آیا عزیز مصر، همسرش را مجبور کرد تا یوسف را در تنگنا قرار دهد و او را اغفال کند؟...
چنین مطلبی از داستان حضرت یوسفغ که در قرآن آمده است، استفاده نمیشود; بلکه بر عکس; عزیز مصر نه تنها همسرش را مجبور به این کار نکرد، بلکه از متهم شدن خانوادهاش به این کار ناراضی بود، لذا وقتی از ماجرا باخبر شد، حضرت یوسفغ را مورد تهمت قرار دادند، ]یوسف[ گفت: او مرا با اصرار به سوی خود دعوت کرد و در این هنگام شاهدی از خانواده آن زن شهادت داد که اگر پیراهن او از پیش رو پاره شده، آن زن راست میگوید و او از دروغگویان است و اگر پیراهنش از پشت سر پاره شده، آن زن دروغ میگوید و او از راستگویان است، هنگامی که ]عزیز مصر[ دید پیراهن او ]یوسف[ از پشت سر پاره شده گفت این مکر و حیله شماست که مکر و حیله شما زنان عظیم است، یوسف از این موضوع صرف نظر کن، و تو ]ای زن[ برای گناه خود آمرزش بخواه که تو از خطاکاران بودهای"(یوسف، 26ـ29)( برای آگاهی بیشتر ر.ک: تفسیر نمونه آیت الله مکارم شیرازی و دیگران، ج 9، ص 387 به بعد، دارالکتب الاسلامیة، تهران. ) از آیة 25 این سوره (قَالَتْ مَا جَزَآءُ مَنْ أَرَادَ بِأَهْلِکَ سُوَّءًا...)، استفاده میشود که، عزیز مصر نسبت به این مسئله، از خود بیغیرتی نشان نداده، بلکه بر عکس پیگیری کرد تا مجرم شناسایی شود; لذا همسر عزیز پیشدستی کرده و از حضرت یوسفغ شکایت کرد که متعرض من شده و باید او را به زندان و یا عذابی سخت، مجازات نمایی. ولی برای اینکه قضیه مخفی بماند و آبرویش حفظ شود به حضرت هشدار داد که قضیه را نادیده گرفته، به احدی نگوید; از طرف دیگر بر اساس علاقهای که به همسرش داشت، با توجه به اینکه او را محکوم کرد و گناهکار معرفی نمود، دستور داد تا از خدای خود به خاطر این گناه طلب مغفرت کند."
اضافه کردن دیدگاه جدید