آیا بهشت و جهنم ابدی است یا از بین میروند؟
برای بهشت و جهنم پایانی نیست و این مطلب در آیات بسیاری (قریب به هشتاد آیه) آمده است; مانند: "ادْخُلُوهَا بِسَلَـَمٍ ذَ َلِکَ یَوْمُ الْخُلُودِ; (ق، 34) به سلامت وارد بهشت شوید که این روز جاودانگی است" "أُوْلَـََّئِکَ أَصْحَـَبُ النَّارِ هُمْ فِیهَا خَـَـلِدُونَ; (بقره، 257) آنان در آتش جاودانهاند" و نیز (مائد، 85)، (توبه، 22) و... . فرق دنیا با آخرتبرگشت قسمت دوم پرسش به فرق دنیا با آخرت است. بین دنیا و آخرت تفاوتهایی وجود دارد که به برخی از آنها اشاره میکنیم: الف) یکی از تفاوتهای دنیا و آخرت، محدودیت عمر دنیا و جاودانگی آخرت است، که در پاسخ قسمت اول پرسش بدان اشاره شد. ب) دومین تفاوت اساسی بین زندگی دنیا و زندگی آخرت این است که خوشیهای دنیا آمیخته با رنج و زحمت است و مردم کمابیش از لذتها و شادیها و آسایشهایی برخوردارند، ولی جهان آخرت دارای دو بخش جدای از هم (بهشت و جهنم) است و در یک بخش اثری از عذاب و رنج و ترس و اندوه نیست و در بخش دیگر جز عذاب و اندوه چیزی یافت نمیشود. ج) فرق مهم دیگری که بین دنیا و آخرت وجود دارد این است که زندگی دنیا مقدمه آخرت و وسیلهای برای کسب سعادت ابدی است و زندگی آخرت، زندگی نهایی و اصیل میباشد و هر چند زندگی دنیا و نعمتهای مادی و معنوی آن مطلوب آدمی است، ولی با توجه به اینکه همة آنها ابزار آزمایش و وسیلة تکامل حقیقی و تحصیل سعادت ابدی است، اصالتی نخواهد داشت و ارزش واقعی آنها بسته به توشهای است که شخص برای زندگی ابدیش بر میدارد. بنابراین، پایانپذیری زندگی دنیا نهفته در فلسفة وجودی آن است; یعنی دنیا بوجود آمده که پلی باشد به جهان آخرت، ولی جهان آخرت نامحدود است و این مطابق با فطرت انسانی است; چرا که میل به زندگی جاودانه و همیشگی در فطرت و نهاد همة انسانها نهفته است. و خدا با جهان جاودانة آخرت، این آرزوی فطری انسان را، که در زندگی دنیا ناکام میماند، برآورده میسازند. بحث دیگری که بیان آن مناسب است، رابطة مدت زمان دنیا و جاودانگی آخرت است; به عبارت دیگر پاسخ به این سؤال که چرا نتیجة اعمال کوتاه مدت دنیا، با جاودانگی در آخرت برابر است؟ البته، چنانکه اشاره شد این مطلب دربارة پاداش و بهشت، چندان مهم نیست زیرا بخشش و پاداش هرچه بیشتر باشد، نشانة فضل و کرم پاداشدهنده است و این جای هیچگونه سؤالی ندارد، ولی این مسأله دربارة عذاب فرق میکند و نیاز به توضیح دارد. از آنجا که پاداش و کیفر اخروی، نتیجه و اثر عینی بلکه تجسم عمل انسان است، دیگر مسألة برابری از نظر کمیّت (زمان) و کیفیت مطرح نیست; بنابراین، هنگامی که گناه و کفر و طغیان و سرکشی سراسر وجود انسانی را احاطه کرد و تمام بال و پر روح و جان او در آتش بیدادگری و نفاق سوخت، چه جای تعجب که در سرای دیگر برای همیشه از نعمت پرواز محروم گردد. چرا که او آگاهانه و با اختیار قدم در راه تباهی گذاشت و گرفتار عذاب ابدی شد. در حدیثی از امام صادقبه این مطلب اشاره شده است: "به این سبب (جمعی از) اهل دوزخ همیشه در آن میمانند که نیّت آنها این بوده که اگر جاودانه در دنیا بمانند، گناه و معصیت خدا کنند و به این سبب اهل بهشت همیشه در آن میمانند که قصد آنها این بوده که اگر همیشه در این جهان بمانند، فرمان خدا را اطاعت کنند; بنابراین هر دو دسته به خاطر نیت و قصدشان "خلود" یافتند"(وسائلالشیعه، ج 1، ص 36.) البته نیت گناه جاویدان، تنها از کسانی ممکن است سر زند که تمام وجودشان به رنگ گناه در آمده باشد و طغیان و سرکشی همه وجود آنها را احاطه کرده و تمام روزنههای رهایی بسته و پر و بالشان سوخته شده باشد; به عبارت دیگر "خلود"، خاصیت آنچنان روح آلوده و طغیانگری است که تصمیم بر گناه دائم دارد; کسی که بر اثر گناه به چنین حالتی در آید، آنچنان از خدا دور میشود که راهی برای بازگشت خویش نمیبیند و این از آثار اعمال خود اوست.(ر.ک: معاد و جهان پس از مرگ، آیةالله مکارم شیرازی، ص 383ـ394، مطبوعات هدف.)
اضافه کردن دیدگاه جدید