آیا مقام حضرت علیبالاتر از مقام پیامبران، به جز پیامبر اسلام است؟
بی شک حضرت امیرمؤمنان، علیو دیگر امامان: از مقامهای معنوی بسیاری برخوردارند، که از درک و دسترسی ما بیرون است. یکی از آن مقامها، برتری آنان از پیامبران، به جز پیامبر اسلام است; ولی آنچه برای هر مسلمان مهم، ضروری و واجب است، اعتقاد به امامت و ولایت حضرت امیرمؤمنان، علیو یازده امام پس از ایشان و اعتقاد به خلافت بلافصل علیپس از ارتحال پیامبر و اعتقاد به عصمت و علم الهی آنان و داشتن محبت و مودّت آل رسول است; امّا اعتقاد به مقامهایی مانند آنچه در پرسش ذکر شده، در درجة دوّم اهمیّت قرار دارد. دربارة برتری حضرت علیاز پیامبران، به جز پیامبر اسلام، دلایل قرآنی و روایی متعددی وجود دارد، که به برخی از آنها اشاره میشود. 1. آیة مباهله; "فَمَنْ حَآجَّکَ فِیهِ مِن بَعْدِ مَا جَآءَکَ مِنَ الْعِلْمِ فَقُلْ تَعَالَوْاْ نَدْعُ أَبْنَآءَنَا وَأَبْنَآءَکُمْ وَنِسَآءَنَا وَنِسَآءَکُمْ وَأَنفُسَنَا وَأَنفُسَکُمْ ثُمَّ نَبْتَهِلْ فَنَجْعَل لَّعْنَتَ اللَّهِ عَلَی الْکَـَذِبِینَ ;(آل عمران،61) هر گاه پس از دانشی که ]دربارة مسیح[ به تو رسیده، ]باز[ کسانی با تو به محاجه و ستیز برخیزند، به آنان بگو: بیایید ما فرزندان خود را دعوت کنیم، شما هم فرزندان خود را، ما زنان خویش را دعوت نماییم، شما هم زنان خود را، ما از نفوس خود دعوت کنیم، شما هم از نفوس خود، آن گاه مباهله کنیم و لعنت خدا را بر دروغگویان قرار دهیم." شأن نزول آیه، داستان هیئتی از مسیحیان نجران است که به مدینه آمدند و عرض کردند: آیا هرگز دیدهای فرزندی بدون پدر متولد شود. در این هنگام، آیه 60 سورة آلعمران نازل گردید و هنگامی که پیامبر آنان را به مباهله دعوت کرد، آنان تا فردای آن روز مهلت خواستند، که مباهله واقع نشد.(جهت آگاهی کامل از این داستان ر.ک: فروغ ابدیت، آیت اللّه سبحانی، ج 2، ص 432ـ455، انتشارات دفتر تبلیغات اسلامی قم، تفسیر نمونه، آیت اللّه مکارم شیرازی و دیگران، ج 2، ص 578ـ579، دارالکتب الاسلامیة.) بنابر روایاتی که دانشمندان شیعه و اهلسنت نقل کردهاند، مراد از "انفسنا" حضرت امیرمؤمنان، علیاست.(ر.ک: تفسیر شواهد التنزیل، حاکم حسکانی، ج، ص 155ـ166، دفتر چاپ و نشر وابسته به وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی / بحارالانوار، علامه مجلسی، ج 10، ص 350، مؤسسة الوفأ، بیروت.) بی شک پیامبر اسلام از همة مردم دنیا و تمام پیامبران پیشین برتر است، در روایت است که پیامبر فرمود: "انا سید البشر"(شرح نهج البلاغه، ابن ابی الحدید، ج، ص 66، کتابخانه آیت اللّه مرعشی.) و نیز فرمود: "انا سید ولد آدم و لافخر"(وسائل الشیعه، شیخ حر عاملی، ج 25، ص 23، مؤسسة آلالبیت.) بنابر آیة مباهله، پیامبر6 حضرت علیرا در مرتبة خودش و مثل خودش قرار داد و او را نفس خودش معرفی کرد. دلیلهای فراوانی داریم که پیامبر برتر از حضرت علیاست، مثل این که حضرت علی میفرماید: "انا عبد من عبید محمد"(کافی، ثقة الاسلام کلینی، ج 1، ص 90، دارالکتب الاسلامیة.) حضرت علی با پیامبر این تفاوت را دارند که حضرت محمد، دارای مقام نبوت و رسالت بود و به آن حضرت وحی میشد و لذا از حضرت علی برتر بود، ولی در دیگر ویژگیها مشترک بودند; بنابراین، همان گونه که پیامبر اسلام، برتر پیامبران پیشین است، حضرت علی نیز برتر است. 2. روایت "علّی خیر البشر" در روایت است که پیامبر6 فرمود: "یا علیّ أنت خیر البشر لا یشک فیک الاّ کافر; ای علی، تو بهترین مردمان هستی، در این مورد، تنها کافر شک میکند.( عیون اخبار الرضا، شیخ صدوق، ج 1، ص 64، مؤسسة الاعلمی للمطبوعات، بیروت / مناقب الامام امیرالمؤمنین، محمد بن اسماعیل کوفی، ج، ص 522ـ524، مجمع احیأ الثقافة الاسلامیة / لکو شانبور، ص 272ـ282 / کنز العمال، متقی هندی، مؤسسة الرسالة، ج 11، ص 625، ح 33045و33046، مؤسسة الرسالة، بیروت. ) در تاریخ نقل شده است که جابر بن عبداللّه انصاری در کوچههای مدینه مجالس انصار میچرخید و میگفت: علیّ خیر البشر فمن ابی فقد کفر.(من لا یحضره الفقیه، شیخ صدوق، ج 3، ص 493، دفتر انتشارات اسلامی، الغدیر، علامه امینی، ج 3، ص 22، دارالکتب العربی، بیروت.) حدیث شریف پیامبران را هم شامل میشود; پس حضرت علی بهتر و برتر از همة مردم و پیامبران است، مگر حضرت محمد6. 3. حدیث تشبیه; در روایت است که پیامبر6 میفرماید: هر کس که بخواهد به آدم در انسش، به نوح در طاعتش، به ابراهیم در خلتش (دوست و خلیل خدا بودنش) به موسی در هیبتش، به عیسی در عبادتش بنگرد، پس به علی بن ابی طالب بنگرد.(ر.ک: بحارالانوار، ج 21، ص 283 / الغدیر، ج 3، ص 360، و فخر رازی، تفسیر کبیر، ج 8، ص 81.) کسی که همة صفات پیامبران اولواالعزم در او جمع باشد، برتر از تک تک آنان است.(ر.ک: تفضیل امیرالمؤمنین علی، شیخ مفید، دارالمفید، بیروت / تفضیل الائمة علیهم، سید علی حسینی میلانی، مرکز الابحاث العقائدیة / المراجعات، جمعیة الاسلامیة / ص 134، احقاق الحق، قاضی نوراللّه تستری، ص 336.)
اضافه کردن دیدگاه جدید