در عراق به ویژه در بصره ساكن شدند و این با آن روایت كه میگوید: ابوالاسود در زمان عمر به بصره كوچ كرد، سازگاری دارد. ابوالاسود تنها در دوران كوتاهی از خلافت امیرالمؤمنین علی7 در حوادثی نقش داشته است. پیوند صادقانة او با علی7 و نیز شركت در جنگ جمل و چند قطعه شعری كه در مدح یا مرثیة علی7 و امام حسین7 سروده، موجب آن شده است كه وی را از شیفتگان علی7 بدانند. نام او با تاریخ پیدایش نحو عربی، عجین شده است. در مورد تاریخ مرگ ابوالاسود اختلاف است و بیشتر آن را در سال 69 .'ûق میدانند; به گمان برخی، زندگی او تا حكمرانی حجاج و خلافت عمر بن عبدالعزیز ادامه داشته است.( ر.ك: التمهید فی علوم القرآن، محمد هادی معرفت، ج1، ص 356ـ361، نشر جامعه مدرسین حوزة علمیه قم / درسنامة علوم قرآنی، حسین جوان آراسته، ص 215ـ218، نشردفتر تبلیغات اسلامی / دائرة المعارف بزرگ اسلامی، كاظم موسوی بجنوردی، ج 5، ص 179ـ188، نشر مركز دائرة المعارف بزرگ اسلامی.)
اضافه کردن دیدگاه جدید