آیا در قرآن، آیه یا آیاتی وجود دارد که نمایانگر وجود موجودات فرازمینی و ماورأ انسانی باشد؟
اگر مراد شما از موجودات "فرازمینی" همان موجودات در کرات دیگر است، پاسخ آن خواهد آمد و چنان چه مراد همان موجودات "ماورأ انسانی"باشد که به معنای موجوداتی نامحسوس است، در پاسخ میگوییم: بی گمان "جهانشناسی" در قرآن کریم منحصر به موجوداتی محسوس نیست; زیرا قرآن، در میان آفریدههای الهی که همگی جزئی از گیتی است، از موجوداتی نام میبرد که ما توان درک حسی آنها را نداریم. دسته از این موجودات "ملائکه" و دستهای نیز "جن" هستند، البته "روح" نیز پدیدهای غیر مادی و غیر محسوس است که در اینجا فقط به این سه پدیده الهی در قرآن میپردازیم: قرآن کریم، دربارة پدیده "روح" میفرماید: "وَ یَسْ ء لُونَکَ عَنِ الرُّوحِ قُلِ الرُّوحُ مِنْ أَمْرِ رَبِّی وَ مَآ أُوتِیتُم مِّنَ الْعِلْمِ إِلآ قَلِیلاً ;(اسرأ،85) و درباره روح از تو میپرسند. بگو: روح از ]سنخ[ امر پروردگار من است و به شما از دانش جز اندکی داده نشده است" کلمه "روح"، به معنای مبدأ حیات است که جانداران به وسیلة آن بر احساس و حرکت ارادی قادر میشوند. خداوند میفرماید: "حقیقت روح همان امر است" و در جایی دیگر "امر" را معنی میکند به اینکه "إِنّما أمره إِذا أَراد شیئاً أَن یقول له کن فیکون;(یس، 82) چون به چیزی اراده فرماید، کارش این بس که میگوید: باش، پس ]بیدرنگ[ موجود میشود".(ر.ک: تفسیر المیزان، علامه طباطبایی;، ج 3، ص 193، مؤسسة الاعلمی، بیروت.) روح، ساختمانی مغایر با ساختمان مادّه دارد و اصول حاکم بر آن، غیر از اصول حاکم بر مادّه و خواص فیزیکی و شیمیایی آن است; به همین جهت، پیامبراکرممأمور میشود که در یک جملة کوتاه و پر معنا بگوید: روح از عالم امر است; یعنی آفرینشی اسرارآمیز دارد; سپس برای اینکه از این پاسخ تعجب نکنند، اضافه میکند: بهره شما از دانش ناچیز است.(ر.ک: تفسیر نمونه، آیتالله مکارم شیرازی و دیگران، ج 12، ص 250 ـ 252.) در برخی از روایات اسلامی نیز آمده که امام صادقفرمود: "روح از عالم ملکوت و از قدرت خداوند است."(تفسیر نورالثقلین، العروسی الحویزی، ج 3، ص 216، انتشارات اسماعیلیان.) دانشمندان، برای ارتباط با ارواح، راههای مختلفی، مانند: "هیپنوتیزم" (خواب مصنوعی) و... را ارائه کردهاند; امّا دین مبین اسلام، به طور کلی این تلاشها را پسندیده نمیداند; زیرا امکان انحراف در این مسأله بسیار و لغزشهایی در آن است که چه بسا باعث گمراهی شود; ولی شیوهای که از نظر اسلام اشکالی ندارد، همان راه تزکیه نفوس است و هر کس در این وادی گام بردارد، میتواند آمادگیهایی در این مورد و موارد دیگر، برای خود به دست آورد; زیرا آنان که نفس خود را تربیت و تزکیه کردهاند، عملی برخلاف رضای خدا انجام نمیدهند و حتی اگر گاهی کراماتی از خود نشان میدهند، با رضایت خداوند متعال است.(برگرفته از حقیقت روح، زمردیان، احمد، ص 274 ـ 275، دفتر نشر فرهنگ اسلامی.) "جن" چنانکه از مفهوم لغوی این کلمه برمیآید، موجودی ناپیداست که قرآن کریم مشخصات زیادی را برای او ذکر کرده است; از جمله: موجودی است که از شعلههای آتش آفریده شده و این بدان معنا نیست که واقعاً مانند آتش شعله داشته باشد; بلکه سرشت اولیه او از آتش بوده، مانند انسان که از خاک خلق شده; یعنی خلقت اولیّهاش از خاک بوده است. جنها به طور طبیعی و عادی دیده نمیشوند. اما گاهی در قالبهای خاصی ظاهر میشوند، چنانکه در داستان حضرت سلیمانغ آمده است: "وَ مِنَ الْجِنِّ مَن یَعْمَلُ بَیْنَ یَدَیْهِ بِإِذْنِ رَبِّه....یَعْمَلُونَ لَهُو مَا یَشَآءُ مِن مَّحَـَرِیبَ وَ تَمَـَثِیلَ وَ جِفَانٍ کَالْجَوَاب;(سبا،12و13) و گروهی از جن پیش روی او به اذن پروردگارش کار میکردند ... آنها هرچه سلیمان میخواست، برایش درست میکردند: معبدها، تمثالها و ظروف بزرگ غذا تهیه میکردند." دانشمندان علوم طبیعی میگویند: موجوداتی را که انسان با حواس خود میتواند درک کند، در برابر موجوداتی که با حواس قابل درک نیستند ناچیزند. تا این اواخر که موجودات زنده ذرهبینی کشف نشده بود، کسی باور نمیکرد در یک قطره آب، یا یک قطره خون، هزاران موجود زنده باشد; موجوداتی که انسان، قدرت دیدن آنها را ندارد. دانشمندان همچنین میگویند: چشم ما رنگهای محدودی را میبیند و گوش ما امواج صوتی محدودی را میشنود. رنگها و صداهایی که با چشم و گوش ما قابل درک نیست بسیار بیش از موارد قابل درک است; بنابراین، هیچ دلیلی بر انحصار موجودات مادّی به آنچه ما میبینیم وجود ندارد و جای تعجب هم نیست که موجودی مانند جن و ... از دید ظاهری و چشم انسان پنهان باشد. آنچه قرآن کریم دربارة جن فرموده، این است که آنها از آتش خلق شده، دارای تکلیف و مسؤولیت هستند گروهی مؤمن صالح و گروهی کافر (جن، 11) دارای حشر و نشر و معاد (جن، 15) و قدرت ارتباط با برخی از انسانها (جن،6) دارای قدرت زیاد (نمل، 39) و قادر بر انجام برخی کارهایند (سبا، 12 و 13) و خلقت آنها قبل از خلقت انسان بوده است. (حجر، 27) و ... عوام مردم، خرافات زیادی دربارة این موجود ساختهاند که با عقل و منطق سازگاری ندارد; از جمله اینکه آنها را با اشکال غریب و عجیب و وحشتناک و موجوداتی دُمدار و سمدار، موذی و پرآزار، کینهتوز و بدرفتار میتوان دید که ممکن است از ریختن یک ظرف آب داغ در یک نقطه، خانههایی را به آتش کشند! و یا اینکه از فلز میترسند! و یا اینکه اگر سوزنی به آنها آویزان کنی، دیگر قادر به محو شدن ازچشم انسان نیستند! و موهومات دیگری از این قبیل; در حالی که این خرافات، هیچ کدام در آیات قرآن و روایات اسلامی نیامده است.(ر. ک: تفسیر نمونه، آیت الله مکارم شیرازی و دیگران، ج 25، ص 154ـ157، انتشارات دارالکتب الاسلامیة / تفسیر المیزان، علامه طباطبایی، رحمهالله، ج 20، ص 42ـ50، مؤسسه الاعلمی، بیروت.) وقتی سخن از مکان جن به میان میآید، به این معنا نیست که آنها نیز مانند انسان، فضای خاصی از مادّة خاکی را اشغال کرده و امکاناتی مثل امکانات آدمی دارند. آنچه از آیات قرآن میتوان برداشت، این است که جنها، از آسمانها رانده شدهاند، چنان که "در آیة 8 و 9، سورة جن" به آن اشاره شده است: "از این آیات فهمیده میشود که جنّیان به یک حادثه آسمانی برخوردهاند; حادثهای که مقارن با نزول قرآن و بعثت خاتمالانبیا9 بود و آن عبارت است از این که، با بعثت آن حضرت، جنیان از تلقی اخبار غیبی آسمانی و استراق سمع برای به دست آوردن آن ممنوع شدهاند; چون جنیان آزادانه به آسمان بالا میرفتند و در جایی که خبرهای غیبی و سخنان فرشتگان به گوششان برسد، مینشستند و اخبار به دست آمده را به اطلاع دوستان خود میرساندند."(تفسیر صافی، ملامحسن فیض کاشانی;، ج 5، ص 235، ناشر مطبوعات بیروت، آن هم به نقل از الاحتجاج، ابیمنصور طبرسی، ج 2، ص 219، نشر اسوه، چاپ دوم.) "این بیاناتی که در کلام خدای تعالی دیده میشود، از باب مثالهایی است که به منظور تصویر حقایق خارج از حس زده شده تا آنچه خارج از حس است، به صورت محسوسات در افهام بگنجد; همچنانکه خود خدا در کلام مجیدش میفرماید: "و تلک الأمثـَل نضربها..." (عنکبوت، 43) و این گونه مثالها از قبیل: عرش، لوح، کتاب و در کلام خدا بسیار است: بنابراین مراد از آسمانی که ملائکه در آن منزل دارند، عالمی ملکوتی خواهد بود که افقی عالیتر از افق عالم ملک و محسوس دارد، همانطور که آسمان محسوس ما با اجرامی که در آن هست، عالیتر از زمین ماست. و بر روی زمین هم به طور قطع نمیتوان محل و مکان معین و ثابتی برای جنیّان مشخص کرد. در مورد ارتباط جن با ارواح در قرآن و روایات مطلبی مشاهده نشد; البته از حیث عقلی محال نیست. قرآن در میان آفریدههای الهی که همه جزیی از گیتی هستند، از موجوداتی نام میبرد که ما یارای درک حسی آنان را نداریم، دستهای از آنها ملائکه (فرشتگان) هستند. و چون ما نمیتوانیم با حس خود آنها را درک کنیم، از ویژگیهای وجودی و ماهیتشان نمیتوانیم آگاهی داشته باشیم; مگر همان قدر که آفرینندة آنان در قرآن به ما معرفی فرموده است. آنچه از آیات قرآن به دست میآید این است که فرشتگان موجوداتی هستند که نسبت به خدا عصیان نمیکنند، از عبادت خسته و سیر نشده و پیوسته خدا را تسبیح و تقدیس میکنند و مأموران خداوند هستند. همچنین از آیات قرآن به دست میآید که آنها در یک سطح نبوده و دارای رتبههای متفاوتی هستند، افعالی در قرآن به آنها نسبت داده شده که حاکی از انواع مختلف آنها است. در مجموع، آیات مربوط به فرشتگان دلالت دارند بر اینکه: 1 ـ برخی حاملان عرش یا در اطراف عرش الهی هستند. 2 ـ برخی وحی را به پیامبران میرسانند. 3 ـ بعضی تدبیر امور عالم به دست آنها انجام میپذیرد. مثل: قبض روح انسانها، نوشتن اعمال بندگان، بشارت به مؤمنین. 4ـ برخی هم مربوط به عالم برزخ هستند. 5 ـ برخی مربوط به قیامت هستند که دستهای نگهبان بهشت بوده و بر مؤمنین درود میفرستند، دستهای به استقبال مؤمنین میروند و دستهای که 19 نفرند از مسئولین دوزخ میباشند. در اینجا به برخی از آیات در این رابطه اشاره میکنیم: 1ـ (جبرییل) "مُّطَاعٍ ثَمَّ أَمِینٍ". (تکویر، 21)حامل و رساننده وحی به پیامبران. "قل نزّله روح القدس" (نحل، 102) 2ـ نزول امر الهی به دست فرشتگان است. "یُدَبِّرُ الاْ ??مْرَ مِنَ السَّمَآءِ إِلَی الاْ ??رْضِ ثُمَّ یَعْرُجُ إِلَیْهِ فِی یَوْمٍ کَانَ مِقْدَارُهُ أَلْفَ سَنَةٍ مِّمَّا تَعُدُّونَ; (سجده، 5) امر الهی را از آسمان تا زمین اداره میکنند آنگاه نتیجه آن در روزی که مقدارش به حساب شما هزار سال است، بالا میرود." 3 ـ نوشتن کردار بندگان خدا، "وَ إِنَّ عَلَیْکُمْ لَحَـَفِظِینَ # کِرَامًا کَـَتِبِینَ; (انفطار، 10 و 11)، بر شما نگهبانانی هست. که اعمال شما را ثبت میکنند." 4 ـ امداد مؤمنین: "أَن یُمِدَّکُمْ رَبُّکُم بِثَلَـَثَةِ ءَالَـَفٍ مِّنَ الْمَلَـَئِکَةِ مُنزَلِینَ; (آلعمران، 124)، خداوند با سه هزار فرشته به امداد شما میآید." و آیات بسیاری دیگر که با بیان کارهای محوله به این فرشتگان میتوان به فلسفه وجودی آنها پی برد. در واقع آنها فرمانبرداری خداوند در امور همة کائنات هستند.(ر.ک. معارف قرآن، مصباح یزدی، ج 2 / گیتاشناسی، ص 283 ـ 295، انتشارات در راه حق.)
اضافه کردن دیدگاه جدید