آیا صحبت کردن حیوانات و پرندگان با پیامبران: به صورت الفاظ خاص و زبان صورت میگرفت؟
با توجه به ظاهر آیة 16 سورة نمل که در مورد سخن گفتن حضرت سلیمانغ با پرندگان است: "قَالَ یَـََّأَیُّهَا النَّاسُ عُلِّمْنَا مَنطِقَ الطَّیْر; و گفت ای مردم! به ما سخن گفتن پرندگان تعلیم داده شده است..." همچنین با توجه به ظاهر آیه "19ـ18 سورة نمل که که خبر از سخن گفتن این پیامبر با مورچگان دارد: "حَتَّیََّ إِذَآ أَتَوْاْ عَلَیَ وَادِ النَّمْلِ قَالَتْ نَمْلَةٌ یَـََّأَیُّهَا النَّمْلُ ادْخُلُوا...;(نمل،18) تا به سرزمین مورچگان رسیدند، مورچهای گفت: ای مورچگان! به لانههای خود بروید، تا سلیمان و لشکرش شما را پایمال نکنند در حالی که نمیفهمند! ]سلیمان[ از سخن او تبسمی کرد و خندید و گفت..."، حضرت سلیمانغ طبق ظاهر آیات فوق میتوانست الفاظ خاص پرندگان را که برای انتقال مطالب به کار میبرند، تشخیص دهد و با آنها سخن بگوید. آن چه مسلم است، مقصود از "منطق طیر" تنها الفاظ و چند صدای ساده هدهد و مورچه نیست، بلکه معنایی است دقیقتر و وسیعتر، که خدای سبحان آن را تنها به حضرت سلیمانغ داده بود، زیرا صداهایی که این حیوان در احوال مختلف از خود سر میدهد، بسیار ناچیز و انگشتشمار است، در حالی که محاورة حضرت با این پرنده، متضمن معارف عالیهای است که در وسع صداهای هدهد در الفاظ محدود نیست. بنابراین، "منطق طیر"در آیة فوق، عبارت است از هر طریقی که مرغها به آن طریق مقاصد خود را با هم مبادله میکنند، حال این طریق ممکن است لفظ باشد و یا غیر آن از نشان دادن حالات باشد.( ر.ک: تفسیر نمونه، آیت اللّه مکارم شیرازی و دیگران، ج 15، ص 418، 435، دارالکتب الاسلامیة / تفسیر المیزان، علامه طباطبایی;، ترجمه سید محمد باقر موسوی همدانی، ج 15، ص 541ـ538، نشر بنیاد علمی و فکری علامه طباطبایی. )
اضافه کردن دیدگاه جدید