آیا در قرآن مجید، دربارة ارث و نحوة تقسیم آن، آیاتی بیان شده، یا قانون ارث، به وسیلة قانونگذاران تنظیم یافته است؟ اگر شوهر زنی پس از
شایسته است پاسخ در دو بخش بیان شود: الف ـ اشاره به آیاتی که در مورد ارث آمده است. ب ـ علّت کمتر بودن ارث زن از مرد. الف ـ آیات فراوانی در قرآن مجید، دربارة ارث و سهمی که خویشاوندان از اموال میت دارند آمده است: 1. ارث فرزندان و پدر و مادر: "یُوصِیکُمُ اللَّهُ فِیَّ أَوْلَـَدِکُمْ لِلذَّکَرِ مِثْلُ حَظِّ الاْ ?ُنثَیَیْن...;(نسأ،11) خداوند دربارة فرزندانتان به شما سفارش میکند که سهم ]میراث[ پسر، به اندازه سهم دو دختر باشد و اگر فرزندان شما، ]دو دختر و[ بیش از دو دختر باشند، دو سوّم میراث از آنِ آنهاست، و اگر یکی باشد، نیمی از میراث از آنِ اوست. و برای هر یک از پدر و مادر او یک ششم میراث است، اگر ]میّت[، فرزندی داشته باشد و اگر فرزندی نداشته باشد، و تنها پدر و مادر از او ارث برند، برای مادر او یک سوّم است و بقیه از آن پدر است و اگر او برادرانی داشته باشد، مادرش یک ششم میبرد و بقیه برای پدر است..." 2. ارث برادر و خواهر: "اگر مردی از دنیا برود که فرزند نداشته باشد و برای او خواهری باشد، نصف اموالی را که به جا گذاشته از او ارث میبرد و اگر خواهری از دنیا برود و ارث او یک برادر باشد، او تمام اموال را از آن خواهر به ارث میبرد، در صورتی که میّت فرزند نداشته باشد واگر دو خواهر ]از او[ باقی باشند، دو سوم اموال را میبرند و اگر برادران و خواهران با هم باشند، برای برادر، دو برابر سهم خواهر است."(نسأ،176) 3. ارث زن و شوهر: "وَلَکُمْ نِصْفُ مَا تَرَکَ أَزْوَ َجُکُمْ إِن لَّمْ یَکُن لَّهُنَّ وَلَدٌ;(نسأ،12) برای شما، نصف میراث زنانتان است، اگر آنها فرزندی نداشته باشند، و اگر فرزند داشته باشند، یک چهارم از آنِ شماست، پس از انجام وصیّتی که کردهاند، و ادای دین آنها و برای زنان شما، یک چهارم میراث شماست، اگر فرزندی نداشته باشید; و اگر برای شما فرزندی باشد، یک هشتم از آنِ آنها است." البته در آیات دیگری هم به طور کلّی، به موضوع ارث اشاره شده است; مانند: آیات: نسأ، 6 و انفال 75 و احزاب، 6 لیکن در آیاتی که بیان شد، سهم هر خویشاوند نیز به طور واضح معیّن گردیده; بنابراین، ارث حکمی الهی است که اسلام به عنوان یک قانون ثابت برای پیروان خود مشخّص فرموده است. ب ـ دین مقدّس اسلام، همة احکام را بر مبنای حکمت و فطرت و تعقّل مقرّر فرموده، از این جمله است قانون ارث که بر اساس دو اصل قرابت و رحم تدوین گردیده و هیچ اختلافی در اصل این قانون، بین دختر و پسر قائل نشده است، بلکه برای جنین در شکم مادر هم سهم ارث قرار داده، در حالی که در دنیای قدیم یا به زن اصلاً ارث نمیدادند واگر میدادند با او مانند صغیر رفتار میکردند و به او استقلال و شخصیت حقوقی نمیدادن. در یونان، دختر و زن و خواهر را از ارث منع میکردند. در هند و چین و روم نیز زنان و ضعفا را از این حق محروم مینمودند; عرب جاهلی هم زنان را از ارث منع میکرد و علّت اصلی محرومیت زنان از ارث، جلوگیری از انتقال ثروت خانوادهای به خانواده دیگر بود. علّت این که اسلام ارث مرد را دو برابر زن قرار داده، اختلاف در طبیعت این دو است. خداوند هر یک از زن و مرد را به گونهای آفریده که هر کدام کاری میتواند انجام دهد که ممکن است از عهده دیگری خارج باشد، مرد را عقلانیتر و زن را عاطفیتر آفریده، مرد به سبب داشتن روحیه تعقلی، بهتر میتواند از عهدة تدبیر عقلانی زندگی و تأمین مخارج خانه برآید و زن با داشتن روحیه عاطفی بهتر میتواند به تربیت فرزندان و اموری از این قبیل بپردازد و هر دو مکمل یکدیگرند، مرد برای اداره بهتر زندگی و چاره اندیشی بهتر مشکلات، نیاز به اختیارات مالی بیشتری دارد در نتیجه سهم الارث بیشتری به او تعلق میگیرد.(ر.ک: المیزان، علامه طباطبایی، ج 4، ص 221، مؤسسه اعلمی للمطبوعات.) ولی این نقصان در اموال زنان به گونهای دیگر جبران میشود، شما با اندک تأملی و مختصر محاسبهای میتوانید به این نکته پی ببرید که زنان عملاً دو برابر مردان بهره میبرند و آن به جهت حمایتی است که اسلام از حقوق آنان نموده است، زیرا بر اساس وظایفی که بر عهده مردان است نیمی از درآمد آنها برای زنان به مصرف میرسد در حالی که بر عهدة زنان چیزی گذارده نشده است. مرد بایستی هزینة همسر و فرزندانش را بر اساس نیازمندیهایشان اعم از خوراک، پوشاک، مسکن و سایر لوازم بپردازد در حالی که آنان از پرداخت هرگونه هزینه حتی برای مخارج خودشان معاف هستند، لذا زن میتواند سهمالارث خود را پسانداز کند ولی مرد ناچار است آن را به مصرف همسر و فرزندانش برساند از اینرو نیمی از درآمد مردان برای زنان خرج شده و نیمی برای خودشان; در صورتی که سهم زنان همچنان باقی است.(ر.ک: تفسیر نمونه، مکارم شیرازی و دیگران، ج 3، ص 290 ـ 291، نشر دارالکتب الاسلامیة.) در روایات اسلامینیز در بیان دلیل این امر آمده است که چون زنها ازدواج میکنند و در حالی که سهم خودشان دست نخورده باقی میماند در سهم همسرشان شریک میشوند علاوه بر این به آنها نفقه تعلق میگیرد و...(ر.ک: فروع کافی، کلینی، ج 7، ص 87، دارالأضوأ / من لایحضره الفقیه، ابنبابویه، ج 4، ص 261 (باب نوادر)، دارالتعارف للمطبوعات.) در پایان توجّه به چند امر لازم است: 1. در صورتی که زن، مهریه خود را هنوز دریافت نکرده باشد، پس از فوت شوهر، نخست باید مهر زن را از اموال مرد جدا کنند و سپس مال او را تقسیم نمایند. 2. اگر زن در مدت زندگی با مرد، درآمدی از کسب و کار به دست آورده و یا دیگران هدایایی به او داده و با مال شوهر مخلوط شده باشد، آن اموال تنها حق زن است و باید از مال شوهر جدا گردد. ج ـ چنان چه مرد در زندگی خود، چیزی به زن بخشیده باشد، آن مال نیز حقّ شخصی زن است و دیگران در آن سهمی ندارند. د ـ مرد میتواند برای تقدیر و تشکر از زحمتهای زن یک سوم مال خود را برای او وصیّت کند و به این وسیله، بخشی از زحمتها و نیکیهای او را جبران نماید. 'û ـ بر اساس قانون، آن چه محصول زندگی مشترک باشد و زن و مرد هر دو در جمعآوری آن نقش داشتهاند، بین آنها نصف میشود.(ر.ک: نظام حقوق زن در اسلام، شهید مطهری، ص 247، انتشارات صدرا / تفسیر مواهب الرحمان فی تفسیرالقرآن، سیدعبدالاعلی سبزواری، ج 7، ص 312.)
اضافه کردن دیدگاه جدید