آیا در قصههای قرآن کریم، آمدن یا نیامدن نام اشخاص و اقوام، تأثیری دارد؟
از جمله نکاتی که در طرح قصه و داستان مورد نظر میباشد، شخصیتپردازی است. در داستاننویسی، مراد از شخصیت، در درجة نخست، قهرمان داستان است که نقشهای دیگر به دنبال او اجرا میشود و یا حتی حوادث، حول محور او به وجود میآید; هم چنین مراد از شخصیتپردازی در داستان، این است که داستاننویس، به توصیف و معرّفی شخصیت داستانی خود پرداخته، شخصیت او را در ذهن خواننده جا بیندازد. حساسترین مسئله در یک فیلم یا داستان، پرداخت صحیح شخصیتهاست، زیرا اگر شخصیت فردی، پرداخت حقیقی داشته باشد، فرد میتواند پیام خود را به مخاطبان رسانده، در آن استفادة تربیتی و اخلاقی لازم را بنماید. وجود هر گونه نارسایی در این زمینه سبب میشود، تمام زحمات هنرمند، هدر رفته، درکار او اثر وارونه و منفی بار شود.( قصد و نکات تربیتی آن در قرآن، سعید مهدوی، ص 40، بوستان کتاب، قم. ) 2. قرآن کریم، در شناسایی شخصیتهای داستانها، نهایت توجّه و دقت را به کار برده، با شیوههای گوناگون، از عهدة این مهم برآمده است. الف ـ توصیفی یا بیان مستقیم: علت به کارگیری این شیوه آن است که قرآن، کتاب هدایت برای همگان است; وانگهی همة مردم از آن سطح از دانش برخوردار نیستند تا بتوانند از راه بیان غیر مستقیم، شخصیتها را شناخته، از روحیات و منش آنها الهام گیرند; از این رو، خداوند در برخی آیات، به توصیف افراد و اقوام پرداخته است; برای مثال در آیات زیر میخوانیم: "إِنَّ اللَّهَ اصْطَفَیََّ ءَادَمَ وَنُوحًا وَءَالَ إِبْرَ َهِیمَ وَءَالَ عِمْرَ َنَ عَلَی الْعَـَـلَمِینَ ;(آلعمران،33) یا در آیه دیگر آمده است: "وَوَهَبْنَا لَهُوَّ إِسْحَـَقَ وَیَعْقُوبَ کُلاًّ هَدَیْنَا....مُوسَیَ وَ هَـَرُونَ وَکَذَ َلِکَ نَجْزِی الْمُحْسِنِین.....وَعِیسَیَ وَإِلْیَاسَ کُلُّ مِّنَ الصَّـَـلِحِین......یُونُسَ وَلُوطًا وَکُلاًّ فَضَّلْنَا عَلَی الْعَـَـلَمِین ;(انعام،84ـ86) و اسحاق و یعقوب را به او ]=ابراهیم[ بخشیدیم، و هر دو را هدایت کردیم،....و موسی و هارون را هدایت کردیم; این گونه نیکوکاران را پاداش میدهیم... و ]همچنین[ زکریا و یحیی و عیسی و الیاس را، همه از صالحان بودند... و یونس و لوط، همه را بر جهانیان برتری دادیم." قهرمانهایی که قرآن کریم در داستانهای خود معرفی میکند، همه واقعیاند و نه پنداری و تخیّلی نیز هر کدام در نوع خود بینظیرند: نوح; قهرمان صبر و استقامت، پایمردی و دلسوزی، باعمر طولانی و پر برکت و بسیار شکرگزار، ابراهیم; قهرمان بتشکن، با روح بلند و سازشناپذیر، یعقوب; صاحب بصیرت، ادریس; صدّیق، اسماعیل; صادق الوعد، موسی; قهرمان تربیت جمعیتی لجوج و مقابله کننده با طاغوتی عصیانگر، یوسف; قهرمان پاکی و پارسایی، لقمان; فردی حکیم و دانشمند، ایوب; فردی صبور، و... در همة این مصداقها، نمونههای واقعی، با توصیفی ویژه در رفتارشان، ارائه شدهاند. ب ـ تصویری با بیان غیر مستقیم: میتوان گفت که قسمت عمدهای از شخصیتپردازی قهرمان قرآنی، چه در بُعد منفی و چه در جنبه مثبت بدین شیوه میباشد، مانند ماجرای حضرت مریم، اصحاب کهف و...( همان، ص 40 به بعد. )
اضافه کردن دیدگاه جدید