آیا قرآن حاوی مجموعهای از کتابهای پیشین است؟
اساساً تمام کتابهای آسمانی در اصول مسائل، هماهنگی دارند و هدف واحد یعنی تربیت و تکامل انسان را تعقیب میکنند; اگر چه در مسائل فرعی به مقتضای قانون تکامل تدریجی با هم تفاوتهایی دارند و هر آیین تازه، مرحله بالاتری را میپیماید و برنامة جامعتری دارد. قرآن کریم نیز در این زمینه میفرماید: "لِکُلٍّ جَعَلْنَا مِنکُمْ شِرْعَةً وَمِنْهَاجًا وَلَوْ شَآءَ اللَّهُ لَجَعَلَکُمْ أُمَّةً وَ َحِدَةً وَلَـَکِن لِّیَبْلُوَکُمْ فِی مَآ ءَاتَــَکُمْ...;(مائده،48) و اگر خدا میخواست، همة شما را امت واحدی قرار میداد; ولی خدا میخواهد شما را در آنچه به شما بخشیده بیازماید ]و استعدادهای شما را پرورش دهد[..."، بنابراین خداوند میتوانست همة مردم را امّت واحدی قرار دهد و همه را پیرو یک آیین سازد، ولی این با قانون تکامل تدریجی و سیر مراحل مختلف تربیتی سازگار نبود; چرا که خداوند استعدادها و شایستگیهایی در وجود بشر آفریده و در سایة "آزمایشها" و در پرتو "تعلیمات پیامبران" آنها را پرورش میدهد و به همین دلیل پس از پیمودن یک مرحله، آنها را در مرحلة بالاتری قرار میدهد و بعد از پایان یک دوران تربیتی دوران عالیتری را به وسیلة پیامبر دیگر به وجود میآورد; درست همانند مراحل تحصیلی یک نوجوان در مدرسه; به عبارت روشنتر، این اختلافها به حسب مسلکها، رنگها و زبانها نیست. خداوند متعال هرگز دو شرع یا بیشتر در یک زمان قرار نداده است; بلکه این اختلاف هابه حسب گذشت زمان و ترقی بشر در مراتب استعداد و آمادگی میباشد و تکلیفهای الهی و احکام شرعی هم برای بشر چیزی جز یک آزمایش الهی در مواقع گوناگون زندگی نیست و قانون الهی که آزمایشهای الهی بوده، باید برای تتمیم سعادت حیات آنها میانشان اجرا شود. اختلاف مراتب استعداد در آنها باعث تفاوت شرع و قانون میگردد، پس باید شریعتها مختلف باشد. وانگهی با گذشت زمان، سایر کتب آسمانی که برای محدودهای از زمان و با توجه به شرایط فکری و اجتماعی مردم عصر خود، فرود آمده و امری مشخص داشته است، بر اساس پایان یافتن مصلحت حکم پیشین و پیدایش مصلحت حکم تازه، پارهای از احکامشان از سوی خداوند نسخ شده است تا به کاملترین شریعت و آخرین کتاب آسمانی (= قرآن) رسیده است; قرآنی که تمامی برنامههای مورد نیاز بشر را در جوانب گوناگون: اعتقادات، احکام و اخلاقیات، داراست و تا انقراض بشر پابرجا و متکفل هدایت انسان است و خلاصه آنکه قرآن کریم، از همه کتب آسمانی برتر و مهیمن بر آنهاست و آنچه همه آنها دارند، حتی علاوه بر آنها در قرآن نیز موجود است ولیکن آیا میتوان آنچه لازم است به یک فرد در سطح دکترا تعلیم داد، به یک کودک دبستانی تعلیم داد؟ چرا که امم گذشته از جهت فکری در سطح پایینتری بودند.( ر.ک: تفسیر المیزان، علامه طباطبایی;، ترجمه استاد محمد جواد حجتی کرمانی و استاد محمد علی گرامی قمی، ص 529 ـ 538، مرکز نشر فرهنگی رجأ / تفسیر نمونه، آیة الله مکارم شیرازی و دیگران، ج 4، ص 402، دارالکتب الاسلامیة / شریعت در آینة معرفت، آیة الله جوادی آملی، ص 100، مرکز نشر فرهنگی رجأ. )
اضافه کردن دیدگاه جدید