آیا در قرآن، برای قهر کردن بیش از سه روز، با توجّه به اینکه پیامبر9 فرموده است: "بیش از سه روز قهر کردن، از گناهان کبیره است."، مطلبی آم
در حدیثهایی که در مورد بیش از سه روز قهر کردن، از پیامبر9 نقل شده، تعبیر به گناهان کبیره ندارد، بلکه، به شدّت، مذمّت شده است.(جهت اطلاع بیشتر میتوانید به چند حدیثی که در این رابطه، در اصول کافی، کتاب ایمان و کفر، باب هجرة (قهر کردن) آمده، مراجعه کنید.) قرآن، در عین حال که بیان کنندة همه چیز است، امّا کلیّات در آن آمده است و خداوند، تبیین و تفسیر جزئیات را، بر عهدة پیامبر9 و امامان معصوم: گذاشته است. در مورد قهر کردن نیز، در قرآن، مطالبی کلّی آمده است. قرآن، با تعابیری مانند هجرة، یقطعون، اعراض، نشوز، بحث قهر کردن را مطرح کرده است. در زیر، به برخی از موارد اشاره میشود. 1. در آیه بیست و پنج از سورة رعد آمده است: "وَ یَقْطَعُونَ مَآ أَمَرَ اللَّهُ..." از مصادیق این قطع رابطه، قطع رابطه با خویشان است. در همین آیه، چنین عملی را، از مفاسد در زمین میداند. در روایت است، وقتی، شخص، میپرسد: "یا رسولالله! پدر و مادر، به من ظلم میکنند، آیا میتوانم آن دو را ترک کرده و قهر کنم؟"، حضرت گفتند: "اگر این کار را کنی، خدا نیز از تو دوری میکند. از آن دو، دور نشو، تا خداوند، یار و یاورت باشد".(اصول کافی، کتاب ایمان و کفر، ج 1، ص 157، چ بیروت.) 2. در آیه دویستوبیستوچهار از سوره بقره، به اصلاح میان افرادی که با هم قهر کردهاند، سفارش شده است. در آنجا آمده است: "و خدا را دستاویز سوگندهای خود قرار مدهید تا ]بدین بهانه[ از نیکوکاری و پرهیزگاری و سازش و اصلاح میان مردم ]باز ایستید[ و خدا، شنوای دانا است." 3. در آیه یک از سوره انفال نیز به اصلاح دادن میان خویشان، توصیه کرده است و این کار را، از ایمان و تقوا میداند. ازاین آیه، معلوم میشود که قهر کردن، از ایمان و تقوا نیست. 4. در مورد قهر کردن شوهر از همسر خود، به زنان سفارش شده تا میتوانید، میان خود، تفاهم و صلح برقرار کنید. (نسأ، 128) موارد دیگری مانند این، در قرآن هست، امّا اینکه "اگر سه روز، یا بیش از سه روز، طول بکشد، چه میشود؟"، در قرآن نیامده و این امر، به پیامبر اسلامواگذار شده است. ناگفته نماند که در قرآن و روایت، قطع رحم ـ که ممکن است در اثر قهر کردن باشد ـ بسیار مذّمت شده، و این افراد، مورد لعنت خدا قرار میگیرند. آیه بیست و سه از سورة محمد9 یکی از این آیهها است. با توجه به مطالب گذشته شما، برای حلّ این مشکل چند راه پیش رو دارید: 1. با شجاعت تمام نزد شخصی که با او قهر کردهاید بروید و با تواضع از او عذر خواهی نمایید; امّا این که گفتیم شجاعت لازم دارد، برای این که شما میخواهید با هوای نفس و تمایلات درونی خود مبارزه کنید و در برابر دیگران کوتاه بیایید. امام صادقدر اینباره میفرماید: "شجاعترین مردم کسی است که بر هوای نفس خود غالب شود."(من لایحضره الفقیه، شیخ صدوق، ج 4، ص 395، نشر جامعه مدرسین حوزه علمیه قم.) از این گذشته شما کار کسانی را انجام میدهید که اجر خود را از خدا دوبار دریافت میکنند، زیرا شما به وسیلة نیکی ـ یعنی آشتی و عذرخواهی ـ بدی ـ یعنی قهر و قطع رابطه با مؤمن ـ را از بین بردهاید.(زبدة البیان، محقق اردبیلی، ص 405، نشر مکتبة مرتضویه.) قرآن در اینباره میفرماید: "أُوْلَغکَ یُؤْتَوْنَ أَجْرَهُم مَّرَّتَیْنِ بِمَا صَبَرُواْ وَ یَدْرَءُونَ بِالْحَسَنَةِ السَّیِّئَة;(قصص،54) آنها کسانی هستند که به خاطر شکیباییشان، اجر و پاداششان را دو بار، دریافت میدارند و به وسیلة نیکیها بدیها را دفع میکنند." امّا این که گفتیم "تواضع" نیز لازم دارد، برای این است که شما باید خود را از برادر مؤمن خود، کوچکتر حساب کرده، پیش از او، اقدام کنید; امّا در عذرخواهی کردن، هر چند ممکن است در اصل ماجرا شما بر حق باشید، ولی در قهر کردن مرتکب اشتباه شدهاید. 2. در صورت مقدور نبودن پیشنهاد یاد شده میتوانید شخصی را واسطه کنید تا از طرف شما عذرخواهی کرده، درخواست آشتی کند، زیرا قرآن به وساطت در این امور، توصیه فرموده است: "وَأَصْلِحُواْ ذَاتَ بَیْنِکُم;(انفال،1) و خصومتهایی که در میان شماست آشتی دهید." 3. اگر راه دوم نیز برای شما امکان نداشت و یا عمل کردید، ولی از طرف مقابل نتیجه نگرفتید، شما وظیفه دارید که خود ـ و یا به وسیلة واسطه ـ به طرف مقابل خبر دهید که من با شما قهر نیستم و کدورتی ندارم. 4. یکی از راه حلها نیز این است که شما شخصی را واسطه کنید، امّا واسطه از طرف خودش میانجیگری نماید، نه از طرف شما.
اضافه کردن دیدگاه جدید